امام سعی می کردند در نظر دادن و در پاسخ به سوالات عمدتاً و بخصوص به سوالات اجتماعی آنقدر دقیق باشند که دشمن نتواند در خلال پاسخ ایشان سوء استفاده ای بکند، از جمله وقتی با فتوایی کمک به مبارزین فلسطینی را اجازه فرمودند، یک عنصر فرصت طلب که شان روحانی مسجدی در تهران را داشت، مدعی شد که من شخصاً از طرف امام مامور هستم که وجوه شرعیه را به نفع فلسطینیها جمع آوری کنم و برسانم. همه از طرفی خوشحال بودند و از طرفی تعجب می کردند که چطور این شخص؟ با اینکه دیگران هم بودند لذا ظاهراً آقای کروبی نامه استفتا مانندی به امام نوشت که آیا چنین شخصی از طرف شما اجازه ای دارد یا خیر؟ من سوال را خدمت ایشان بردم. فرمودند: «من به این استفتا جواب نمی دهم.» عرض کردم چرا؟ فرمودند: «چون اسم شخص در آن است و این شخص هم (به لحاظ فامیلی) مرتبط است با یکی از شخصیتهایی که در صراط مرجعیت است (که در نجف ساکن بود) و طبیعی است که با این پاسخ منفی که من به این سوال می دهم این شخص و به تبعش آن شخصیت روحانی که آینده ای دارد و بالاخره در صراط مرجعیت است، لطمه خواهد دید و از حیثیت ساقط خواهد شد و من صحیح نمی دانم این طور سوءاستفاده ای بشود شما کلی سوال بکنید، بگویید آیا تابه حال شخصی از طرف شما اجازه یا دستوری برای جمع آوری دارد یا نه و من پاسخ خواهم داد.»
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد دو، صفحه 399.
راوی: حجه الاسلام دعایی.