حدود ساعت دو بعد از نیمه شب؛ یعنی همان زمانی که امام نماز شب خود را می خواندند، جنازۀ مطهرشان را به خانه کوچک امام بردند؛ یعنی همان خانه ای که مردم به حضورشان شرفیاب می شدند. تختی چوبی آوردیم و جنازۀ امام را بر روی آن گذاشتیم. حاج احمدآقا، آقای جمارانی و عده ای دیگر از برادرها نیز حضور داشتند. این افتخار نصیب من شد که بدن امام را غسل بدهم. بدن امام به هیچ وجه شبیه بدن یک مرده نبود. گویی ایشان زنده ای بودند که به خواب فرورفته بودند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد یک، صفحه 332.
راوی: محمدرضا توسلی.