آنچه که در رهبری امام بسیار مهم است، این است که در لحظاتی که ممکن است تردیدها انسان را شکست بدهد، امام قاطع و سریعاً تصمیم می گیرد. معمولاً اینجور جاها موفق هم هست. ایشان تصمیم گرفتند که به مردم اعلان کنند، مردم بیایند توی خیابانها. یک چنین تصمیمی در رهبری در یک چنین حالتی خیلی با ارزش است و خیلی نیرو می خواهد. آن لحظه برای ما لحظهٔ حساسی بود. امام تصمیم گرفتند و اعلام شد و لحظاتی بعدش هم سر و صدا و درگیریها بلند شد. اوایل شب بود که ما خدمت امام رفتیم، چون فشار از طرف مردم زیاد شد و تلفنهایی که می زدند، می خواستند امام در مدرسه نمانند. خیلی طبیعی است که رژیم می خواهد حمله کند، اول به مدرسه حمله می کند، ما خدمت امام رفتیم و ایشان خندیدند به پیشنهاد. اول اینکه معتقد بودند رژیم چنین جراتی ندارد و ثانیاً می گفتند که مرکز رهبری نباید خالی باشد و رهبر باید در مرکز رهبریش بماند و هدایت کند. با خیال راحت در مدرسه ماندند.
منبع: برداشت هایی از سیره ی امام خمینی (ره)؛ جلد چهار، صفحه 209.
راوی: آیت الله هاشمی رفسنجانی.