این طور نباشد که ما یکوقت خدای نخواسته، از آن اصلی که اساس حفظ اسلام است رو برگردان بشویم و حوزهها به فقاهت کم توجه بشوند. این فقها هستند که حصون اسلام هستند و حفظ کردند اسلام را. باید حوزهها عنایتشان به فقه و فقاهت از همه چیز بیشتر باشد. اگر حوزههای فقاهت خدای نخواسته از بین برود یا سست بشود، رابطه ما بین فقها و ملت قطع میشود. این حوزه فقاهت است که رابطه را محفوظ نگه داشته است. اگر یک اشخاصی آمدند در حوزهها و پیشنهاد کردند که فقه لازم نیست، مثلًا به این طول و تفصیل باشد و فلان، و بیاییم یک چیزهای دیگر را هم چه بکنیم، اینها اشتباه میکنند یا مامورند. فقه به همان قوّت اولیهاش باید باقی باشد. حوزههای فقاهت، هم فقاهت را داشتند و هم یک جمعی هم معقول و سایر علوم را تحصیل میکردند. علمای اخلاق بودند در حوزهها که مردم را و علما را و اهل علم را دعوت به مسائل اخلاقی میکردند. اهل معنویت و عرفان بودند که اشخاصی را دعوت میکردند به آن طور، و کارهای خودشان را انجام میدادند. لکن فقاهت که اساس است سر جای خودش بود و باید باشد.