مهدی زارع، روزنامهنگار
بدون تعارف باید گفت حوادثی که یکی دو هفته گذشته در سوریه رقم خورد بار دیگر نشان داد تنها «اهل البصر و الصبر»«1» تا انتها در سایه علم انقلاب خواهند ماند؛ اما پاسخ شبهاتی که در نتیجه سقوط نظام بشار اسد در ذهن دوستداران مقاومت ایجاد شد، با نگاه دقیقتر به مفهوم «مقاومت» در اندیشه امام خمینی رحمهاللهعلیه استخراج میشود؛ البته رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در ۲۱ آذرماه پاسخ سوالها درباره چرایی حضور ایران در سوریه را تبیین کردند و دو علت اصلی حفاظت از اعتاب مقدسه و همچنین تقابل با ناامنی فراگیر ایجادشده توسط داعش را برای حضور ایران در سوریه ذکر کردند، اما وقتی دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم که این دو علت در چهارچوب گفتمانی مقاومت معنای بسیطتری پیدا میکنند.
دستهای پشت پرده را ببینیم!
بهعبارتی، از آنجا که نظام سلطه همواره تلاش داشته با ایجاد تفرقه و ناامنی در کشورهای منطقه، زمینه را برای ادامه حیات خود فراهم کند، تقابل با این دو عامل در عمل بهمعنای تضعیف نظام سلطه است. ما چون متوجه دستهای پشت پرده هستیم، علیه تفرقه و ناامنی در منطقه مبارزه میکنیم. هدف راهبردی ما از حضور در سوریه هم، حفظ نظام بشار نبود، بلکه تقابل با نقشههای اسرائیل و آمریکا بوده و هست؛ البته که در آن زمان مقدمه ورود به نزاع علیه استکبار، حفظ و استفاده از نظام و ارتش رسمی سوریه بود و اگر این دو عامل هنوز هم تصمیم به مبارزه داشتند، ما در کنارشان میجنگیدیم. حالا اما پس از این شکست موقت، جمعبندی اتفاقات سالهای گذشته و کنشگریهای منطقهای ایران، بانک دادههای ما درباره ابعاد مقاومت را بروز میکند و بهنوعی «ترمینولوژی مقاومت» را برایمان شفافتر میسازد.
مقاومت در کدام افق؟
نگاهی ریشهشناسانه به ابعاد مقاومت در اندیشه امام نشان میدهد که مقاومت در نگاه امام تنها یک تاکتیک نیست، بلکه یک مکتب است. رهبر معظم انقلاب درباره این ساحت وجودی امام میفرمایند: «آن چیزی که امام را در هیئت یک مکتب، یک اندیشه، یک تفکر، یک راه مطرح کرد برای زمان خود و در تاریخ، بیشتر این خصوصیت بود؛ خصوصیت ایستادگی، مقاومت، عدم تسلیم در مقابل مشکلات و موانع. در برابر طاغوتها امام مقاومت خودش را به رخ همه دنیا کشید... خیلیها مشرف به ناامیدی شدند، اما امام محکم ایستاد.» «2»
در اندیشه امام، مقاومت بهمعنای تلاش برای ایستادگی و مبارزه با ناعدالتیها، ظلم، استبداد و استعمار است. از منظر امام خمینی رحمهاللهعلیه، مقاومت ابزاری است برای دفاع از حقوق انسانی. ایشان بهوضوح بیان میکنند که مسلمانان در برابر ظلم و تغاطی نباید ساکت بمانند، بلکه وظیفه اسلامی آنها ایستادگی و مبارزه است؛ چراکه اگر در برابر ظلم سکوت کنند، سرنوشت آنها چیزی جز «بندگی» نخواهد بود.
البته ذکر این نکته الزامی است که سیاست خارجی هم مانند دیگر حوزههای حاکمیتی در بستر معرفتشناسی مشهور «حاکمیت الله» جاری میشود. به دیگر سخن، امام خمینی رحمهاللهعلیه معتقدند «عالم نقشه رحمت رحمانیه است».«3» حالا که همهچیز در عالم مصادیق ظهور و بروز خداوند است، ما هم باید برای عینیت پیداکردن این مصادیق تلاش و جهاد کنیم و همین مسئله سرمنشا نزاع تاریخی حق و باطل میشود.
جبههبندی در این نزاع است که الگوی کنش و واکنش در سیاست خارجی را تعیین میکند. با این نگاه، هر گروه یا ملت یا نهادی که علیه باطل و حاکمیت باطل فعالیت کند در جبهه جمهوری اسلامی ایران است و هر گروهی که به هر شکلی به ادامه حاکمیت باطل کمک کند، در جبهه مقابل ماست.
مقاومت، موثرترین راه در تقابل با دشمن
مقاومت از نظر امام خمینی رحمهاللهعلیه نهتنها یک نیاز سیاسی، بلکه یک وظیفه دینی است. ایشان مقاومت در برابر ظلم را یکی از اصول بنیادین دین اسلام میدانند. مروری بر اندیشه امام خمینی رحمهاللهعلیه نشان میدهد که ایده اصلی در این قیام علیه ظلم همان «مقاومت» است؛ مقاومتی که در نتیجه بیداری ملتها ایجاد میشود. «هیچ ملتی را بعد از آنکه بیدار شدند و به جنبش در آمدند، کسی نمیتواند از آن راهی که دارند منحرف کند و هیچ قدرتی نمیتواند یک ملت را سرکوب نماید؛ البته قدرتها میتوانند بریزند و در یک مملکتی قتلعام کنند و لکن نمیتوانند ملت را از خواستی که دارند منحرف کنند.»«4» این بیداری با خودشناسی و پیداکردن هویت خود شروع میشود. «... درصدد این باشید که از غربزدگی بیرون بیایید. این گمشده خودتان را پیدا کنید. گمشده شما خودتان هستید. شرق خودش را گمکرده و شرق باید خودش را پیدا بکند. آنها درصددند که با هر ترتیب شده است خودشان را به ما تحمیل کنند و شما باید مقاومت کنید ...» «5» لذاست که ایشان بر این باورند مقاومت در برابر ظلم، استعمار و امپریالیسم یک تکلیف شرعی و اجتماعی است که باید از طریق آگاهی، همبستگی و اقدامات عملی تحقق یابد. بهعبارتی، مقاومت، امری فراملیتی و حتی فراامتی است. مقاومت تنها گزینهای است که میتواند خود، امت ایجاد کند؛ «امت مقاومت».
افق مطلوب حضرت امام در چنین جبههبندی به بلندای حذف امپریالیسم که همانا نمودار اصلی باطل و شیطان در عالم خاک است تعریف میشود: «البته وظیفه مسلمانان است که قیام در راه اسلام کنند و دست قدرتهایی را که برای نابودی اسلام و برخورداری از منابع مسلمین مشغول توطئه هستند، قطع کنند و امیدوارم خداوند تعالی این دولت و ملتهایی را که در مبارزه با امپریالیسم هستند پشتیبانی کند، تا این مطلب حق به ثمر برسد.»«6»
البته این نکته هم حائز اهمیت است که مقاومت باید به کنش فعالانه هم منجر شود و قدرتمندشدن با هدف غلبه بر دشمن هدف نهایی مقاومت است. همانطور که قرآن میفرماید: «وَاَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّهٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم...».«7»
مقاومت در برابر چهچیزی؟
بهطور کلی، مقاومتی که در افق اندیشه امام تبیین میشود در مقابل طاغوت خودنمایی میکند؛ طاغوتی که با ظلم و استعمار، بندگان خدا را به بردگی میگیرد و مانع حاکمیت الله میشود؛ «لکن پیروزی این نیست که ما فقط طاغوت را از بین ببریم. پیروزی اصیل آن است که ما بتوانیم متبدل بشویم به یک موجود انسانی، الهی، اسلامی که همه کارهایمان، همه عقایدمان، همه اخلاقمان، همه اسلامی باشد.»«8»
امام خمینی رحمهاللهعلیه در زمانهای نهضت انقلاب اسلامی را آغاز کردند که آمریکا بهعنوان مهمترین قدرت جهانی (که ایران تحت نفوذ آن بود)، بزرگترین مانع تحقق این خواسته و پیشرفت جامعه ایران محسوب میشد. به همین جهت، محور اصلی مبارزاتی و کنشگری سیاسی امام در طول دوران نهضت، مبارزه با آمریکا بهعنوان دشمن اصلی و دستنشانده آن در کشور (شاه) و منطقه (رژیم صهیونیستی) بود. با پیروزی انقلاب اسلامی، ملت ایران توانست طاغوت داخلی را سرنگون کنند و اولین سنگر برای حاکمیت «کلمه الله» را در درون مرزهای ایران عزیز ایجاد کنند. در مرحله بعد با نگاهی به نقشه منطقه، طاغوت منطقهای باید سرنگون شود و این طاغوت همان «اسرائیل» است. «مسئولین محترم کشور ایران و مردم ما و ملتهای مسلمان از مبارزه با این شجره خبیثه و ریشهکنکردن آن، دست نخواهند کشید و به یاری خداوند ... و با تشکیل هستههای مقاومت حزبالله در سراسر جهان، فلسطین را از چنگال [صهیونیستها] خارج کرد ...»؛«9» البته که حذف اسرائیل هدف نهایی مقاومت نیست و امام خمینی رحمهاللهعلیه بهویژه در سخنان خود، مقاومت در برابر امپریالیسم و استکبار جهانی را تبیین میکنند، اما در طرح گامبهگام مسائل فیالحال ما باید از همه ظرفیتهای بالفعل و بالقوه استفاده کنیم برای حذف اسرائیل. اینجاست که حضور منطقهای ما معنای خود را پیدا میکند. بهعبارتی، اگر ما در لبنان حضور داریم بهمعنای این نیست که هدف راهبردی ما حفظ حکومت لبنان است. به همین شکل، هدف راهبردی ما از حضور در سوریه هم تقابل با اسرائیل است؛ لذا حالا که دچار یک شکست موقت شدهایم نباید ناامید شویم و قطعاً باید مقدمات حضور دوباره در این سرزمین را فراهم کنیم.
اسرائیل باید حذف شود
امام، هدف و استراتژی «اسرائیل باید از بین برود» را در حالی مطرح کرد که غرب بهویژه آمریکا پیوسته از استراتژی «بقای اسرائیل» در نظر و عمل، حمایت میکرد؛ اما در نگاه امام، اسرائیل غاصب است و باید حذف شود تا سرزمین فلسطین به اهالی واقعی آن برگردد. امام خمینی رحمهاللهعلیه همواره تاکید داشتند که هدف مقاومت، دستیابی به استقلال و رهایی از سلطهگری قدرتهای جهانی است. به نظر ایشان، مقاومت باید برای بازپسگیری استقلال کشورها از دست استعمارگران و ایجاد یک جامعه آزاد و خودکفا باشد. «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند.»«10»
این نگاه به مبارزه زمینه را برای حضور فعال ما در همه پهنههای جغرافیایی باز میکند. وقتی به ابعاد این اندیشه امام دست پیدا میکنیم آنگاه معنای جمله معروف «تا شرک و کفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست، ما هستیم...»«11» را بهتر و فعالانهتر درک خواهیم کرد. اتفاقاً این پیام امام در شرایطی صادر شده است که ما بهظاهر در موضع شکست هستیم. در آن برهه، تعداد زیادی از هموطنان ما در عربستان سعودی قتلعام شدند و ما هم عملاً نتوانستیم کاری از پیش ببریم. در چنین شرایطی، امام با رویکردی کاملاً فعالانه از این شکست ظاهری عبور میکنند و صراحتاً انگیزه اصلی قیام را ذکر میکنند: «ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الاّ الله» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگواری به اهتزاز درآوریم. پس ای فرزندان ارتشی و سپاهی و بسیجیام و ای نیروهای مردمی، هرگز از دست دادن موضعی را با تاثر و گرفتن مکانی را با غرور و شادی بیان نکنید که اینها در برابر هدف شما به قدری ناچیزند که تمامی دنیا در مقایسه با آخرت.» «12» تو گویی این سخنان امام دقیقاً پس از سقوط بشار و احساس ناامیدی در بدنه حزبالله صادر شده است و دوباره انگیزه مبارزه و مقاومت را در رگوپی نهادهای متولی ما جاری میسازد.