وقتی مرحوم آقای سید فضل الله خوانساری، داماد آیت الله سید احمد خوانساری از طرف ایشان و علمای تهران برای استعلام از حال امام در ترکیه با ایشان ملاقات کرد، به امام پیشنهاد نمود که یکی از بستگان یا نزدیکان ایشان جهت ادارۀ امور زندگیشان در تبعیدگاه رهسپار ترکیه شود. امام برای اینکه مقامات ایران را نسبت به ترکیه بدبین سازد که به تبعید او در ترکیه پایان داده شود (چون مکالمات ایشان را ماموران ساواک ضبط می کردند) و به او اظهار داشتند به کسی احتیاجی ندارم. آقای علی بی رییس ساواک شهر بورسا از من به نحو احسن پذیرایی می کنند. بعدها شهید حاج آقا مصطفی خمینی نقل می کرد، آنگاه که به حضور امام در تبعیدگاه ترکیه رسیدم از نظر غذایی وضع ایشان به حدّی بود که اگر دیرتر می رسیدم امام مریض می شد هر خوراکی را که برای ایشان می آوردند بدون آنکه خم به ابرو بیاورند می خوردند و هرگز خوراک مورد نیاز خود را طلب نمی کردند.
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 267.
راوی: ندارد.