همه اینها برای این است که اینها ناراحتی دیدند از حکومتهای سابق. حکومت اسلام را ندیدند چه جوری است مسّش نکردند حکومت اسلام را. حرفش شنیده شده است. بلکه حرفش هم این آخری شنیده شده، لکن حرفش هم نبوده است. چون این را احساس نکردند که حکومت اسلامی چی هست. از این جهت این حرفها پیش آمده است. ما هم حالا حرفهای آنها را به آن طوری که مخالف با استقلال کشور نباشد، مخالف با مصالح مملکت نباشد مضایقه نداریم. ما که نمیخواهیم حکومت بکنیم. ما نظر به این نداریم که اجحاف بکنیم. حکومت بکنیم. اسلام حکومت طرح پیشش نیست. اسلام اخوت است. آن صدر اسلام، آن شخصهای اول هم با آخر آنها مثل هم بودند. یک طور زندگی میکردند. خلیفه ثانی وقتی که در یک سفری رفت برای یکی از کشورهایی که تحت سلطهاش بود، نزدیک آنجا که رسیده بودند نوبت غلامش بود که سوار بشود و خلیفه پیاده افسار را بگیرد. این طور نقل میکنند. وقتی وارد شهر شدند، این طوری وارد شهر شدند. خلیفه افسار شتر را گرفته بود داشت میبرد و آن غلام هم سوار شتر شده بود. اگر یک همچو حکومتی پیدا بشود که در صدر اسلام به واسطه قدرت اسلام و به واسطه قوه اسلام بوده است این مسائل، دیگر کسی آرزوی این را میکند که من از اهل خودم؟ اصلًا دیگر خودی باقی میماند که خودم و اجنبی؟! بومی و اجنبی!؟ اصلًا این مساله طرح میشود در اسلام که یکی بومی است یکی غیر بومی؟! بومی و غیر بومی دیگر در کار نیست. همه اسلام است و همه مسلمیناند و همه برادرند و همه مثل هم هستند. آن بیاید در این شهر و این برود در آن شهر، هیچ فرقی در اسلام نیست. در اسلام نه این طور نژاد و تعصب نژادی هست و نه اختلافاتی که در جاها و رژیمهای دیگری هست، هست. و من امیدوارم که چنانچه اسلام آن طور که خواست اسلام است تحقق پیدا بکند، تمام این حرفها از بین برود. و ببینند اساس نداشته است، آن وقت ما هم خجلت پیدا کنیم که چرا ما گفتیم فارس و آن هم خجلت بکشد چرا گفتیم ترک. مگر ما مسلمان نیستیم؟ مگر ما اهل یک کشور نیستیم؟ اهل یک ملت نیستیم؟ برادر نیستیم؟ برادر که دیگر نباید بگوید که من بومی هستم و تو غریبه. اینها برای این است که نشده تا حالا اسلام. نتوانستند تا حالا اسلام را متحققش کنند روی یک حکومت اسلامی، روی عدل اسلامی، روی برنامه اسلامی. تا نشده، خوب این مسائل هست و ما هم همین مسائل را آن طور که دلخواه همه ملت هست عمل میکنیم. اختصاصی هم ندارد به کرد و ترک و- عرض میکنم که- بختیاری. همه جا همین جور است. برای اینکه همه برادرند که ایشان طرح کردند که بهتر این است که مثل، مثلًا آلمان باشد و فدرال باشد، اصلًا این صحبت پیش نمیآید در اسلام. همه باهماند، قضیه قدرت نیست که، قدرتنمایی نیست در اسلام که بخواهند قدرت به دست بیاورند. حکومت اسلامی حکومتی نیست که بخواهد قدرت به دست بیاورد. و این قدرتش زیادتر باشد و آن قدرتش کمتر. یک حکومت خاصی است که اگر پیدا شد آن وقت میبینید چی هست.