من ندیدم در طول زندگی، امام به خانمشان بگویند در را ببندید. بارها و بارها می دیدم که خانم می آمدند و کنار آقا می نشستند، ولی امام خودشان بلند می شدند و در را می بستند و حتی وقتی پا می شدند به من هم نمی گفتند که در را ببندم. یک روزی من به آقا گفتم خانم که داخل اتاق می آیند همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند. گفتند: «من حق ندارم به ایشان امر کنم». حتی به صورت خواهش هم از ایشان چیزی را نمی خواستند.
«برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره) ؛ جلد 1، صفحه 78»
راوی: زهرا مصطفوی.