بسم الله الرحمن الرحیم
ویژگی نهضت ایران
مع الاسف آقایان وقتی آمدند که ظهر است و من وقتی ندارم. لکن چند کلمه عرض میکنم.این نهضت ایران؛ نهضت مخصوص به خودش نبوده و نیست؛ برای اینکه اسلام مال طایفه خاصی نیست. اسلام برای بشر آمده است؛ نه برای مسلمین و نه برای ایران. انبیا مبعوثاند بر انسانها، و پیغمبر اسلام مبعوث بود بر انسانها. خطاب به ناس [است:] «یا ایّها الناس». ما که نهضت کردیم، برای اسلام نهضت کردیم؛ جمهوری جمهوری اسلامی است؛ نهضت برای اسلام نمیتواند محصور باشد در یک کشور، و نمیتواند محصور باشد در حتی کشورهای اسلامی. نهضت برای اسلام، همان دنباله نهضت انبیاست. نهضت انبیا برای یک محل نبوده است. پیغمبر اکرم اهل عربستان است؛ لکن دعوتش مال عربستان نبوده؛ محصور نبوده به عربستان؛ دعوتش مال همه عالم است.
هدف انبیا، تربیت انسان
انبیا آمدند که انسان بسازند. انسان یک موجودی است در ابتدا مثل سایر حیوانات است. اگر رشد بکند، یک موجود روحانی میشود که بالاتر از ملائکه الله میشود. و اگر طرف فساد برود، یک موجودی است که از همه حیوانات پست تر است.الآن شما در این انسانهایی که در دنیا هستند و ادعای انسانیت میکنند، ادعای طرفداری از بشر میکنند، ادعای حمایت از حیوانات میکنند! شما الآن این اشخاص را که یک همچو ادعاهایی دارند ملاحظه میکنید، گمان ندارم در تمام حیوانات یک حیوان به آن درّندگی پیدا بشود! یک حیوانی که، یک موجودی که تمام این بشر و بشریت را برای نفع خودش میخواهد. میلیونها آدم را میکشد، برای اینکه یک نفعی ببرد! حیوانات چنانچه حیوانخوار هم باشند به اندازه شکمشان [میخورند] وقتی سیر شدند رها میکنند. و وعده دیگر میروند سراغ شکار. اما این انسانی که- انسان که از حیوانات است، و بدترین حیوان است- برای یک منفعت جزئی حاضر است که فوج فوج این انسانها را بکُشند. انسانهای دیگری، آنهایی که سر راه نفع او ایستادهاند، یا لا اقل به نفع او عمل نمیکنند، این انسانها پیش آنها اصلًا موجودیتشان مطرح نیست. آنها حاضرند که چند صد هزار، چند صد میلیون، جمعیت را بکشند تا اینکه یک جایی را برای سیاست خودشان تصاحب کنند.
مدعیان دروغین حقوق بشر
جنگهایی که الآن در دنیا هست و بوده است و سابق بوده است شما ملاحظه کنید که چه میکنند اینها با این بشری که ادعا میکنند که ما برای «حقوق بشر» مثلًا طرح داریم، مجلس داریم. همینها وقتی که چهار نفر در ایران به واسطه جنایات پنجاه سالهشان کشته میشوند، در محاکم اینجا محکوم به اعدام میشوند، همینها در آنجا در روزنامههایشان شروع میکنند به نوحهسرایی کردن و انتقاد از محاکم اینجا! همینهایی که الآن در میدانهای جنگ [مشغولاند به] سرکوبی و کشتن آدمها برای رسیدن به یک چیزی که مثلًا فرض کنید برای او به حسب توهم یک نفعی دارد. اینهایی که الآن مشغول کشتن فوج فوج آدم هستند، [برای] دو سه نفر، چند نفر آدمی که در اینجا پنجاه سال جنایت کردهاند و چند صد نفر آدم یا کشته یا امر به کشتن کردهاند، وقتی که اینها را در محاکم محکوم به اعدام میکنند، فریادشان بلند میشود! در همین حالی که افراد آنها الآن مشغول آدمکشی هستند، فوج فوج مردم را میکشند، در همین حال برای اینها نوحهخوانی میکنند! و مع الاسف در بین خود جمعیتهای اسلامی، جمعیت شرقی، در مملکت ما، در مملکت شما، موجودهایی هستند که یا باورشان آمده است حرفهای اینها را، که [باید] آدم بگوید اینها بسیار عقب ماندهاند از حیث افکار. یا باورشان نیست، لکن برای آنها کار میکنند که باید بگوییم خیانتکارند. در بین ما هست در بین شما هم هست افرادی که همان مسائلی که آنها میخواهند، همان مسائلی که در غرب گفته میشود، آنها در بطن جامعه خودشان طرح میکنند و میگویند، همان طوری که مطبوعات امریکا مطبوعاتی [است] که تحت نظر مستقیم صهیونیسم هستند، همان مطالبی را که آنها مینویسند، نویسندههای ما بعضیشان، و گویندههای ما بعضیشان همان مسائل [را مینویسند.] در ممالک شما هم هست.زندگی شرافتمندانه مسلمین
ممالک شرق، ممالک اسلامی، تا اسلام را نیابند، نمیتوانند زندگی شرافتمندانه بکنند. مسلمین باید اسلام را پیدا کنند. اسلام از دستشان فرار کرده بود. ما الآن اسلام را نمیدانیم چیست. این قدر به مغز ما خوانده است این غرب و این جنایتکارها، که اسلام را ما گُمَش کردیم. تا اسلام را پیدا نکنید نمیتوانید اصلاح بشوید. از آن مرکز، که کعبه معظّمه است و مرکز اجتماع مسلمین است در هر سال، گرفته تا آخر بلاد مسلمین، اسلام گُم است پیششان، نمیدانند چیست. و لهذا مسلمین جمع میشوند در مکه معظّمه، در یک محلی که خدای تبارک و تعالی آن محل را قرار داده برای اجتماع مسلمین، اجتماع معنوی مسلمین جمع میشوند و نمیدانند چه میکنند؛ استفاده اسلامی از آن نمیکنند. یک همچو مرکز سیاسی را متبدلش کردند به یک اموری که اصلًا غفلت از همه مسائل مسلمین [است.] باید اسلام را پیدایش کنند. مسلمین اگر حج را پیدا کنند، اگر آن سیاستی که در حج به کار رفته است از طرف اسلام، همان را پیدا کنند، کافی است برای اینکه استقلال خودشان را پیدا بکنند، ولی مع الاسف ما گم کردیم اسلام را. آن اسلامی که الآن دست ماست که بکُلّی از سیاست جدایش کردند؛ سرش را بریدند. آن چیزی که اصل مطلب است از آن بریدند و جدا کردند، و ما بَقیش را دست ما دادند. همان ما را به این روز نشانده است که ما نمیشناسیم سَرِ اسلام را، ما نمیشناسیم. ما تا پیدا نکنیم اسلام را، تا همه مسلمین پیدا نکنند اسلام را، نمیتوانند به مَجْد خودشان برسند. مَجدِ اسلام آن بود که در صدر اسلام بود. آن بود که با یک جمعیت کم دو تا امپراتوری «1» را از بین برد، آن مجد اسلام بود، نه برای کشورگشایی؛ برای آدمسازی. این خیال است، اشتباه است که خیال میکنند کشورگشایی میکند اسلام. اسلام کشورگشایی نمیکند. اسلام میخواهد همه کشورها آدم بشوند. اسلام دنبال این میرود که آنهایی که آدم نیستند آدمشان کند. در یک جنگی وقتی که اسیر کرده بودند یک عدّهای را- به حَسَب تاریخ هست- اینها را بسته بودند داشتند میآوردند. رسول اکرم گفت: ببین! من باید با زنجیر اینها را به بهشت ببرم. «2» اسلام برای اصلاح جامعه است. اگر شمشیر کشیده، شمشیر را برای این کشیده است که مفسدههایی که نمیگذارند این جامعهها اصلاح بشود از بین ببرد، تا سایرین اصلاح بشوند.مسائلی هم که آن آقا خواندند- و مسائل کثیری بود- اینها ان شاء الله امیدوارم که اگر ما توفیق پیدا بکنیم، اگر مسلمین توفیق پیدا بکنند، با تدریج درست بشود. حالا ما گرفتاریهای زیادی داریم که محتاجیم به دعای همه مسلمین. خداوند همه شما را تایید کند.