هنگامی که رژیم شاه قصد داشت با گرفتن اقرار و اعترافات دروغین از بسیاری از افراد برجسته و مبارز که در طی قیام ملی پانزده خرداد بازداشت شده بودند، تحت سخت ترین و شدیدترین شکنجه ها، پرونده سازی قطور و بلند بالایی برای امام جهت محاکمه و محکومیت ایشان بنماید، هر چه بیشتر فشار آورد کمتر نتیجه گرفت؛ لذا برای به دست آوردن سوژه و مدرکی از امام، ماموری را برای بازجویی به سراغ ایشان در پادگان قصر فرستاد تا با فوت و فن و حیله و نیرنگ ویژۀ بازجویان، امام را زیر منگنه قرار داده، اقرار و اعترافی را که بتوان روی آن حساب باز کرد، از ایشان بگیرد. وقتی مامور پرسشهای خود را در حضور امام مطرح ساخت با بی اعتنایی و سکوت ایشان مواجه شد که با برخاستن و ترشرویی به او گفتند: «تو مامور چشم و گوش بسته، حق بازجویی نداری؛ قلم و کاغذت را بردار و برو! من نمی خواهم اینجا بنشینی!»
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 2، صفحه 292.
راوی: حجه الاسلام روحانی.