یادداشت

من ماشین نمی خواهم‏

امام در نجف که بودند یکی از ایرانیان ماشینی را از آلمان خاص ایشان خریده‏‎ ‎‏بود که آقا با آن به حرم مشرف شوند و یا در ایّام زیارتی به کربلا بروند آقا‏‎ ‎‏می فرمودند: «من ماشین نمی خواهم». وقتی او اصرار می کرد که من این ماشین را به اسم‏‎ ‎‏شما و برای شما از آلمان آورده ام ولی امام به او فرمودند: «اگر مال من است من آن را‏‎ ‎‏می فروشم و پولش را به طلبه ها می دهم» او هم می گفت که نه شرط ما این است که‏‎ ‎‏ شما این را نفروشید. ما به او گفتیم آقا می فروشد به هر حال امام آن را نپذیرفتند. 

منبع: برداشت‌هایی از سیره‌ی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 121.

راوی: حجه الاسلام فرقانی.



من ماشین نمی خواهم‏؛ 11 دی 1278

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: