یادداشت
ماموریت خبرگان در روز مبادا
نقش تاریخی خبرگان در تثبیت رهبری پس از رحلت امام ره

ماموریت خبرگان در روز مبادا

 


فهیمه آقاخانی، پژوهشگر تاریخ معاصر

فقیه عالی‌قدری مثل آیت‌الله نائینی، حکومت اسلامی را همان ولایت فقها می‌دانست، اما تحقق آن را نه ممکن می‌دانست و نه مقدور. امام خمینی اما، نه‌تنها ولایت فقها را تنها حکومت مشروع می‌دانست، بلکه آن را ممکن و مقدور هم کرد. امام با همین نظریه سیاسی و با پشتوانه مردم، جمهوری اسلامی را تاسیس کرد. در این میان، برخی از مخالفان یا کسانی که در این نگاه تردید داشته و پیش از آن با نظر ایشان همراه نبودند، پس از روی کار آمدن نظام، نظریه دیگری ساز کردند: «ولایت فقیه تنها ردایی است که بر تن امام خمینی دوخته‌اند.» آن‌ها معتقد بودند با غیبت امام خمینی، شیرازه نظام او به ‌هم خواهد ریخت و هیچ فقیهی را توان انسجام، پیوند و نگهبانی نیست؛ اما در منظومه فکری امام پاسخ و راه‌حل مستدل وجود داشت: تشکیل مجلس خبرگان رهبری!

خبرگان متولد می‌شود

در طرح اولیه پیش‌نویس قانون اساسی که دولت موقت آن را تهیه کرده بود، نامی از «ولایت فقیه» نیامده بود؛ اما پس از تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی به ریاست آیت‌الله منتظری در مرداد سال ۵۸، اصل ولایت فقیه به‌عنوان اصل پنجم قانون اساسی به تصویب رسید.

تصویب اصل ولایت فقیه نیازمند مقدمات قانونی دیگری هم بود. ولی‌فقیه در دوران غیبت باید مورد تایید و همراهی مردم قرار گیرد، یا از طریق نمایندگان آن‌ها، شرایط و ملاک‌های فرد واجد صلاحیت بررسی و تایید شود. به همین دلیل، خبرگان قانون اساسی، بر ضرروت تشکیل مجلس خبرگان رهبری تاکید کردند.«1». وزیر وقت کشور [آقای ناطق نوری] نیز در نامه‌ای به محضر امام از ایشان برای برگزاری اولین انتخابات خبرگان رهبری کسب اجازه کرد. پاسخ امام کوتاه بود: «موافقت می‌شود، ان‌شاالله تعالی مبارک است.»«2» بنابراین، 19 آذر 1361 اولین انتخابات مجلس خبرگان رهبری برگزار شد؛ مجلسی که نه الگوبرداری شده از نظام‌های رایج دموکراسی‌های دنیا که مبتنی‌بر تئوری حکومتی امام و اندیشه حکومت اسلامی بود.

مسامحه در انتخاب خبرگان، امری جبران ناپذیر

مجلس خبرگان تقویت رهبری است

با وجود حمایت صریح امام از تشکیل مجلس خبرگان رهبری، افرادی بودند که به بهانه حمایت از رهبری، وجود جمعی از فقها برای مشارکت در امر زعامت و انتخاب رهبری آینده را امری زائد و حتی تضعیف‌کننده جایگاه ولایت می‌دانستند. «آن روزها خیلی‌ها حساس بودند که با حضور امام، مجلس خبرگان یعنی چی؟ نه این‌که بدبین باشند، خوششان نمی‌آمد که در حیات امام یک مجلس خبرگانی تشکیل بشود که مثلاً بخواهد رهبری برای آینده تعیین بشود. مردم نمی‌خواستند اصلاً به ذهن بیاید که امام نباشد. اما امام تاکید می‌کرد نخیر، مجلس خبرگان باید باشد و انتخابات باید باشد.» «3»

به همین دلیل، خود امام نیز در پیامی که به‌مناسبت انتخابات مجلس خبرگان در ۲۷ آبان ۶۱ صادر کردند، با این دیدگاه مخالفت کرده و نوشتند: «امروز در ملت ما مطرح است قضیه مجلس خبرگان رهبری برای تعیین رهبری. این مسئله‌ای است که نباید ملت ایران برای آن کم ارج قائل باشد. الان یک‌ دسته از فراری‌ها که شنیدم، دوره افتاده‌اند که این مجلس خبرگان نباید باشد، برای این‌که تضعیف رهبری است. مجلس خبرگان تقویت رهبری است، گول این‌حرف‌ها را نخورند.»«4»

تا همیشه رهبری امام

اولین جلسه رسمی خبرگان رهبری در ۲۳ تیر ۱۳۶۲ برگزار شد. همه نمایندگان می‌دانستند که چهار سال پس از رهبری امام خمینی، قرار است در روزی سرنوشت‌ساز جانشین ایشان را انتخاب کنند. یاران امام آرزو داشتند: «به جز امام، رهبری دیگری به خود نبینند»«5»؛ اما این وظیفه‌ای خطیر و حساس بود که همه نمایندگان به آن آگاه بودند. در این میان، عده‌ای نیز تاکید داشتند که اکنون و در زمان حیات امام و در آرامش کامل، برای شناسایی رهبر آینده اقدام شود. آقای جمی در اجلاسیه 24 تیر 64 می‌گوید: «این مجلس وظیفه مهمش موضوع تعیین رهبر و تعیین مصداق است و یک پیش‌بینی که روز مبادا چه‌کار کنیم ... ما نباید این مطالب را بگذاریم برای روزی که گرفتار «چه کنم؟» بشویم. حالا چه‌ کنیم؟ اگر حادثه رخ داد آیا می‌توانیم اینجا جلسه‌ای داشته باشیم با اعصاب آرام، با جو آرام، با فکر آرام بنشینیم که الان حادثه رخ داده باید چه‌کار کنیم؟»«6» در پی طرح این موضوع، چهل نفر از نمایندگان خبرگان به سرپرستی آقای سیدعلی خامنه‌ای، طرح «لزوم شناسایی رهبر آینده» را به هیئت‌رئیسه تقدیم کردند. آقای خامنه‌ای در دفاع از این طرح، آن را پیشنهادی کاملاً عاقلانه و در چهارچوب وظایف قانونی خبرگان دانست«7». درنهایت، متن نهایی چنین تنظیم شد: «خبرگان موظف‌اند در اسرع وقت و در زمان حیات رهبر یا اعضای شورای رهبری، به‌منظور شناسایی رهبری آینده، در میان فقهای حائز شرایط مندرج در اصول ۱۰۵ و ۱۰۹ قانون اساسی برای مرجعیت و رهبری بررسی کرده و به‌صورت الاولی فالاَولی تصمیم‌گیری نمایند و نتیجه را به اطلاع مقام رهبری برسانند.» «8»

با تاکید بر تعیین مصداق رهبری آینده، ادامه جلسه خبرگان به فردای آن روز موکول شد. مصداق مشخص خبرگان برای رهبری آینده، تنها یک نفر بود: آیت‌الله حسینعلی منتظری.

اجماع منتظره، عزل غیرمنتظره

خبرگان در آن روز، متن اولیه واحده‌ای را پیشنهاد دادند و آیت‌الله منتظری را به‌عنوان شخص واجد شرایط رهبری آینده انتخاب کردند«9».

اعضای مجلس خبرگان بعد از گفت‌وگوها و سخنرانی‌ها، با رای بیش از دو سوم، آقای منتظری را شایسته رهبری دانستند و او را به‌عنوان جانشین امام و نماینده انتخاب‌شده از سوی مردم معرفی کردند: «حضرت آیت‌الله منتظری دامت‌برکاته در حال حاضر مصداق منحصربه‌فرد قسمت اول از اصل 107 قانون اساسی است و مورد پذیرش اکثریت قاطع مردم برای رهبری آینده می‌باشد و مجلس خبرگان این انتخاب را صائب می‌داند و تایید می‌کند.» «10»

برای اینکه در قعر جهنم نسوزید...

با وجود آنکه جایگاه «قائم‌مقام رهبری» در قانون اجرایی کشور دارای جایگاه تعریف‌شده‌ای نبود، اما رفته‌رفته آیت‌الله منتظری و بیت ایشان محل رجوع بسیاری از مردم، احزاب و رجال سیاسی شد و ایشان نیز در مواردی نظرات خود را بیان می‌کرد. «به‌هرحال آقای منتظری بدین مقام انتخاب شد. بعد از انتخاب ایشان به قائم‌مقامی طبعاً و بیش از پیش مورد عنایت و توجه اشخاص و گروه‌های مختلف قرار گرفت.» «11» به‌‌مرور، اما رفتارها و مواضع آیت‌الله منتظری به شکاف هرچه عمیق‌تر میان او و امام انجامید. حمایت‌های معنادار او از اعضای سازمان مجاهدین خلق که در آن زمان به «منافقین» شهره بودند، دفاع از احزاب و اپوزیسیون‌های مخالف نظام، نقد عملکرد نظام در مدیریت جنگ و زیر سوال بردن دفاع از خاک میهن و درنهایت، حمایت بی‌قیدوشرط از جنایت‌های مهدی هاشمی، برادر دامادش، کدورت‌هایی جدی میان او، نظام اسلامی و شخص رهبری انقلاب به‌وجود آورد«12». درنهایت، در فروردین ۶۸، امام تصمیم قاطع و تاریخی خود برای عزل آیت‌الله منتظری را به مجلس خبرگان و مسئولان کشور اعلام کردند و این تصمیم اجرایی شد«13». حالا خبرگان رهبری باید درباره رهبری آینده نظام و جانشین حضرت امام دوباره چاره‌اندیشی می‌کردند.

بزنگاه خبرگان

مهم‌ترین اقدام مجلس اول خبرگان را باید در انتخاب مقام معظم رهبری به‌عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی بعد از رحلت امام خمینی دانست.

این‌بار نه شعارهای مردم و نه احساسات و خروش همدلانه‌شان که یک ساختار متولی انتخاب رهبر بود؛ ساختاری که از سال 61 تشکیل و حالا روز مبادایش فرا رسیده بود. چهاردهم خرداد، در حالی که کشور با تهدیدهای جدی منافقین روبه‌رو بود و عزل قائم‌مقام رهبری (آقای منتظری) نیز بر شرایط پیچیده افزوده بود، اعضای مجلس خبرگان گردهم آمدند تا وظیفه تاریخی خود را انجام دهند. این نخستین‌بار در ایران و بلکه در تاریخ فقه شیعه بود که جمعی از منتخبان مردم، رهبر و حاکم جامعه را انتخاب می‌کردند؛ انتخاب فقیهی که در عین بهره‌مندی از فقه اجتهادی، زمان‌شناس باشد و مصداق واضح آن آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای به‌عنوان دومین رهبر انقلاب و جمهوری اسلامی برگزیده شد؛ انتخابی که مانند هر انتخاب دیگری در چشم موافقان و رضایتمندان، برق شادی و امید جهان است و در قلب مخالفان، زبانه‌های اعتراض و کین را برانگیخت.

 


«۱» قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ص۱۰۳

«۲» اجازه‌نامه به آقای علی‌اکبر ناطق نوری (انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورا)، امام خمینی(ره)، ۲۸ مهر ۱۳۶۱

«۳» محسن سام، سند انتخاب، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص۳۸، مصاحبه آرشیوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی با سیدمحسن موسوی تبریزی

«۴» سخنرانی در جمع نمایندگانی از اقلیت‌های مذهبی (همگامی مکاتب توحیدی)، امام خمینی‌(ره)، ۲۷ آبان ۱۳۶۱

«۵»  هاشمی رفسنجانی: «امیدوارم به جز امام رهبر دیگری را به خود نبینم.»، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲ آذر ۱۳۶۱

«۶» مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دوره اول، اجلاسیه سوم تیر ۱۳۶۴ و اجلاسیه فوق‌العاده آبان ۱۳۶۴

«۷» محسن سام، سند انتخاب، ص۴۵

«۸» مشروح مذاکرات مجلس خبرگان دوره اول، اجلاسیه سوم تیر ۱۳۶۴، ص۲۸۷ و ص۲۹۷

«۹» مشروح مذاکرات مجلس خبرگان، دوره اول، اجلاسیه سوم تیر ۱۳۶۴، ص۵۲۷

«۱۰» محسن سام، سند انتخاب، ص۵۳

«۱۱» مصاحبه با ایراهیم امینی، آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی

«۱۲» محمدرضا کائینی، آقای منتظری زیر بار گزارش‌های ما درباره مهدی هاشمی نمی‌رفت، موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی

«۱۳» برای مطالعه نامه هفتم فروردین آقای منتظری و جوابیه هشتم فروردین امام، به صحیفه امام، ج۲۱، صص۳۳۴ و ۳۳۵ مراجعه کنید



ماموریت خبرگان در روز مبادا؛ 04 خرداد 1404

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: