با بررسی ریشههای تاریخی انقلابهایی که در یک قرن اخیر در جهان اتفاق افتادهاست، میتوان به این نکتهی مهم پیبرد که انقلاب سال 1979 در ایران؛ از آن جهت از سایر انقلابها متمایز است که مورد حمایت آحاد مردم بود. انقلابی که نه در ادامهی یک کودتای نظامی، و نه با حمایت دولتهای بیگانه، بلکه با حضور و مطالبه ی مردم به بار نشست. «ملت بزرگ ایران! تاریخ ایران، بلکه تاریخ جهان، نهضتی چون نهضت شما به یاد ندارد و قیام همگانی چون قیام شما آزادگان را پشت سر نگذاشته است.» «1» و این حضور همگانی به معنی حضور تمام مردم، از مرد و زن و پیر و جوان است. تا آنجا که در نگاهی به اسناد و تصاویر به جای مانده از ایام اعتراضات و راهپیمایی های مردمی، میتوان حضور پررنگ زنانی را مشاهده کرد که با وجود کودکان خردسال در صحنهی انقلاب حضور داشتند.
صحنهی نبردهای مردمی اگرچه به تاریخ کهن ایران باز میگردد، اما برای بررسی حضور زنان میبایست به تاریخ صفوی و دوران جنگهای ایران و عثمانی مراجعه کنیم. حضوری که تا سالهای مشروطه و پس از آن اتفاق افتاد و نقش موثری هم داشت. «اما نقش زنها در جامعه آن قدری که من یادم است و آن قدری که تاریخ به ما گفته است، در چند نهضت که در ایران واقع شد، نهضت تنباکو، نهضت مشروطه، قضیه پانزده خرداد، نقش زنها بالاتر از مردها اگر نبود، کمتر نبود. آنان در میدانها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در میدانها، مردها اگر قوتشان کم بود، زیاد شد، و اگر قوی بودند دو چندان شد. و آنچه که خود شما شاهد بودید در این نهضت اسلامی و انقلاب اسلامی حاضر است، در این انقلاب اسلامی نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. یعنی شما هم خودتان فعالیت میکردید و هم مردها را به فعالیت میکشاندید. بنا بر این افتخاری که شما ایجاد کردید قابل تقدیر فراوان است.» «2» در واقع در جریان پیروزی انقلاب اسلامی، از سالهای آغازین نهضت، زنان پابهپای مردان در مبارزات شرکت داشتند. اگرچه بعضا قالب مبارزات زنان متفاوت بود، اما از حیث تاثیرگزاری سهم بهسزایی داشت. «زنان یک نقش موثر و بیجایگزین داشتند؛ که اگر نبودند زنان توی این اجتماعات، بلاشک این اجتماعات عظیم و این تظاهرات عظیم، آن اثر را نمیبخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی جاها مثل مشهد ما، اصلاً شروع این تظاهرات، از زنان شد. یعنی اولین حرکت عمومیِ مردمی، یک حرکت زنانه بود.» «3»
البته باید توجه داشت که این حضور میدانی بانوان در صحنهی انقلاب اسلامی، از جدال دیرین علمای حوزه دربارهی حضور اجتماعی زنان مستثنی نبود. همانطور که امام در زمینهی اعتماد به مردم در مقابل تمام شبهات ایستادگی کرد و از اطمینان به قوت و ارادهی مردم لحظهای ناامید نشد، از اهمیت حضور زنان در صحنهی مبارزات انقلابی به ویژه تظاهرات میدانی نیز –علیرغم مخالفت اهالی حوزه- غافل نبود. «امام نقش زنان را فهمید؛ والّا بودند بزرگانی از علما که ما با اینها بگومگو داشتیم، که اصلاً زنها در تظاهرات شرکت بکنند یا نکنند! آنها میگفتند زنها در تظاهرات شرکت نکنند. آن حصار محکمی که انسان به او تکیه میداد، خاطرجمع میشد، تا بتواند در مقابل اینجور نظراتی که از مراکز مهمی هم ارائه میشد، بایستد، حصار رای امام و فکر امام و عزم امام بود. » «4»
این اهمیت به حضور زنان در جریان انقلاب تا آنجا مورد توجه بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) بارها و در جریان دیدارهای مختلف با جامعهی زنان آنها را صاحبان انقلاب و نیروی پیشران انقلابیون خوانده است. « شما یک نصیب زیادی در این نهضت دارید. میشود گفت که بانوان این نهضت را پیش بردند؛ برای اینکه بانوان ریختند توی خیابانها. در صورتی که بانوان بنا بر این نبود که بریزند در خیابانها، ریختند توی خیابانها. مردها اگر یک سستی هم احتمال میرفت در آنها باشد، همین معنا آنها را شجاع کرد. مرد وقتی دید زنها آمدهاند مشغول یک عملی هستند، مردها شجاع میشوند. شما بودید که این پیروزی را نصیب اسلام کردید، و شما سهم زیادی در این پیروزی دارید، این سهم را نگه دارید.» «5»
در واقع میتوان این نگاه امام به مقولهی حضور زنان در جریان انقلاب را نشات گرفته از نگاه اسلام به حضور زنان و فعالیتهای آنان دانست. باید توجه داشت که اسلام اگرچه زن را اینگونه توصیف میکند که «المراه ریحانه» لکن تعریف صحیح این استعاره را باید اینگونه بیان کرد که اسلام زن را مانند گلی میداند که نه در کار خانه و نه در کار بیرون از خانه هیچ اجباری برای او وجود ندارد، و در واقع قوانین اسلامی به گونهای تنظیم شده اند که زن، مجبور نباشد که بیرون از خانه دوشادوش مرد، کارهای سنگین انجام دهد. البته اسلام این لطافت و ظرافت زن را مانع از حضور او در میدانهای معنوی، علمی، سیاسی و اجتماعی نمیداند؛ بلکه زن را به کسب علم و حضور در عرصه های اجتماعی فرا میخواند و این نگرش که زن، میبایست در خانه باشد و جز کار خانه مسئولیت دیگری ندارد خطاست. و نباید آن را به عنوان نگاه اصیل اسلام معرفی کرد.«با همین نگاه بود که وقتی نهضت اسلامی به مرحله انقلاب اسلامی رسید و زنان با همان برداشت طبیعی که از اسلام در جامعه زنانه بود، جلو افتادند؛ امام فرمودند -و درست هم فرمودند- که: اگر زنان در این نهضت همکاری نمیکردند، انقلاب هم پیروز نمیشد. یقیناً اگر زنها در داخل خیابانها و در راهپیماییهای عظیم حضور پیدا نمیکردند -آن حضور عظیم و باشکوه زنان در دوران انقلاب- انقلاب پیروز نمیشد. » «6»
در مجموع میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که این اصالت بخشی به حضور زنان در جریان انقلاب، بیانگر این واقعیت است که انقلاب اسلامی ایران، انقلابی تماما مردمی و برخاسته از میان جامعه بوده است. طیفها و سلایق مختلف در آن دوره نمایندگانی در جریان این انقلاب داشتهاند که زنان یکی از آن جریانها و البته از تاثیرگذارترینهایشان بودهاند. زنان از نگاه رهبران انقلاب، بعنوان نیروی محرکهی انقلاب معرفی شدهاند و آنها را پیشقراولان انقلاب اسلامی خواندهاند. در واقع علیرغم ادعاهایی که در زمینهی محدودیتزایی جمهوری اسلامی برای زنان میشود، انقلاب اسلامی نه تنها خود را وامدار حرکت انقلابی زنان میداند بلکه آنان را به عرصهی سازندگی و مشارکت بیشتر برای بالندگی جمهوری اسلامی به عنوان ثمرهی انقلاب فرا میخواند. « بعد از پیروزی انقلاب، درباره مساله زن و تلاش برای دفاع از حقوق زنان، فعّالیتهای زیادی شده است. در حقیقت باید گفت که بعد از انقلاب، از زن ایرانی تجلیل شده است. پیشقراول این تجلیل هم امام بزرگوار بود که با همه وجود برای زن ایرانیِ مسلمان ارزش و احترام قائل بود. همین بینش بود که موجب شد زنان کشور در انقلاب اسلامی سهم بزرگی را ایفا کردند؛ به طوری که اگر حضور زنان در نهضت انقلابی ملت ایران نمیبود، به احتمال زیاد این انقلاب به این شکل پیروز نمیشد؛ یا اصلاً پیروز نمیشد، یا مشکلات بزرگی در سر راه آن پدید میآمد. بنابراین، حضور زنان مشکلگشا بود. در جنگ هم همین طور بود، در مسائل دیگر از اوّل انقلاب تا بهحال هم همینگونه بوده است. بنابراین، تلاش زیادی شده است؛ لیکن در عین حال درباره مسالهی زن، حقوق زن، رفع ستم از زنان و فراهم کردن زمینههای مناسب برای زنان کشورمان، لازم است کار فرهنگی بزرگی انجام گیرد.» «7»