من وقتی از فرانسه آمدم هنوز مانتو و شلوار تنم بود. در مهران که پایم صدمه خورده بود و عصایی زیر دستم بود، با آن مانتو شلوار خدمتشان رسیدم تا گزارش بدهم. فرمودند: «شما چادر ندارید، بگویم احمد برایتان یک چادر بخرد.» گفتم: نه، حاج آقا چادر دارم. امام چون به کوه می رفتم و اسلحه روی دوشم و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم آویزان بود و گاهی هم سه پایۀ تیربار را هم روی دوشم می گرفتم و از کوه بالا می رفتم، این بود که اگر چادر هم به سر می کردم دیگر خیلی مشکل بود. فرمودند: «چادر برای زن بهتر است.» من از همان جا آمدم و چادر را سرم کردم و دیگر برنداشتم. قبلاً هم چادری بودم، ولی بعد مانتو شلوار می پوشیدم. در فرانسه هم خدمتشان با مانتو شلوار و مقنعۀ خاص خودم بودم.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 274.
راوی: مرضیه حدیده چی (دباغ).