بسم الله الرحمن الرحیم
قانون اساسی
و آن یک کلمه که میخواهم عرض کنم این است که آقایان همان طور که زحمت کشیدند این مدت، و بحمد الله تمام کردند این خدمت را، در بلادشان که میروند، مردم را دعوت کنند به اینکه بیتفاوت نباشند راجع به آن چیزی که سرنوشتشان هست.
سرنوشت ما آن قانون اساسی است. اگر بنا باشد که مردم بیتفاوت باشند معنایش این است که به اسلام بیتفاوت، به سرنوشتشان بیتفاوت، به کشورشان بیتفاوت. و این علاوه بر اینکه، انعکاسش در دنیا انعکاس بسیار ناجوری است، پیش اسلام و اولیای اسلام هم یک انعکاس بدی دارد.
این یک تکلیفی است برای همه ما که راجع به اموری که مربوط به سرنوشت ملتمان، مربوط به اسلام است، ما بیتفاوت نباشیم. بلکه با تمام قوهای که داریم تعقیب کنیم که ان شاء الله مسائل تمام بشود؛ و قانون تصویب بشود. نه همین که اکثریت داشته باشند. آن اکثریتی که رفراندم داشت، ما آن اکثریت را طالبیم. و الّا اکثریت که معلوم است، اکثر مردم مسلماند.
اما ممکن است که یک وقت این هیاهویی که در اطراف این مسائل شده است، و اینهایی که میخواهند نگذارند این نهضت به ثمر برسد، تبلیغات سوء این طرف و آن طرف، مع الاسف بعضی از خودمان هم بیتوجه به مسائل، باز راجع به قانون اساسی صحبتی میکنند. این صحیح نیست. برای اینکه ملت این آقایان را تعیین کرده است.
غرب و غرب باوران
ما حق نداریم که چیزی که خود ملت تعیین کرده است ماها [در آن] دخالت بکنیم. ما هم تابع ملت هستیم. ملت آقایان را تعیین کرده است. آقایان هم آن قانون را نوشتهاند. تصویب کردهاند. و آقایان هم اهل خبره هستند. و آن طوری که ملت میخواستند، اینها را تمام کردند. دیگر بعد از این هی صحبت کردن از اینکه «فلان ماده چطوری است، با غرب نمیسازد» ما تا آمدیم مغز این آقایان را از غربزدگی خارج کنیم، پشت هشتم ما شاید بشود این کار. من نمیدانم آقایان از غرب چه دیدهاند؟ غرب همین است که شما ملاحظه میکنید که این طور جنایات میکنند. آن وقت آن کسی که جانی مطلق است «1» میبرند نگه میدارند و پشتیبانی از او میکنند. به حرف یک ملت مظلوم گوش نمیدهند. نمیگذارند که شورای امنیت تشکیل بشود. پولهای ایران را مثل دزدهای سر گردنه غارت میکنند. توقیف میکنند. غرب وضعش این است. و این سازمانهایی هم که درست کردهاند برای خودشان، همه برای منفعت غرب است. هیچ برای مظلومها نیست. شما شاید در طول این مجالسی که اینها درست کردهاند، یک جا پیدا نکنید که اگر امریکا یا دیگران که قدرتهاشان زیاد است، منافعش با یک مملکت ضعیفی تصادم پیدا بکند، اینها یک کاری برایشان کرده باشند. الآن چند وقت است که لبنان مبتلای به این سرطان است. این مجلسها چه کردند برای این. طول این مدتی که ما گرفتار این مسائل بودیم؟ در طول پنجاه و چند سال که ما گرفتار این مسائل و مصایب بودیم، این مجلسها برای ما چه کردند اینها همین است که یک وقتی منافع بزرگها [ایجاب] بکند، اینها ... به نفع بزرگها فعالیت بکنند؛ حفظ بکنند. و یک کلاهی هم سر ما بگذارند، به این که یک همچون مجالسی هست، و شوراهای امنیت هست، و سازمان ملل هست، و این چیزهایی است که برای ما درست کردند. و ما را میخواهند بازی بدهند. و ما هم بازی میخوریم.
انتظار غرب: تسلیم بیچون و چرا
ما این آقایانی که هی میروند سراغ اینکه ببینیم چطور یک [قانونی] باشد، پسند غرب باشد، پسند غرب آن است که ما همه چیزمان را تقدیمشان بکنیم و بیچون و چرا، این پسند غرب است. اگر آقایان این را میخواهند، این پسند ملت ما نیست. و اگر آقایان یک چیزی خیال میکنند که در غرب خبری است، بدانند که در غرب خبری نیست جز جنایت، جز خیانت. من ملتشان را نمیگویم،- این ... «دولتهایشان». در هر صورت من خواهش میکنم از این آقایان، از اینهایی که یا روشنفکرند یا خودشان را به روشنفکری زدهاند، که این قدر با سرنوشت یک ملت بازی نکنند. الآن شما مملکتتان ابتلا به هزار جور مصیبت دارد. مواجه با قدرت بزرگی مثل امریکاست. نباید حالا دیگر دسته دسته هر کدام یک چیزی بگویند. بر خلاف مسیر ملت حرفهایی بزنند. امروز روزی است که همهشان با هم بنشینند تفاهم کنند. و دست به دست هم بدهند، تا این مصیبتها رفع بشود.
اگر ملی هستند برای خاطر ملتشان، اگر علاقهای به اسلام دارند برای خاطر علاقه به اسلامشان. و یک دستهای هم معلوم بشود که اینها چکاره هستند. اینها خوب، همیشه در همه جا بوده است.
مدعیان هوادار حقوق بشر رویاروی ملت ایران
در هر صورت آن چیزی که الآن لازم است برای همه ما این است که تعقیب کنیم و وادار کنیم اقشار مختلفه را. آقایان هر کدام از اهل هر بلدی هستند، خطبای آنجا را، علمای آنجا را، روشنفکرهای آنجا را وادار کنند که به مردم افهام کنند که بیتفاوت نباشند که ما وقتی که بنا باشد رفراندم کنیم [مبادا] ببینیم که یک رفراندمی که مورد قبول ماهاست نباشد. و اما قضایایی که هست هیچ نباید از این قضایا ترسید. ما این قدر ابتلا به این قضایا داشتیم، و بیشتر از این مسائل. و این ملت ما، هی تا لب یک پرتگاه رفته و آمده بیرون. حالا دیگر موضع ملت ما یک موضعی است که این مسائل دیگر نمیتواند متزلزلش کند. هر چه میخواهند فریاد بزنند. و پولهای ما را نگذارند بیاید. و نگذارند شورای امنیت درست بشود. شورای امنیت هم درست شده بود، چیزی نبود. اما حالا بفهمند دنیا که مسائل این طوری است. و این اشخاصی که ادعای این را میکنند که برای «حقوق بشر» [تلاش] دارند، این مسائل، این مردم هستند، این جمعیت هستند، ما با اینها ابتلا داریم.
من امیدوارم که تا آخر با قدرت و با قوه و با اتکال به خدای تبارک و تعالی، که فوق همه قدرتهاست، ما پیش ببریم. همان طوری که با اتکال به خدا، خدای تبارک و تعالی کارها را انجام داده. ما خیلی از موارد میبینیم که یک چیزی عمل میکنیم، خودمان هم درست سر در نمیآوریم که این چه خواهد شد. میبینیم خوب پیش رفته است. این جز این نبوده است که بنا براین بوده است که خدای تبارک و تعالی، انجام این مسائل را بدهد.
و ما اطمینان داریم به اینکه خدای تبارک و تعالی، وقتی که یک جمعیتی توجه به او داشتند مایوسشان نمیکند. و ما هم متوجه به خدا هستیم. و از خدای تبارک و تعالی میخواهیم که این مملکت را از این مفسدهها نجات بدهد. و این مملکت را مستقر کند. و حکومت را مستقر کند که حکومت اسلامی است. ان شاء الله.