یکی از بزرگترین آفتهای هر انقلاب و جریان فکری و اجتماعی، خطر تحریف و انحراف است. بهعنوان مثال، عدم نظارت خوب و دقیق نسبت به انقلاب مشروطه منجر به استحاله و انحراف آن شد؛ انقلابی که حاصل مجاهدتهای فراوان بود، با سادهانگاری و کوتهبینی سران آن به انحراف کشیده شد و نتیجۀ این انحراف هم چیزی جز استبداد رضاخانی نبود؛ استبدادی که در تاریخ ایران اگر بینظیر نباشد، کمنظیر است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نیز باتوجه به اینکه شورای نگهبان طبق اصل 99 قانون اساسی مسئول نظارت بر انتخابات شد، ولی در اوّلین انتخابات ریاستجمهوری بهسبب اینکه این شورا هنوز تشکیل نشده بود، نتیجۀ اسفباری را رقم زد؛ چراکه از بین داوطلبان فردی منافق رای ملت را جلب کرد و با سوءاستفاده از قدرت به انقلاب خیانت کرد. تشخیص اینکه ابوالحسن بنیصدر شایستگی ریاستجمهوری را نخواهد داشت، برای مردم مشکل بود. به همین خاطر اهمیت شورای نگهبان بیش از پیش برای همگان محرز شد.
این نکته را باید در نظر گرفت که این شورا بهنوعی منتخب مردم است؛ یعنی ولیفقیه که خود منتخب مجلس خبرگان است، شش فقیه را برای این شورا منصوب میکند و نمایندگان مجلس که آنها هم منتخب مردماند، شش حقوقدان برای عضویت در این شورا انتخاب میکنند. امام خمینی رحمهاللهعلیه، 22 بهمن 63، در پیامی بهمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران دربارۀ اهمیت جایگاه این شورا میفرمایند: «شورای محترم نگهبان که حافظ احکام مقدس اسلام و قانون اساسی هستند، .... وظیفۀ آنان بسیار مقدس و مهم است و باید با قاطعیت به وظایف خود عمل نمایند.» بنابراین، وظیفۀ این شورا بسیار خطیر است و با کمی اهمال و سستی ممکن است دستاورد تمام زحمات و مجاهدتهای ملت ایران بهراحتی از دست برود. به همین منظور این شورا باید قاطعیت داشته باشد و در احراز شرایط قانون اساسی و اسلام در تمام منتخبین مردم دقت لازم و کافی را داشته باشد؛ چراکه بعضی از جریانات سیاسی و فکری بهدنبال عبور از نظر شورای نگهبان هستند، امّا این شورا باید همچون سدی آهنین با در نظر گرفتن خداوند، مصلحت اسلام و مردم، احراز صلاحیت داوطلبان را بهخوبی انجام دهد.
طبیعی است که از نظر شورای نگهبان برخی شرایط قانون اساسی برای منتخببودن از سوی مردم را نداشته باشند و ممکن است این افراد به این شورا توهین کنند، امّا باید بدانیم که توهین به نهاد نظارتی قانون اساسی، توهین به قانون است و هتاکان به قانون نمیتوانند مجریان خوبی برای قانون باشند. از سوی دیگر، مخالفان اسلام و مردم ایران بهخوبی میدانند که اوّلین سد محکم برای نفوذ آنها به مناصب عالی نظام اسلامی، شورای نگهبان است. در نتیجه، هدفشان نابیناکردن چشم بیدار انقلاب است تا بهراحتی نفوذ کنند. قدرتطلبان و مخالفان میخواهند با تضعیف این شورا مردم را در مقابل آن قرارداده و بهمرور این نهاد مقدس را تضعیف و یا حذف کنند؛ اما همۀ ما میدانیم که نبود این نهاد نظارتی سبب پایمالشدن خون فرزندان این مرزوبوم میشود. دشمنان احراز شرایط داوطلبان و نظارت بر سلامت انتخابات توسط شورای نگهبان را در مقابل خود میبینند و همواره در سالهای پس از انقلاب تلاش کردند تا این شورا از وظیفۀ اصلیاش (احراز صلاحیت داوطلبان) دست بکشد.
امّا همانطور که شورای نگهبان تاکنون از قانون اساسی حفاظتکرده، ما هم برای حفظ نظام وظیفه داریم همواره از توهین و تضعیف این نهاد مقدس دوری کنیم. هرچند ممکن است که نظر شورای نگهبان با نظر شخصی ما یکسان نباشد، امّا باید سلائق شخصی خود را کنارگذاشته و به قانون ملتزم باشیم؛ چون امام خمینی رحمهاللهعلیه، بنیانگذار انقلاب اسلامی، 37 سال پیش (25 اردیبهشت 63) در اینباره به ما هشدار دادهاند: «تضعیف و توهین به فقهای شورای نگهبان امری خطرناک برای کشور و اسلام است. همیشه انحرافات بهتدریج در یک رژیم وارد میشود و در آخر، رژیمی را ساقط مینماید. لازم است همه بهطور اکید به مصالح اسلام و مسلمین توجه کنیم و به قوانین، هرچند مخالف نظر و سلیقه شخصیمان باشد احترام بگذاریم و به این جمهوری نوپا که مورد هجوم قدرتها و ابرقدرتهاست وفادار باشیم.»