یک خانمی در تبریز به من گفت که پسر من در دست عراقیها اسیر بوده و اخیراً شنیده ام که پسر اسیرم را شهید کردند آمدم به شما بگویم به امام بگویید از بابت بچه های ما ناراحت نباشد ما سلامتی امام را می خواهیم. من خدمت امام این را گفتم دیدم آن چنان قیافه امام متغیر شد و اشک به چشم امام آمد که دیدن قیافه امام انسان را متاثر می کرد.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 224.
راوی: آیت الله سید علی خامنه ای.