با تصویب قطعنامه 598 در تیرماه 1367، و یک ماه بعد، زمینگیر شدن ماشین نظامی منافقین، کارنامه جنگ در عرصه میدانیِ آن بسته شد. اما عرصه داخلی کشور، خبر از ورود جمهوری اسلامی به شرایطی تازه داشت. دهه ابتدایی انقلاب از 57 تا 67، سرشار بود از خاطراتِ توامان درگیریهای سیاسی، نفاق، ترور، جنگ و در عین حال، حماسهسازی، از خودگذشتگی، تعالی روحی مردمان سرزمین و فریاد بلند استقلالخواهی و آزادگی ملت. اما انقلاب، با همه تحولات چشمگیرش، هنوز در مسیر یکی از اهداف بزرگ خود مجال برای پیشرفت پیدا نکرده بود. انقلاب اسلامی، آمده بود تا سایه شوم دهها سال عقبماندگی، ویرانی، و اضمحلال درونی را از تاریخ معاصر ایران بزداید، و آبادانی و سامان را به آن بازگرداند. شعار ساختن کشور و ایجاد رفاه مادی در جامعه، از مهمترین شعارهای انقلاب بود.
با پایان جنگ، حالا موقع تجدید عهد ملت با نظام اسلامی، و وفای عهد نظام نسبت به اهداف انقلاب فرا رسیده بود. بازسازی کشور از خرابیهای جنگ، ضرورتی بود که فراتر از خود، یک آرمان بزرگ به نام عمران و آبادانی کشور را یادآور میشد. امام خمینی (ره)، پیامآور و بانی انقلاب اسلامی، هنوز چندماهی از پایان جنگ نگذشته، مسئولان و آحاد مردم را به این هدف اصلی متوجه میکنند. 11 مهرماه 1367، پیامی از سوی امام در رسانهها منتشر شد که افقهای پیشرفت در نظام اسلامی را تعیین میکرد.«۱» این پیام دارای یک مقدمه مهم و متنی سرنوشتساز بود. این پیام، به هیچ وجه یک الگو برای بازسازی خرابیها نبود، بلکه سند مبنایی پیشرفت در نظام اسلامی را ارائه میداد.
امام در مقدمه، آفات راه پیشرفت را نشان میدهد و مبانی آن را تنظیم میکنند. نخستین مبنا، تاکید بر ارزشهای انقلابی در مسیر پیشرفت است. شرایط کشور پس از قطعنامه بهگونهای بود که عدهای سازِ سازشکاری و آغاز دوران میانهروی و عقلانیشدن انقلاب را کوک میکردند و بخشی از بدنه انقلابیون هم سرخورده از جام زهر، همه آرمانها را بربادرفته میپنداشتند. در این شرایط، امام به جنگ القائات دسته نخست میروند و برای دلجویی از گروه دوم تاکید میکنند که «من سیاست داخلی و خارجی کشور را به دقت ملاحظه میکنم و تا زندهام نخواهم گذاشت مسیر سیاست واقعی ما عوض شود و مسئولین نیز چیزی غیر از این نمیخواهند و انتظاری غیر از این از آنان نمیرود.» امام در ضمن دفاع از مسئولان کشور، اما صریحا هشدار میدهند که در مسیر پیشرفتِ آتی، «باید مراقب بود که خدای ناکرده آب به آسیاب دشمنان نریزیم و آنان را با اقوال و جبههگیریهایمان شادمان نگردانیم.»
امام، رمز بازسازی و پیشرفت کشور را در «وحدت» میدانند. برای همین هم در برخی بیانات بعدی خود هم اشاره میکنند که «کشور ما در مرحلۀ بازسازی و سازندگی به تفکر و به وحدت و برادری نیاز دارد.» «2» از این رو در همین ابلاغیه هم تذکر میدهند که مبادا تقسیمبندیهای رایجِ تحمیلی از خارج، مانند تقسیم گروهها و افراد به تندرو و میانهرو یا راست و چپ، همچون خاری، سد راه مسیر وحدت و پیشرفت کشور شود.
اما سیاستهای نهگانه امام برای دوران بازسازی، هر کدام دارای معانی ویژهای است. سیاست نخست، پاسداشت دهه پیشین انقلاب در قالب حمایت و تجلیل از ایثارگران و یادگاران آنها در سالهای دفاع مقدس است. اصول هشتگانه بعدی هم بهترتیب ناظر است بر تقویت قوای نظامی، خودکفایی در کشاورزی و توجهویژه به مراکز صنعتی، پیشرفت علمی و رهایی از سلطه علمی غرب و شرق، تامین رفاه عمومی، رعایت ایمنی مردم و کارگران، استفاده از نیروی مردمی در امور، حفظ آثار دفاع مقدس، و سرانجام تاکید بر حفظ و تقویت ارزشها، فرهنگ و اخلاق اسلام در جامعه. این مجموعه اصول سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی، دورنمای امام برای پیشرفت کشور را روشن میکند.
ابلاغیه امام، خیلی زود از سوی مسئولان عالی کشور استقبال شد. آیتالله خامنهای، ریاست جمهوری وقت، در مصاحبهها و خطبههای خود اطمینان میداد که «حفظ اصول در درجه اول است و ما در این چهارچوب، قدرت مانور را در زمینههای مختلف اقتصادی و سیاسی داریم. ما از شعارهای انقلاب یک سر سوزن عقبنشینی نخواهیم کرد.» «3» ایشان در خطبههای نماز جمعه 15 مهر هم محوریت خطبه خود را به شفافسازی درباره همین دغدغه اختصاص داد و تصریح کرد که «دشمنان جهانی ما از خدا میخواهند که در بین ملتها و در بین ملت ایران اینجور القاء بشود که گویا مسوولین نظام جمهوری اسلامی میخواهند با قدرتها کنار بیایند و سازش کنند و از اصول انقلاب صرفنظر کنند، این را از خدا میخواهند... با قاطعیت تمام ما اعلام میکنیم جمهوری اسلامی اصول خودش را و در راس اصول سیاسی ما اصل نه شرقی و نه غربی را که از متن اسلام الهام گرفته در تمام شرائط حفظ خواهد کرد.»«4»
آقای هاشمی رفسنجانی، رییس وقت مجلس شورای اسلامی هم معتقد بود که «تاکید امام بر آرمانهای انقلاب و وفاداری به شعار استقلال و طرد دستهای مرموز سلطهگر در کشور، جزو قلههای این پیام است.» «5» هاشمی در خطبههای نماز جمعه در 22 مهر هم به تشریح محتوای پیام امام پرداخت. او در این خطبه اعلام کرد که «ما نباید هیچ شکی بکنیم که نه غربیها و نه شرقیها، هیچ کدام مایل نیستند که در دنیا یک قدرتی به نام اسلام و به نام یک کشور جهان سوم و به نام یک انقلابی، که نه به شرق متکی است و نه به غرب، در دنیا عرض اندام بکند و قدرت استکباری را زیر سوال ببرد و جهان سوم را برای حرکت اسلامی بتواند راهنما باشد. یک چنین چیزی را نه غربیها میخواهند و نه شرقیها. هر وقت بتوانند، مزاحم میشوند؛ و بیشک، هیچ وقت کمک نمیکنند که ما به این راه برویم.» «6»
به این ترتیب، امام (ره) در شرایط تاریخی پیچیدهای که تحلیلهای گوناگون از سرنوشت و مسیر حرکت جمهوری اسلامی پس از دوران جنگ ارائه میشد، راه را برای مسئولان و دلبستگان به خط امام امت روشن کردند. امام، پیگیری پیشرفت، آبادانی و رفاه در جامعه را اصلی اساسی و از وظایف قطعی نظام اسلامی تعیین کردند تا مبادا عدهای از سر ندانمکاری، اسلامِ رهبانیت را ترویج کنند. در مقابل هم، دستیابی به این هدف را منوط به حفظ همه اصول و ارزشهای انقلابی کرد تا مبادا برخی از مسئولان در سالهای بعد، به بهانه توسعه و رفاه، طومار ارزشهای انقلاب را بپیچند. اینکه سرنوشت ابلاغیه امام و آرمانهای تعیینشده از سوی او، در فراز و نشیب سالهای بعد، و تجربه برنامهنویسی، سیاستگذاری و مدیریت کلانِ دولتهای پی در پی، دچار چه تحولاتی شد، موضوع مهمی است که حتما باید در جای خود موشکافی و واکاوی شود.