بسم الله الرحمن الرحیم
لزوم اتحاد و برادری بین اقشار امّت اسلامی
شما دوستان عزیز و برادران محترم که از صفحات جنگ آمدهاید، خوش آمدید.
خداوند- ان شاء للَّه- شما را موفق کند و دست ظالمها را از مملکت ما کوتاه بفرماید.
نقشههای قدرتهای بزرگ که میخواهند مسلمین را زیر سلطه خود بیاورند و مخازن آنها را به غصب ببرند و اموال آنها را به چپاول ببرند از سالهایی طولانی دنبال نقشههایی بودند، که از نقشههای بزرگ آنها مسئله ملتگرایی است. اسلام آمده است تا تمام ملل دنیا را، عرب را، عجم را، تُرک را، فارس را همه را با هم متحد کند. و یک امت بزرگ به نام امت اسلام در دنیا برقرار کند تا کسانی که میخواهند سلطه بر این دولتهای اسلامی و مراکز اسلام پیدا بکنند، نتوانند به واسطه اجتماع بزرگی که مسلمین از هر طایفه [دارند] نقشه قدرتهای بزرگ و وابستگان آنها در کشورهای اسلامی این است که این قشرهای مُسْلم را که خدای تبارک و تعالی بین آنها اخوَّت ایجاد کرده است، و مومنون را به نام اخوَّت یاد فرموده است «1» از هم جدا کنند، و به اسم ملت ترک، ملت کرد، ملت عرب، ملت فارس از هم جدا کنند بلکه با هم دشمن کنند. و این درست بر خلاف مسیر اسلام است و مسیر قرآن کریم. تمام مسلمین با هم برادرند و برابرند، و هیچ یک از آنها از دیگری جدا نیستند، و همه آنها زیر پرچم اسلام و زیر پرچم توحید باید باشند. اینهایی که با اسم ملیت و گروهگرایی و ملی گرایی بین مسلمین تفرقه میاندازند، اینها لشکرهای شیطان و کمک کارهای به قدرتهای بزرگ و مخالفین با قرآن کریم هستند.
طرفداری از اعراب و رسوایی حزب بعث
بحمد الله مشت این حزب بعث عراق باز شد که این ادعاها که میکند که من برای عرب چه هستم و برای قدرت عرب و برای ملت عرب چه هستم. مشت او باز شد که در خوزستان با عربها بیشتر مقابل شد. کشتارهایی که به وسیله این حزب منفور و صدّامِ کافر بر برادرهای اعراب ما وارد شده است بیشتر از آن است که بر برادرهای عجم ما وارد شد.
اگر این مرد فاسق و کافر «2» در ادعای خودش راست میگفت، نباید مراکزی که مجتمع عرب است، زن و بچه، پیر و بُرنا «3» را این طور سرکوبی کند. و چنانچه با عجم دشمنی داشت، چرا عرب را بیشتر مورد هجمه قرار داد؟ این مشت او را باز میکند که نه، مسئله عرب نیست، مساله نوکری ابرقدرتهاست. این طور نیست که او بخواهد ملت عرب را نجات بدهد. از چی نجات بدهد؟ از اسلام نجات بدهد؟! ملت عرب، سالهای طولانی همان طوری که عجمها و ایرانیها- غیر عربشان- سالهای طولانی در زیر قدرت شیطانی ابرقدرتها به وسیله حکومت فاسد پهلوی در رنج و عذاب بودند و بعد از اینکه آنها به واسطه قیام ملت ما- عرب و عجم و همه قشرها- آنها به جهنم رفتند. تمام ملت ما زیر سایه اسلام و در جمهوری اسلام بودند، و در تحت جمهوری اسلام و پرچم لا اله الا الله کسی در رنج و عذاب نباید باشد و نبود. لکن منحرفینی که نوکرهای اجانب هستند، با اسمهای مختلف برای این مملکت- که مملکت اسلامی است و عرب و عجم و فارس و غیر فارسش در کنار هم برادروار زندگی میکنند- نقشههای آنها این است که این برادرها را از هم جدا کنند و اختلاف ما بین اینها بیندازند. و بعد همه داراییهای اینها را از بین ببرند و اسلام را زیر پا بگذارند. حزب بعث منفور عراق ثابت کرد که طرفدار عراق، طرفدار عرب نیست، بلکه طرفدار قدرتهای بزرگ است و نوکر قدرتهای بزرگ است. و لهذا او در خود عراق هم ملت عراق را میکوبد. و ملت عراق را سرکوب میکند. و علمای بزرگ عرب را میکُشد و در حبس میاندازد. و همه مردم عراق که عرب هستند از دست او به تنگ آمدهاند. و مساله این نیست که او بخواهد برای عرب کاری بکند.
عرب و عجم هر دو زیر پرچم توحید و در پناه رسول خدا- صلی الله علیه و آله- میخواهند زندگی کنند. و جمهوری اسلامی میخواهد مطلبی را که قرآن فرموده است، مطلبی را که رسول خدا فرموده است در همه کشورها پیاده کند و ایران مقدمه اوست؛ میخواهد که به همه کشورها بفهماند که اسلام بنایش بر برادری و برابری و وحدت [است] و همه مسلمین ید واحده هستند بر دیگران.
ما میخواهیم به همه ملتها بفهمانیم که اسلام یک دین وحدت است، یک دین برادری است، دین برابری است. هیچ یک از قشرهای او بر دیگری تفوّق ندارند مگر به تقوا، مگر به پیروی از احکام اسلام. حزب بعث عراق ثابت کرد که همان طوری که در راس او عَفْلقِ «4» غیر مسلمان است، ثابت کرد که قضیه عرب مطرح نیست. قضیه ملت عرب مطرح نیست. قضیه ابرقدرتها مطرح است. مطرح این است که ما باید همه ملتهایمان در تحت سلطه قدرتهای بزرگ باشد. و این یک خیال خامی است که صدام [در] سرِ خودش پخته بود که ایران را با یک هفته از بین خواهد برد. او در یک هفته نتوانست که خوزستان که یک تکهای از ایران است به دست بیاورد. و جز ننگ و نفرت در بین تمام مسلمین و تمام مستضعفان جهان چیزی برای خودش نیاورد. و او الآن به حال عصبی و دیوانگی هر طوری که شده است میخواهد یک پیروزیی پیدا کند و لو نِسبی.
اظهار همدردی با مردم مصیبت دیده
برادرهای ما در همه جاها، در خوزستان خصوصاً، در همه اطراف خوزستان، سرتاسر جنوب، سرتاسر غرب و خوزستان بپاخاستهاند و در مقابل این شخصی که ادعا میکند که من مُسْلمم و مُسْلم نیست، ادعا میکند که من برای عرب کار میکنم و دروغ میگوید، در مقابلش ایستادند و مشت محکم را به دهانش زدند. و ان شاء الله به همین زودی به جهنم واصل خواهد شد. ما با غمهای شما که برادران ما هستید- چه در سوسنگرد، چه در اهواز و چه در خوزستان، همه اطراف خوزستان، در جنوب، در غرب- با همه شما، با همه کردستانیها، خوزستانیها، سوسنگردیها و همین طور دشت آزادگان، که آقایان از آنجا و از همه اطراف تشریف آوردید، ما با شما همدرد هستیم در مصائبی که بر شما برادران ما وارد شده است و بر اسلام وارد شده است. این مصائب بر اسلام وارد شده است و شما هم فرزندان اسلامید. هر چیزی که بر شما وارد بشود بر همه مسلمین وارد شده است. و هر خیانتی که صدام بر خوزستان بکند بر همه ممالک اسلامی کرده است. و ما امیدواریم که همه ملتهای اسلام با بیداری و با توجه بپاخیزند و این دستهای فاسدی که میخواهد همه ملتهای اسلام را در تحت سلطه ابرقدرتها قرار بدهد، آنها را سر جای خودشان بنشانند. و من از خدای تبارک و تعالی پیروزی اسلام و مسلمین و سلامت و سعادت شما برادران خوزستانی و برادرانی که از جنوب و از غرب اینجا هستید از خدای تبارک و تعالی سلامت و سعادت شما را میخواهم. و بدانید و یقین بدانید که این زحمتهایی که بر شما وارد شد و این قتلهایی که واقع شد بر برادرهای ما پیش خدا محفوظ است و جایی نمیرود و شما بحمد الله پیروز و روسفید هستید.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.