بسم الله الرحمن الرحیم
ضایعات رژیم شاه برای ملت ایران
از شما آقایانی که از دور آمدید تا مطالب خودتان را بگویید، و مطالب ما را هم بشنوید، و همین طور، از خواهرهای محترم که آمدهاند، من تشکر میکنم. و مطالبی که من الآن باید به شما عرض کنم این است که اولًا این گرفتاریهایی که شما ذکر کردید، این بلااشکال صحیح است.
و شما یا میدانید و یا باید بدانید که این گرفتاری اختصاص به ناحیه سیستان ندارد؛ اختصاص به مازندران ندارد؛ هر جای مملکت که شما بروید و هر دستهای از اهالی مختلف مملکت که پیش ما آمدهاند همین گرفتاریها و شبیه همین گرفتاریها را گفتهاند. حتی کوچ کردن از محلی به محله دیگر- باز در جاهای دیگر هم بوده است و هست، مثل بختیاریها و بعض عشایر دیگر- این شکی ندارد که رژیم سابق بنایش بر این بود که مردم را متشتت کند و زندگی آنها را به هم بزند. بنا بر این بود که کشاورزی ما را از بین ببرند، و ما را محتاج به امریکا کنند. بنا بر این بود که فرهنگ ما را از بین ببرند، و ما را حتی برای طبیب، برای مهندس، برای همه چیز، محتاج به امریکا و سایر ممالک کنند. این بلااشکال همین طور بود. و هیچ هم اشکال در این نیست که برنامه اسلام بر خلاف این است. اگر اسلام تحقق پیدا بکند، اگر حکومت اسلامی به آن طوری که دلخواه ماست تحقق پیدا بکند، مسیر این مسیر نیست. این طور نیست که آن هم کمک کند به اینکه آشفتگی پیدا بشود. برای اصلاح است حکومت اسلامی.
قانون اساسی تضمینکننده استقلال ایران
لکن آنچه من میخواهم عرض کنم که حالا اساسی است و الآن موظفم که هر طایفهای آمدند این مطلب را بگویم، این است که الآن ما یک گرفتاری اصولی داریم که اگر این گرفتاری اصولی تمام نشود و نتوانیم به پیروزی در این گرفتاری برسیم، نه دیگر امید این است که سیستان درست بشود و بلوچستان درست بشود؛ و نه امید این است که تهران و قم و سایر جاها درست بشود. باز ممکن است خدای نخواسته به وجه بدتری برگردد به آن حالات سابق. و آن گرفتاری این است که اول ما باید اساس استقلال مملکتمان را درست بکنیم که مملکت بشود مملکت ایران برای ما و کسی دیگر نتواند در آن تصرف کند. اگر ما کشور خودمان را استقلالش را تحصیل نکنیم و تضمین نکنیم، سایر چیزها درست نخواهد شد. پس، الآن آن چیزی که بر ما لازم است این است که همه برادرها، همه خواهرها، همه قشرهای ملت، در این امری که الآن راجع به اصل مطلب است،- و آن قانون اساسی است، اساس یک مملکت قانون آن مملکت است- راجع به این همه قوا را روی هم بگذاریم. الآن که طرح شده است قانون اساسی و به دسترس مردم گذاشته شده است، کسانی که صاحبنظرند، مسلمانهایی که صاحبنظرند، علمایی که صاحبنظرند، اسلامشناسهایی که میدانند اسلام چه هست، آنها بررسی کنند، نظر بدهند، بنویسند، در روزنامهها منتشر کنند، نگذارند که دیگران مشغول بشوند به نوشتن، و سرنوشت ما را دیگران درست کنند.
وظیفه همگانی در قبال قانون اساسی
خود شماها، همه: اشخاصی که میتوانند قانون را بفهمند و میتوانند اسلام را بفهمند که این آیا فلان مادهاش منطبق با قوانین اسلام است یا نه؛ و آیا صلاح برای مملکت اسلامی چه است. الآن این چیزی که مهم است این معناست که همه شما با هم نظر کنید به قانون اساسی، و اهل نظرتان، حقوقدانهای مسْلم، روشنفکرهای متعهد به اسلام، مهندسین، روحانیین، همه اینها، الآن نظر بدهند راجع به قانون اساسی، نگذارند که
دیگران نظر بدهند و بعد ببینند چه خواهد شد. حالا خودشان نظر بدهند. هر مادهای از این مواد قانون اساسی را که روحانیون تشخیص دادند که این بر خلاف اسلام است، سایر طبقات هم، آنهایی که میدانند که خلاف اسلام است، آنها هم نظر بدهند. و آنها که اطلاع از این معنا ندارند تبعیت کنند و بخواهند که باید این جور باشد.
و بعد از اینکه این مرحله را گذراندیم، یک مرحله دیگری است که آن بسیار مهم است. و آن این است که بعد از اینکه قانون اساسی به نظر همه رسید، یک ماه گذاشتند به آرای عمومی و همه نظر دادند، یک جمعیت که مثلًا هفتاد نفر، 75 نفری، در همه ایران، خود اهالی هر طرفی، هر ناحیهای، وکیل تعیین کنند برای اینکه بررسی کنند در قانون اساسی و نظر بدهند؛ که بعد از این نظر دادن، آن وقت به آرای عمومی بگذارند. الآن آن چیزی که بسیار برای ما ضروری است این است که آن افرادی که باید در هر جا تعیین شوند این افراد چه افرادی باشند. ممکن است که در بین بعضی از این افراد یک اشخاص منحرفی باشند. و این اشخاص منحرف اسباب این بشوند که به انحراف کشیده بشوند. باید فکر کنند، دنباله کنند، بررسی کنند، یک اشخاصی که مومن به این نهضت هستند و همه مورد نظرشان است و میخواهند هم انجام بدهند.
اولویت مناطق عقب مانده در سازندگی
و الآن هم بررسیهایی شده است. الآن طرحهایی داده شده است. و شاید در رادیوها ... شنیده باشید که طرحهایی هست برای اینکه هم کار پیدا بشود برای بیکارها؛ و هم ساخته بشود یک چیزهایی؛ هم راجع به خانهسازیها در همه سطح کشور؛ و هم راجع به راهسازی. که البته این جاهایی که عقب افتاده تر است مقدمند. و این طور نیست که همه، مثل سابق همه چیز منحصر بشود به مراکز. خیر، بنا بر این است آن جاهایی که دورافتادهترند احتیاجشان بیشتر است، جلو باشند؛ مقدم باشند.
و من از خدا میخواهم که ان شاء الله دعا کنید موفق بشویم. و همان طوری که آن خواهر محترم من مسائل را گفت، همان طور حالا فکر بکنیم که الآن راجع به اساس مطلب. اینها ان شاء الله در موقعش درست میشود؛ با یک صبری، با یک حوصلهای. و البته باید همه این مسائل درست بشود، لکن با یک صبری. که الآن ما در حال انقلاب هستیم. حالا [هنوز] انقلابمان تمام نشده. ما باز جمهوریمان تمام نشده. ما فقط یک رای دادیم؛ دیگر چیزهای دیگرش درست نشده. ان شاء الله اینها درست بشود بتدریج.
و امیدوارم که همه امور اصلاح بشود. امیدوارم خداوند توفیق بدهد به شما، عنایت کند خدای تبارک و تعالی. چنانکه تا حالا به عنایت خدای تبارک و تعالی پیش رفتید، از این به بعد هم با عنایت خدا ان شاء الله پیشروی کنید؛ و مسائل همهاش ان شاء الله حل بشود. خداوند به همه شما توفیق عنایت کند.