زمانی که من در مدرسۀ دارالشفاء بودم حجره من در کنار حجرۀ امام بود.اهل علمی بود که از مدرسۀ فیضیه به مدرسۀ دارالشفاء می آمد؛ ولی تا حجرۀ من که پیش می آمد دیگر جلوتر نمی رفت. او حتی حاضر نبود چشمش به امام و حجره او بیفتد. چون به شدت با عرفان و فلسفه مخالف بود و اندیشه های امام را انکار می کرد. وقتی در جلسه ای خدمت امام گفتند که فلان کس نسبت به شما چنین نظری دارد و گاهی علیه شما صحبت می کند، فرمودند: «آنچه راجع به من است از او می گذرم امیدوارم که غیبتها و تهمتهای او سبب شده باشد که خداوند از خطاهای من هم بگذرد و او را هم هدایت کند.»
منبع: برداشتهایی از سیرهی امام خمینی (ره)؛ جلد سه، صفحه 325.
راوی: آیت الله بدلا.