وقتی شاه رفت، امام تصمیم گرفتند به ایران بیایند؛ ولی در ایران همه تقریباً مخالف سفر امام از پاریس بودند یعنی می ترسیدند و می گفتند زود است و حق هم داشتند بترسند، انقلاب بود و امام، و اگر خدای ناکرده طوری می شدند معلوم بود چه می شد. تلفن پشت تلفن می زدند که داستان را به امام بگو. من هم می گفتم. اما امام تصمیمشان را گرفته بودند. هواپیمایی اجاره شد، بنا شد هرکسی پول کرایه خودش را بدهد، لذا امام فقط کرایه خودشان و من را دادند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 396.
راوی: سید احمد خمینی.