ضربه آخر اینکه برگردانند مطلب را به همان مسائل اول، با یک صورت دیگری. البته با برگشت- مثلًا- شاه و اینها نیست؛ این مطرح نیست پیش آنها. مطرح این است که اسلام نباشد، هر چه میخواهد باشد. الآن هم همین قشرهای بعض از این روشنفکرها میگویند این مجلس، ملّی باشد، مجلس شورای ملّی؛ چون اسمش توی قانون، «ملّی» بوده. از اسلام میترسند. مجلس اسلامی نباشد، شورای اسلامی نباشد. اینها نه اینکه ملّیاش را میخواهند، اسلامیاش را میخواهند نباشد، در صورتی که در قانون همچو مادهای ندارد که «مجلس شورای ملّی»، همچو چیزی هیچ در قانون نیست. بله، گفتهاند از باب اینکه اسم باید ببرند یک چیزی را، «مجلس شورای ملّی» گفتهاند. اما نه اینکه قرار دادند که اسم این «مجلس شورای ملّی» [باشد.] در ضمن مَثَل، اینکه بگویند- مثلًا- در مجلس شورا بگویند که در «کاخ سنا» چطور شده، این معنایش این نیست که الآن قانون اسلامی ما «کاخ سنا» خواسته درست کند. این اسمی بوده آن وقت گفتند، حالا باید مجلس شورای اسلامی باشد. اینها حتی از اسم «اسلام» هم میترسند.