همانطور که در اصل 113 قانون اساسی آمده، پس از مقام رهبری، رییسجمهور عالیترین مقام رسمی کشور است و مسیولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوۀ مجریه را جز در اموری که مستقیماً به رهبری مربوط میشود، بر عهده دارد. در واقع این اصل به ما میگوید ریاستجمهوری نقش مهمی در ادارۀ امور کشور دارد. البته قانون اساسی اختیارات و وظایف دیگری هم برای این جایگاه مهم برشمرده است، امّا برای انتخاب فردِ مطلوبِ ریاستجمهوری نیاز به شناخت ویژگیهای دیگری هم داریم؛ ویژگیهایی که داشتن یا نداشتن آن میتواند سرنوشت ملت را تغییر دهد.
این جایگاه آنقدر مهم است که امام خمینی رحمهاللهعلیه، بنیانگذار انقلاب اسلامی، دربارۀ آن در جمع دانشجویان تکنیکوم تهران میفرمایند: «اشخاص را هم ملاحظه سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بودهاند، در حال انقلاب چه بودهاند، و بعد از پیروزی نسبی چه کردند و چه بودند و پس از اینکه همه اوصافش را بهدست آوردید و او را شخصی دانستید که لیاقت دارد برای یک همچو مسندی و میتواند این مملکت را بهطوریکه خدا میخواهد اداره کند تا آن حدودی که در اختیار اوست و شخصی است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانین اسلام دارد، در مقابل قانون اساسی خاضع است و اصل صدودهم ظاهراً که راجع به ولایت فقیه است، معتقد است و وفادار است نسبت به آن، یک همچو شخصی را شماها خودتان انتخاب کنید و گروههای مردم را هم وادار کنید که یک همچو شخصی را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزند.» بر این اساس و با توجه به بیانات امام خمینی رحمهاللهعلیه، در ادامه به برخی از ویژگیهایی که ایشان برای انتخاب رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی اشاره داشتند در این یادداشت میپردازیم:
1. عدم وابستگی به قدرتهای سیاسی و اقتصادی خارجی و داخلی
رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی نباید وابسته و دلداده به قدرتهای سیاسی و اقتصادی بینالمللی، حتی گروههای داخلی باشد. وابستگی و دلدادگی به این معنا که فرد تحت نفوذ دیگران باشد و در تصمیمگیریها گرایشهای شخصی خود را بر منافع کشور ترجیح دهد. این وابستگی و دلدادگی میتواند بهدلایل مختلفی ایجاد شده باشد، امّا پذیرش یک تفکر و اندیشه مهمترین عاملی است که این وابستگی را ایجاد میکند. برای نمونه، دلدادگی به غرب سبب میشود که منافع بیگانگان را بر منافع ملی ترجیح داد، یا حداقل در مقابل آنها منفعل شد. در این صورت کشور استقلال نخواهد داشت و کشوری که آزادی و استقلال نداشته باشد، اساساً، کشور نیست.
اگر این وابستگی به گروهها و قدرتهای سیاسی و اقتصادی داخلی باشد، گروهگرایی و رفتارهای جناحی جایگزین شایستهسالاری میشود؛ امّا اگر رییسجمهور شخصیت وابستهای داشته باشد، بهراحتی، افراد و قدرتها بر تصمیمگیریهای او اثرگذار خواهند بود. رییسجمهور باید شخصیتی مستقل داشته باشد تا بتواند با تصمیمگیری درست و بهنگام خود کشور را مدیریتکرده و دست مفسدان داخلی و خارجی را از منابع و منافع ملی کوتاه کند. این مسیله آنقدر برای امام خمینی رحمهاللهعلیه اهمیت دارد که ایشان، در نهم دیماه 1359، در جمع دانشجویان تکنیکوم تهران خطاب به نامزدهای ریاستجمهوری میفرمایند: «من امیدوارم که اشخاصی که کاندیدا شدند برای ریاستجمهوری شما توجه کنید و کسی که از همه متعهدتر به اسلام، سوابقْ، سوابقِ خوب، پیوسته به هیچ طرفی نه شرقی باشد، نه غربی باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام باشد، ملی باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و برای خودتان. اختیار دست شماست.»
2. نداشتن روحیه اشرافیگری
رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی نباید روحیۀ اشرافیگری داشته باشد. کسی که روحیۀ اشرافیگری دارد از اینکه جایگاه خود را از دست بدهد میترسد. ممکن است چنین فردی برای حفظ قدرت خلاف قانون عمل کند. رییسجمهور باید از مردم و رنج آنها خبر داشته باشد و این با کاخنشینی و بالانشینی همخوانی ندارد. اساساً کسی که در محیط پیرامون خود مشکلی را حس نمیکند، چطور میتواند به دغدغههای مردم رسیدگی کند؟ رییسجمهور نباید منفعتطلب باشد، بلکه باید حافظ منافع ملی کشور باشد. رییسجمهور باید هنگام تزاحم بین منافع ملت با منافع شخصی، حزبی یا گروهی خاص بیشک منافع مردم و کشور را بر هر چیز دیگری ترجیح دهد؛ امّا کسی که روحیۀ اشرافیگری دارد، منفعت شخصی و حزبی را بر منافع ملی ترجیح خواهد داد.
در مقابل این روحیه، روحیۀ خدمتکردن است. کسی که روحیۀ خدمتگزاری دارد، بدون لحاظ منفعت مادی و شخصی، رضایت خداوند متعال و خدمت به مردم را در راس کارهای خود قرار میدهد. برای چنین فردی حل مشکلات مردم بر منافع شخصی و گروهی ترجیح دارد. خدمتگزار ملت دلسوز مردم است و با تمام توان برای مردم کار میکند. در اینباره نیز امام خمینی رحمهاللهعلیه، در ششم مردادماه 1366، در پیامی به مسلمانان ایران و جهان و زایران بیتاللهالحرام میفرمایند: «آنهایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همۀ رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی از دور هم دستی بر آتش نگرفتهاند، نباید به مسیولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به آنجا راه پیدا کنند چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند.»
3. داشتن تخصص لازم برای مدیریت کشور
رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی باید تخصص لازم برای مدیریت کشور داشته باشد. رییسجمهور علاوه بر تعهد به اسلام و قانون اساسی باید مسایل کشور را بهخوبی بشناسد و بتواند مصالح کشور را تشخیص دهد. در کشور مسایل، اتفاقات و تفاوت نظر بسیاری وجود دارد که اگر رییسجمهور نتواند بهخوبی مسایل و اولویتهای کشور را تشخیص دهد و برای آن راهکارهای مناسب ارایه کند، سرنوشت یک ملت را بهخطر میاندازد. ممکن است یک فرد مدعی باشد که تخصص لازم برای این کار را دارد و ظاهر آن هم ادعای او را تایید کند، امّا با بررسی سوابق مدیریتی و کاری او بهراحتی میشود توانمندی شخص برای ریاستجمهوری را تشخیص داد. در اینباره نیز امام خمینی رحمهاللهعلیه، در 22 بهمن 1362، در پیامی به ملت ایران در پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران میفرمایند: «یکی از وظایف مهم شرعی و عقلی ما برای حفظ اسلام و مصالح کشور، حضور در حوزههای انتخابیه و رایدادن به نمایندگان صالح کاردان و مطلع بر اوضاع سیاسی جهان و سایر چیزهایی که کشور به آنها احتیاج دارد میباشد؛ چه از روحانیون باشند، چه نباشند.»
4. اسلامگرایی
از ویژگی مهم و مبرز برای ریاستجمهوری اسلامگرایی است. اسلامگرایی بهمعنای تعهد به موازین اسلامی با تاکید بر اتحاد مسلمانان در مبارزه با استکبار جهانی است. همه بهخوبی میدانیم که کشورهای غربی سالها به استعمار دیگر کشورها پرداختهاند. بزرگترین چیزی که منافع استعمارگران در غرب آسیا را بهخطر میاندازد، اتحاد کشورهای اسلامی است. حربۀ آنها در غرب آسیا برای جلوگیری از اتحاد اسلامی، ایجاد تفرقه و بهکارگیری نیروهای غیر اسلامی در راس حکومتهاست. رییسجمهور ایران باید علاوه بر حفظ وحدت داخلی، با امّت اسلامی همدل باشد و برای ایجاد اتحاد اسلامی تلاش کند. البته هر مسلمانی اسلامگرا نیست و برخی از مسلمانان در قواعد کلان سیاسی، اجتماعی و اقتصادی از اسلام تبعیت نمیکنند. اسلام ضامن استقلال کشور است، امّا برخی مسلمانان با رویگردانی از قواعد سیاسی اسلام تابع کشورهای غربی شده و استقلال خود را از دست دادهاند، ولی فرهنگ ایرانی– اسلامی ما اجازه نخواهد داد تا بسترهایی برای نشر فرهنگ غرب فراهم شود.
رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی همانگونه که از اقتصاد مارکسیستی حمایت نمیکند، مخالف اقتصاد سرمایهداری نیز هست. اقتصاد سرمایهداری منفعت اقتصادی را بر هر چیز مقدمکرده و سرنوشت جامعه را بهدست عدهای سرمایهدار سودجو میدهد. اسلامگرایی شرط اساسی برای رییسجمهورِ ایران اسلامی است تا بتواند به پشتوانۀ خداوند متعال از منافع ملت ایران در مقابل دشمنان این مرزوبوم دفاع کند. رییسجمهور نباید هراسی از دشمنان این ملت داشته باشد و به خواستههای آنها تن دهد، زیرا این عمل خلاف عهدی است که با ملت ایران بسته است. امام خمینی رحمهاللهعلیه، در 29 تیر 1358، در جمع اقشار مختلف در اینباره نیز میفرمایند: «ملت ما که همه اسلامی هستند و همه توجه به اسلام دارند و میخواهند قانون اساسی ما اسلامی باشد، کسانی را انتخاب میکنند که به اسلام عقیده دارد و اسلام را دین مترقّی میدانند، کسانی را انتخاب میکنند که امین باشد. کسانی را انتخاب میکنند که اسلامشناس باشند. کسانی که توجه به اسلام ندارند، کسانی که نمیخواهند قوانین اسلام در ایران پیاده شود و لو هرچه دانشمند باشند و نویسنده؛ ملت ما آنها را انتخاب نخواهند کرد.»
5. نداشتن روحیه تکصدایی
رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی نباید روحیۀ تکصدایی داشته باشد. او باید از دیدگاه کارشناسان استفادهکرده و گوش شنوا برای مردم و مدیران باشد. قدرتطلبی مانع از ارتباط با مردم و دیگر مسیولان میشود و اتحاد ملی را کمرنگ میکند و باعث میشود اهداف انقلاب تحقق پیدا نکند. بزرگترین خطر برای ملت ایران و انقلاب اسلامی تفرقه است و تکصدایی زمینۀ اصلی آن است. بنابراین، رییسجمهور باید با دوری از قدرتطلبی و ایجاد اتحاد و انسجام بین ملت، بسیج همگانی برای پیشبرد کشور بهسمت اهداف عالی انقلاب را بهوجود آورد. امام خمینی رحمهاللهعلیه، در 18 اردیبهشت 58، در جمع کارکنان کمیتۀ امداد در اینباره نیز میفرمایند: «همه موظفید که در این زمانی که زمان حساسی است و اسلام گرفتاری دارد و کشور ما گرفتاری دارد، همه با هم یکصدا و با هم یکنواخت نهضت را پیش ببریم و انشاءالله به پیروزی آخر برسیم و میرسیم.»
6. هوشیاری نسبت به نفوذ دشمنان
آخرین ویژگی که میتوان برای رییسجمهورِ مطلوبِ ایران اسلامی برشمرد، هوشیاری نسبت به نفوذ دشمنان است. ملت ایران با انقلاب اسلامی دست اجانب را رسماً از کشور کوتاه کرد، امّا دشمنان هنوز ناامیدنشده و با نفوذ در ارکان حکومت بهدنبال تحقق اهداف خود هستند. عوامل نفوذ عمدتاً از طرف افراد غربزده یا سادهلوحی است که با تبعیت از دستگاههای امنیتی غرب در ارکان حکومت رخنه میکنند و گاه بعد از پنجاه سال خودشان را نمایان میکنند. این افراد با مشورت و دستوری نابجا و یا حتی با اجرای نادرست قوانین زمینۀ تسلط اجانب بر کشور را فراهم میکنند. رییسجمهور نهتنها باید پدیدۀ نفوذ را باور داشته باشد، بلکه باید نسبت به آن حساس هم باشد و در انتخاب کارگزاران توجهی وافر به این مسیله داشته باشد. با وجود این پدیده، رییسجمهور باید در مشورتگیری بسیار حساس باشد، چراکه یک تصمیم اشتباه ممکن است کشور را به لبۀ پرتگاه بکشاند. این مسیله آنقدر اهمیت دارد که امام خمینی رحمهاللهعلیه، در نهم خرداد 1361، در جمع مسئولان وزرات نفت میفرمایند: «جنایتکاران، منافقان و منحرفان حیلهای که دارند، در راس همۀ حیلهها نفوذ در بین شماست و منحرفکردن شماها در راس برنامههای آنهاست.»
انتخاب درست در انتخابات، اوّلین قدم برای ساختن آیندۀ ایران است. برای انتخابی درست باید بهدنبال ویژگیهای گفتهشده و سایر ویژگیهایی که در قانون اساسی ذکرشده، در نامزد مورد انتخاب خود باشیم. باید سوابق کاری و موضعگیریهای فرد داوطلب انتخابات ریاستجمهوری را بررسی کنیم و از نظر حامیان و منتقدین نامزد ریاستجمهوری برای رسیدن به این ویژگیها نیز استفاده کنیم؛ امّا از سوی دیگر نیز نباید به تخریبها و انتقادهای بیاساس بیاعتنایی باشیم. امیدواریم با انتخابی صحیح، ایرانِ اسلامی در بلندای قلّههای پیشرفت قرار گیرد.