امام به نماز اول وقت خیلی علاقه داشتند حتی در آخرین روز که تقریباً ساعت ده شب بود که این اتفاق افتاد، نماز مغرب و عشا را با اشاره خواندند، در حالت بیهوشی بودند، یکی از دکترها رفت بالای سرشان و برای اینکه آقا را شاید به وسیله نماز بشود به هوش بیاورد، گفت: «آقا وقت نمازه.» همین که گفت وقت نمازه، آقا به هوش آمدند و نمازشان را با اشاره دست خواندند. از صبح آن روز هم مرتب از ما سوال می کردند که «چقدر به ظهر مانده؟» چون خودشان ساعت دم دستشان نبود و آن قدرت را نداشتند که به ساعت نگاه کنند. یک ربع به یک ربع از ما می پرسیدند. نه به خاطر اینکه نمازشان قضا نشود، به خاطر اینکه نماز را اول وقت بخوانند.
منبع: برداشتهایی از سیره امام خمینی (ره)، جلد 3، صفحه 79.
راوی: نعیمه اشراقی.