یادداشت
آوارگی شاه خائن
روایتی از سرنوشت آخرین شاه در روزگار پس از فرار

آوارگی شاه خائن


سه شنبه 26 دی ماه 1357 شاه فرودگاه مهرآباد را با مراسمی ساده و در حالی که در سطح شهر غوغای فریادهای مرده باد و زنده باد برقرار بود، به مقصد قاهره ترک کرد. شاه قصد داشت پس از توقفی کوتاه در مصر، راهی آمریکا شود. اما از آنجا که مقامات آمریکایی روی خوش به این سفر نشان ندادند، در تاریخ دوم بهمن شاه و همراهانش، پس از گذشت شش روز از ترک ایران به مراکش عزیمت کردند. شاه به دعوت پادشاه مراکش به "رباط" وارد شد ولی از هیچ تشریفات رسمی خبری نبود. ملک حسن پس از دیداری کوتاه و رسمی با شاه، ترتیب انتقال وی و همراهانش را به کاخ "جنان‌الکبیر" در حومه پایتخت داد. شاه 67 روز در این کاخ ماند. در همین زمان امام‌ خمینی از نوفل‌لوشاتو به تهران آمدند و 10 روز بعد انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به پیروزی رسید. «1»

در مدت دو ماهی که شاه در مراکش اقامت داشت، اکثر درباریان و اطرافیان که در خروج از ایران و ورود به مصر و از آنجا تا مراکش همراه وی بودند، به در خواست محمدرضا برای کاهش هزینه های خانواده به تدریج از او جدا شده و رهسپار اروپا و آمریکا شدند. تنها جمعی از خدمه باقی ماندند که شاه را هنگام ترک مراکش همراهی کردند.  شاه تصمیم داشت رهسپار آمریکا شود اما مقامات آمریکایی به دلیل اوج‌گیری اختلافات سیاسی در روابط تهران و واشنگتن، مایل به پذیرش وی نبودند. شاه و اطرافیانش از خلف وعده پادشاه مراکش و استرداد شاه به مردم ایران بسیار نگران بودند. اردشیر زاهدی داماد شاه در کتاب خاطراتش نقل می کند: «یک جمله شاه هرگز از یادم نمی‌رود. زمانی که در دنیا سرگردان شده بود و می‌کوشید برای عمل جراحی و معالجه به آمریکا بیاید و واشنگتن او را راه نمی‌داد در تماس تلفنی به من گفت: «اردشیر جان! در این دنیایی بزرگ آیا جایی برای پناه دادن من پیدا نمی‌شود؟ «2»

 

 

محمدرضا، به پیشنهاد دوستان امریکایی خود و کاهش فشار انقلابیون به پادشاه مراکش، به باهاما سفر کرد. هفتاد روز اقامت در این جزایر برای شاه و اندک اطرافیانی که برای او باقی مانده بود به سختی سپری شد. اقامت شاه در باهاما اقامتی پرهزینه برای وی بود. بعد از اعلام آمادگی چریک های فلسطینی برای ترور شاه، محمدرضا از نخست وزیر باهاما تقاضای کمک کرد. همین امر فرصت را برای درخواست های مکرر مالی، برای ایجاد امنیت شاه مهیا نمود. این درخواست ها به حدی بود که شاه بابت اقامت ده هفته‌ای در یک ویلای کوچک سه اتاقه و نمور 2/1 میلیون دلار پرداخت کرد. 

شاه و باقی‌مانده همراهان در اواسط خرداد 1358 با یک هواپیمای کرایه‌ای از باهاما راهی مکزیک شدند و در یک خانه ویلایی که قبلاً برای اقامت آنان در نظر گرفته شده بود، مستقر شدند. با ورود شاه به مکزیک بیماری وی شدت گرفت. با گذشت زمان و شدت یافتن بیماری محمدرضا، دولت کارتر فقط جهت درمان به وی اجازه ورود به ایالات متحده را داد. اواخر مهرماه58 شاه و اطرافیان مکزیک را به مقصد بیمارستان نیویورک ترک کرد و نزدیک به دوماه در آنجا بستری شد. در این مدت دو بار تحت عمل جراحی قرار گرفت. در همین زمان محدود محمد رضا مجبور بود به درخواست های مالی امریکاییان به بهانه های گوناگون جواب مثبت دهد تا امور خانواده و روند درمانی وی به بهترین شکل طی شود. کمتر از دو هفته پس از ورود شاه به امریکا، سفارت این کشور در تهران به تصرف دانشجویان پیرو خط امام در آمد. ماجرای گروگان گیری که رخ داد، فشار ها برای ترک امریکا بر خاندان آواره پهلوی از سوی نخبگان و افکار عمومی شدت گرفت.

با تصرف سفارت امریکا توسط دانشجویان انقلابی، دیگر کشوری به خود جرات تقابل با مردم ایران برای پناه دادن به یک پادشاه بی تاج و تخت را نمی‌داد. از این رو زمانی که دولت کارتر از سفارت خانه های امریکا در سراسر جهان، درخواست کرد تا مکانی را برای ادامه اقامت شاه معرفی نمایند، هیچ یک از سفارتخانه‌ها جواب مثبتی ندادند. تلخ‌ترین لحظه برای خاندان پهلوی زمانی بود که در 11 آذر 58 از بیمارستان نیویورک مرخص شدند ولی هنوز مقصدی برای سفر نداشتند. به همین دلیل مقامات امریکایی، شاه و همراهان را با یک هواپیمای نظامی به مرکزی که برای نگهداری بیماران روانی بود، منتقل کردند.

 

 

با پایان یافتن مهلت روادید خاندان پهلوی، آمریکاییان حاضر به تمدید روادید نشدند و محمدرضا در آذر 58 با هواپیمایی نظامی راهی پاناما شد. این درحالی بود که فشار ایران برای بازپس گیری شاه همچنان ادامه داشت، امام خمینی(ره) در 4 اسفند 1358 در بیمارستان قلب ‏جماران در رابطه با استرداد محمدرضا شاه خطاب به مسئولین و مردم فرمودند: «جنایات شاه مخلوع چیزی نیست که از یاد ملت رفته باشد و یا بشود از یاد برد. بر‌‎ ‌‏همه روشن است که محمدرضا پهلوی ما را از هر جهت وابسته به امریکا کرده بود؛ چه‌‎ ‌‏ازنظر اقتصادی و سیاسی و چه از نظر فرهنگی و نظامی و چه از نظر معنوی و خصلتهای‌‎ ‌‏انسانی، و اگر مهلت می یافت، به اسلام ضربۀ جبران ناپذیر می زد. همه می دانند که دست‌‎ ‌‏او و پدرش به خون بزرگ و کوچک این مرز و بوم آغشته است.‏ کشتار دسته جمعی و زندان و شکنجه و تبعید از امور رایج رژیم این پلید بود. شاه به‌‎ ‌‏حمایت و پشتیبانی دولت امریکا دست به این جنایات وحشیانه زد و ملت ما را از هستی‌‎ ‌‏ساقط کرد... دولت ایران و جناب آقای رئیس جمهور، تمام کوشش و سعیشان را در استرداد شاه‌‎ ‌‏خائن و اخذ اموال ملت ایران از او بنمایند که ملت دلیر، دست از این خواست بر حقشان‌‎ ‌‏بر نمی دارند و قدمی به عقب نمی گذارند.‏ یکی از آثار این خواست، تصرف لانۀ جاسوسی بود که مورد تایید ملت قرار گرفت‌‎ ‌‏و چیزی جز عکس العمل جنایات دولت امریکا نمی تواند باشد. همان طور که بارها گفته ام ما خواستار استرداد شاه و اموال ملت از او می باشیم و‌‎ ‌‏دانشجویان مسلمان و مبارزی که لانۀ جاسوسی را اشغال کرده اند با عمل انقلابی‌‎ ‌‏خودشان ضربه ای بزرگ بر پیکر امریکای جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز‌‎ ‌‏کردند...‏» «4»

شاه و همسرش 100 روز در پاناما ماندند و پس از دریافت جواب منفی از کشورهای غربی راهی به جز بازگشت به مصر نیافتند. سرانجام شاه در سن 61سالگی در بیمارستان رمادی قاهره به علت سرطان خون درگذشت. مصر آخرین منزلگاه شاه در غربت بود. غربتی که به بیان اطرافیان و ملازمان او، توام با افسردگی و بهت شدید بود. این سفر در فاصله 26 دی ماه 57 تا 5 مرداد 59 که محمدرضا درگذشت، جمعا 568 روز طول کشید. در این مدت شاه در مصر، مراکش، باهاماس، مکزیک، امریکا، پاناما و مجددا مصر روزگار تبعید و غربت را گذراند. و مانند سه شاه پس از انقلاب مشروطه، آوارگی و مرگ در خارج از ایران را تجربه کرد.


تیترکلیپ "آوارگی شاه خائن"


«۱» شاه در سفر بی بازگشت http://www.ensani.ir/fa/content/۱۲۰۴۴۷/default.aspx 
«۲» ۲۵ سال در کنار پادشاه. اردشیر زاهدی. 
«۳» صحیفه امام خمینی (ره).جلد دوازدهم. صفحه ۱۶۱
«۴» پس از سقوط. خاطرات احمدعلی مسعود انصاری از سرگذشت خاندان پهلوی در دوران آوارگی. موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی. چاپ هشتم. ۱۳۹۵



آوارگی شاه خائن؛ 11 بهمن 1397

دیدگاه ها

نظر دهید

1 نظر
  • ناشناس

    هرچه کنی بخودکنی ،،،گرچه نیکو بدکنی

    پاسخ