بسم الله الرحمن الرحیم
تحمل تهمتها
چاره نیست که ما تحمل کنیم برچسب ارتجاع را. ما ارتجاعی هستیم که دست خائنان را از مملکت قطع کردیم. و ما ارتجاعیون آزادی را به مملکت برگرداندیم. و ما ارتجاعیون استقلال را به مملکت خودمان برگرداندیم. و ما ارتجاعیون دزدها را که بر ذخایر ما سلطه داشتند، از مملکت خودمان خارج کردیم. و ما ارتجاعیون آزادی به همه قشرها دادیم. و بعد از اینکه معلوم شد، از بعضی دادگاهها به واسطه توطئهای که شده بود، نگذاشتند توطئه را انجام بدهند. ما باید تحمل کنیم این مسائل را، و باید هم از همینهایی که در ایران هستند و به اسم روشنفکر یا به اسم نویسنده و امثال ذلک هستند و خرابکار هستند، این برچسبها را قبول کنیم.احترام به مالکیت مشروع
مسائل اسلام، مسائلی نیست که الآن بشود در یک مجلسی یا چند مجلس، مسائل اقتصادیش را، مسائل اجتماعیش را، مسائل سیاسیش را طرح کرد. مسئله مالکیت به یک معنا- مالکیت هم مشروع، هم مشروط- محترم است، لکن معنا این نیست که هر کس هر کاری میخواهد بکند و مالکیت از هر جا بخواهد پیدا بشود. مشروع بودن معنایش این است که روی موازین شرعی باشد، ربا در کار نباشد، مال مردم، استثمار بیجهت نباشد.اگر به من نسبت دادند که حد و مرزی ندارد؛ اگر مقصودشان این است که حد و مرزی ندارد، یعنی نه قیدی دارد و نه حدی دارد، این را غلط نسبت دادند. من نمیدانم این کس که گفتید نسبت داده است، کی است و چرا نسبت داده است؟ مالکیت در صورتی که مشروع باشد، روی موازین باشد، محترم است- چه ما مرتجع باشیم، چه نباشیم.
مصادره اموال نامشروع بر طبق موازین قانونی
و مالکیت غیر مشروع محترم نیست. اینهایی که اندوخته کردند و هیچ حسابی نداشتند و هیچ موازینی نداشتند، مالهای مردم را اینها اندوخته کردند، مالهای مردم مصادره باید بشود. لکن این معنا باید معلوم بشود که مصادره اموال روی موازین اداری، روی موازین قانونی باید باشد. اگر بنا باشد که هر کس برسد، بریزد و مصادره کند، این هرج و مرج است. هرج و مرج نباید [باشد] در یک مملکتی که حالا شما انقلاب کردید، پس باید هرج و مرج هم باشد؟! هرج و مرج نباید باشد، باید روی موازین باشد. دادگاههای انقلاب هستند، وقتی که مراجعه کنید به آنها، که این سرمایهها که اینها پیدا کردند از غیر مشروع بوده، آن رسیدگی میکند. چنانچه اگر غیر مشروع بوده، مصادره میکند. اما به مجرد اینکه فرض کنید که کسی بگوید که مال زاغهنشینان است، ما هم حالا هم میگوییم که مملکت اولی هست به زاغهنشینان تا دیگران، اما معنایش این نیست که الآن زاغهنشینان بریزند و مردم را از خانهشان بیرون کنند، یا بگیرند جاها را. معنایش این است که روی موازین باید عمل بشود، به طوری که زاغهنشینها هم و عرض بکنم که خانهنشین بشوند و مُرفَّه باشند.در هر صورت ملاحظه این معنا باید بشود که الآن از هر جَوّی استفاده میکنند این اشخاصی که دشمن با شما هستند، از هر ترتیبی، از هر جَوّی استفاده و استفادهها میکنند. یکیش هم این است که بریزند مردم را به هم، آنها بریزند بگیرند، آنها بریزند اخراج کنند، و این خودش یک اغتشاشی میشود. موازین باید داشته باشد. اسلام این طور نیست که هرج و مرج را بگوید که نه، هرج و مرج جایز است. اسلام حدود دارد و باید روی حدودش عمل بشود. اگر اشخاصی باشند که مال مردم را بردهاند، هر کس نمیتواند برود مال را از او بگیرد که این مالِ مردم است، باید روی موازین باشد، روی موازین قانونی باشد. یا فرض کنید، مالی یا زمینی یا آپارتمانی یا هتلی مال مردم باشد و یک کسی از مال مردم درست کرده باشد، این هم باید روی موازین قانونی باشد، و به طور هرج و مرج نباشد. مسئله مصادره، یک مساله است، مساله هرج و مرج، یک مسئله دیگر. آقایان باید توجه داشته باشند که به مجرد اینکه یک چیزی به گوششان خورد و مطلب را هم درست نفهمیدند چیست، بریزند و بشکنند، و عرض بکنم که مصادره کنند و بعد هم اعلام کنند که ما با قوّه قهریّه مقابله خواهیم کرد. خوب، این معنایش هرج و مرج است. همانی است که میخواهند یک عدهای که این مملکت این طوری بشود، به هرج و مرج کشیده بشود. آرامش نباشد تا نتوانند مسائل را حل بکنند.
شماها کوشش کنید که مسائل را روی موازین عمل بکنید. کوشش کنید که- عرض میکنم که- آرامش محفوظ باشد و روی موازین پیش برود. وقتی که آرامش شد، روی موازین پیش رفت، ظلم به کسی نخواهد شد. و اما اگر بنا باشد که روی موازین نباشد، این بالاخره وقتی دست یک دسته اشخاص جوان افتاد که آدمهای خوبی هستند، بین آنها هم یک دسته اشخاص مفسد افتادند، این کم کم میرسد به هرج و مرج و کم کم به زد و خورد و کم کم به کُشت و کشتار و یک شهری را، یک مملکتی را ناآرام میکند. وقتی ناآرام کرد، دیگر نمیشود کارهای اصلاحی را کرد. شما همیشه باید توجه به این بکنید کارها اصلاحی باشد، نه کارها روی موازین فساد باشد. کار اصلاحی هم باید روی آرامش باشد، نه اینکه هر کس هر کاری دلش میخواهد بکند و بگوید که ما انقلابی هستیم. حالا که انقلابی هستیم، دیگر نه دادگستری و نه قوانین و نه قوانین شرع و نه هیچ چیز دیگر در کار نیست، ما میخواهیم خودمان هر کاری دلمان میخواهد بکنیم. نخیر، مساله این طور نیست. در هیچ حکومتی؛ در حکومت علی بن ابی طالب هم این جور نبوده که هرج و مرج باشد، هر کس هر کاری دلش بخواهد بکند، اگر یک کار خلاف میکرد، حضرت امیر میآورد و حدَّش میزد. این طور است مساله.
تلاش دشمن در ایجاد هرج و مرج
شما خیال نکنید که حالایی که انقلاب شده، پس ما هر کاری دلمان میخواهد بکنیم. ضد انقلابها جزء شماها میشوند، شما هم نمیشناسید آنها را، تحریک هم میکنند. میریزید، میشکنید و یک مملکت را این طوری نمایش میدهید که اینجا هرج و مرج است. این مملکت هرج و مرجی است، هر کس هر کاری دلش میخواهد بکند. هر کس هم هر خانهای را میخواهد بگیرد و هر هتلی را هم میخواهد بگیرد؛ اینها صحیح نیست. اینها را من نصیحت میکنم به شما که متوجه باشید که کاری نکنید که دنیا به ما بگویند یک دسته وحشی جمع شدند در شهرها و در ایران و هر کاری هر کسی دلش میخواهد بکند. نه موازین قانونی هست، نه موازین شرعی هست، نه رجوع به دادگاهها هست، نه رسیدگی هست، هر که، هر کس را تشخیص داد به اینکه فرض کنید که ناباب است، بدون اینکه مراجعه به مواردش بکند، خودش برود عمل بکند. یک همچو چیزی حکومت جنگل است. کاری نکنید که ایران را متهم کنند به اینکه حکومت جنگل دارند. حکومت وحشیگری دارند.باید شما الآن همه جهات را حفظ کنید و بیشتر آداب اسلامی را باید حفظ بکنید. آداب اسلامی این است که، هر کسی موظف بداند خودش را به اینکه حفظ حدود و ثغور را بکند، نه اینکه هر کس هر کاری، هر کمیتهای دلش میخواهد هر کاری بکند. از او بپرسند چرا؟ میگوید انقلاب است. هر پاسداری هر کاری دلش میخواهد بکند، از او بپرسند، میگوید انقلاب است. هر جوانی هر کاری میخواهد بکند، میگوید انقلاب است. معنایش این است که اصلًا انقلاب- آن هم، انقلاب اسلامی- هرج و مرج است. انقلاب اسلامی، حکومت جنگل است. این غلط است، باید موازین داشته باشد. روی موازینش. همان طوری که دیدید، مال بسیاری از این اشخاصی که ثابت شده است که اینها اموالشان، اموال غیر مشروع بوده است، مصادره شده است و به بیت المال برگشته است، آنجا هم همین طور است. اگر چنانچه شما اطلاعاتی دارید به اینکه این آدم مال مردم را مصادره کرده، باید بروید بگویید و [تلاش] بکنید تا ثابت بشود روی موازین نبوده است. و اینها البته یک مسئله دیگر هم هست و آن است که حساب اینها کشیده خواهد شد؛ ولی با یک صبر، با یک حوصله. حساب این سرمایهدارهایی که بزرگاند و معلوم است که این سرمایه دارها روی مشروعیت به این زیادی نمیشوند، اینها را حسابشان را میکشند و آن مقداری را که غیر مشروع است، ازشان مصادره میکنند. اما نه معنایش این است که شما بگویید که حالایی که بنا شد چه باشد، پس تا یک هتلی ما دیدیم از یک کسی است، بریزیم و بگیریمش، دیگر هیچ موازین نداشته باشد. باید موازین داشته باشد، نه اینکه هر کسی هر کاری دلش میخواهد بکند، و هر کس هر جور عمل بکند و اسمش هم این است که انقلاب است.
انقلاب اسلامی؛ معنایش این است که متحول شده است یک مملکت طاغوتی که هر کس میخواست ظلم بکند میکرد به اتّکال سرنیزه میکرد؛ مبدَّل شده است به یک مملکت اسلامی که روی موازین اسلامی عمل میشود. موازین اسلامی این است که اگر فرض کنید یک کسی جرمی کرده است، خودش نمیتواند برود آن جرم را عوض کند، باید برود به محکمه. محکمه عرض حال بدهد، اثبات بکند، وقتی که ثابت شد، کار را بکند. یا فرض کنید که یک مالی را غیر مشروع میداند از کسی، یا طلبی از کسی دارد، مال غیر مشروعی دست کسی هست، باید برود به محکمه عرض بکند به اینکه مساله این طوری است و این آدم اموالش چطور است، آنها تحقیق بکنند، محاکم هم تحقیق بکنند، اگر چنانچه اموالشان چه هست مصادره بکنند.
این یک عرضی است که میکنم که اگر شما بخواهید مملکتتان یک مملکت استقلال داشته باشد، آزادی در آن باشد، مملکت، یک مملکت اسلامی باشد، اول چیزی که بر همه ما لازم است، این است که از هرج و مرج جلوگیری بکنیم. نباید هر کس صبح از خواب بلند شد، هر کاری دلش بخواهد بکند؛ این معنایش این است که اصلًا حدّ و مرزی برای هیچ چیز نیست و این غلط است و باید از این جلوگیری بشود. و خود جوانها و خود اشخاصی که متعهد به اسلام هستند، اینها باید جلوگیری بکنند از این معانی. و شما بدانید که یک اشخاصی که با اسم اسلام توی شما وارد میشوند، با اسم تعهد به انقلاب به شما وارد میشوند، آنها میخواهند نگذارند این انقلاب به ثمر برسد، یک کارهایی را انجام میدهند، یک درگیریها را درست میکنند، یک تظاهرات درست میکنند- عرض میکنم- مدارس را به هم میزنند، همه جهات را به هم میزنند، برای اینکه مقصد خودشان که عبارت از این است که ارجاع بشود باز همان مسائل اول، آن عمل بشود. شماها با یک هوشیاری، با توجه باید این کار را بکنید.