نگاهی به ابعاد راهبرد «وحدت کلمه» در اندیشه حضرت امام(ره)
وفاق، چرا و با کدام شاخص؟
مهدی زارع، روزنامهنگار
واژه «وحدت» را باید جزو عبارات پربسامد در مواضع و سخنان حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه دانست. این مسئله در اندیشه امام آنقدر مهم است که رهبر انقلاب، آن را یکی از اصول اندیشه امام دانسته و درباره نگاه ایشان میفرمایند: «امام بزرگوار از روز اول روی یکی از چیزهایی که همیشه تکیه میکرد، مسئله «اتحاد» بود. بعضیها با یکدیگر سر مسائل جناحی، مسائل سیاسی اختلاف پیدا میکردند، امام رضواناللهعلیه به اینها نهیب میزد و میگفت هرچه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید.»«1» همچنین حضرت آیتالله خامنهای بهعنوان مفسر حقیقی مکتب امام، این عبارت را در کنار واژه «وفاق» قرار میدهند؛ عبارتی که این روزها زیاد آن را میشنویم: «برای اینکه ما بنیانهای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی خود را مستحکم کنیم، پیشنیاز اولیِ قطعی ما، ایجاد وفاق و وحدت کلمه است. برای وفاق باید همه تلاش کنند.»«2»
وحدت؛ یک راهبرد دائمی
اولین نکته مهم در بررسی نگاه حضرت امام به «وحدت»، جایگاه راهبردی این عبارت در اندیشه ایشان است؛ وحدت بهمثابه یک راهبرد کلان و نه الزاماً تاکتیکی موقتی. «رمز موفقیت ما که قدرتهای بزرگِ دنیا را عقب نشاند و یک قدرت شیطانی مثل قدرت خاندان پهلوی را فروریخت، این رمز موفقیت همین وحدت اقشار و وحدت کلمه بود. اگر بنا بود که قشر روحانی تنها میخواست به جنگ اینها برود خفه میکردند او را؛ نویسنده میخواست به جنگ آنها برود آنها را از بین میبردند؛ دانشگاهی میخواست این کار را بکند نمیتوانست...»«3» همین عامل است که میتواند زمینه رسیدن به پیروزی نهایی جبهه حق بر نظام باطل را فراهم کند. البته باید دقت کرد که وحدت و وفاق در مقابل دشمن، سلبی و واکنشی است؛ اما به شکل فعال و کنشی هم در مسیر پیشرفت و آبادانی کشور موثرترین راهبرد همین وحدت و وفاق است. «کسی نمیتواند ایران را به تنهایی، قشری نمیتواند به تنهایی، این خرابه را آباد کند. دولت نمیتواند، روحانیت نمیتواند، بازاری نمیتواند، دهقان نمیتواند، کارگر، کارمند نمیتوانند لکن «همه» میتوانند؛ همه با هم: یَدُ اللهِ مَعَ الجَمَاعه؛ جماعتها وقتی که با هم شدند کارها انجام میگیرد.»«4»
وفاق بر کدام مبنا؟
اما مسئله مهمتر این است که «وحدت کلمه» در نگاه امام شاخصهایی هم دارد. با ادبیات امروزی «وفاق» ملی یا حتی وفاق امتی که امام آن را رمز پیروزی نهایی میدانند، چهارچوب و اصولی هم دارد. اولین اصل در این بحث همان است که رهبر انقلاب هم در تذکری مطرح میکنند: «وحدت مردم، اتحاد قلبی مردم، اتحاد روحی مردم، محبت مردم، وفاق مردم حول نظام اسلامی، حول احکام مقدسه اسلام، حول قانون اساسی حول قوانین کشور «وحدت ملی» را تشکیل میدهد.» «5» البته ایشان همزمان با مطرحکردن این وحدت و وفاق یک تذکر مهم هم میدهند و آن اینکه وفاق نباید به حذف منجر شود: «معنای وفاق این نیست که گروهها و تشکیلات و جناحهای گوناگون اعلام انحلال کنند؛ نه! هیچ لزومی ندارد. معنای وفاق این است که نسبت به هم خوشبین باشند؛ رحماء بینهم باشند؛ همدیگر را تحمل کنند؛ در جهت ترسیم هدفهای والا و عالی و برای رسیدن به آنها به یکدیگر کمک کنند و از ایجاد تشنج، بداخلاقی، درگیری، اهانت و متهمکردن بپرهیزند.» «5»
امام خمینی هم دراینباره میفرمایند: «سلیقههای مختلف باید باشد، لکن سلیقههای مختلف اسباب این نمیشود که انسان با هم خوب نباشد... اگر در یک ملتی اختلاف سلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلاف سلیقه، اختلاف رای، مباحثه، جاروجنجال اینها باید باشد، لکن نتیجه این نباشد که ما دودسته، بشویم دشمن هم.»«7» بهعبارت بهتر، حضرت امام در این سخنان که جزو آخرین سخنانشان قبل از رحلت است صراحتاً اعلام میکنند که وحدت کلمه و وفاق نباید بهانهای جهت تلاش برای حذف رقیب سیاسیِ معتقد به انقلاب و اسلام باشد.
وحدت کلمه و وفاق باید بر سر مبانی اسلام و مبانی انقلاب که در کلام امامین انقلاب تجلی پیدا میکند، صورت بگیرد. بنا نیست وفاق بر سر تمایلات یک عده یا یک گروه یا یک حزب اتفاق بیفتد. وحدت بر سر تمایلات یک شخص یا جریان سیاسی از ویژگیهای نظامهای دیکتاتوری است و دیکتاتوری در نظام ولایت فقیه جایی ندارد. این اسلام است که «پیروز میکند آنها را»«8» . وحدت هم باید بر اساس تعهد به اسلام باشد. «اساس پیشرفت شما ملت عزیز، تعهد به اسلام و وحدت کلمه است. تعهد به اسلام بدون اینکه با هم اجتماع نکنید در مسائل، بیفایده است. اجتماع در مسائل، بدون تعهد به اسلام، مضر است.» «9» بهعبارتی، تعهد به اسلام و وفاق لازم و ملزم یکدیگرند.
وفاق برای پیشرفت مکتب
شاخص دوم که وحدت کلمه و وفاق باید حول آن اتفاق بیفتد، پیشرفت مکتب است. هر حزبی که در قدرت است باید پیشرفت مکتب را مدنظر قرار دهد و با گروهها یا احزابی که برای این هدف برنامه دارند به وحدت برسد. یکی از مهمترین اصول در پیشرفت مکتب هم حفظ استقلال و فراهمکردن رفع وابستگی به دشمن در همه سطوح و شئون است. «من امیدوارم که بهواسطه این هم پیوستگی، به تمام مقاصد خودمان که آزادی ملت است، استقلال مملکت است و برقراری حکومت عدل اسلامی -جمهوری اسلامی- است، من امیدوارم که نایل شویم.»«10» در حقیقت، تجلی عینی و عملیاتی شعار «استقلال، آزادی» رفع وابستگی و پیشرفت در حوزههای مختلف است. ملتی میتواند ادعای استقلال کند که وابسته نباشد. «ما اگر بخواهیم استقلال حقیقی به دست آوریم، باید سعی کنیم تمامی اشکال نفوذ آمریکا چه اقتصادی و چه نظامی، چه سیاسی و فرهنگی را از بین ببریم و من امیدوارم که ملت ایران به این مهم هر چه زودتر برسد.»«11» وحدت هم باید با هدف برآوردهکردن چنین هدفی اتفاق بیفتد. «اکنون احتیاج بیشتر داریم به حفظ این وحدت کلمه و وحدت مقصد. ملت بزرگ باید هوشیارانه از بعضی عناصر تفرقهافکن که با شعارهای فریبنده میخواهند دست اجانب را به کشور مسلمان ما باز کنند و همان اختناق و چپاولگری را به فرم دیگر برگردانند، احتراز کنند.»«12»
وفاق برای خدمت
شاخص دیگر در بحث وفاق، خدمت به کشور است. از نظر امام فرقی نمیکند کدام گروه در راس باشد و کدام گروه نه. از نظر ایشان گروههایی که در مسند قدرت هستند باید با گروههایی که در مسند نیستند ولی هدفشان خدمت به کشور است مجتمع بشوند: «خودتان بنشینید فکر بکنید. [با] رفقای دیگر، آنهایی که اعتقادشان این است که میخواهند خدمت بکنند به کشور، اعتقادشان این است که میخواهند خدمت بکنند به این ملت، با آنها تفاهم بکنید؛ بگویید اگر خدمت میخواهید بکنید، چرا گروهگروه میشوید؟ همه خدمت بکنید.»«13» وقتی شاخص خدمت به کشور و مردم باشد عملاً رنگبندی جناحی و سیاسی رنگ میبازد، همانطور که در روند پیروزی انقلاب این اختلافات رنگ باخت. خدمت به کشور است که زمینه قدرتگرفتن کشور و تضعیف دشمن را فراهم میکند و از همین رو در اندیشه حضرت امام این نوع از خدمت جزو عبادات بزرگ است و همواره به آن توصیه کردهاند: «ما باید خدمتگزار باشیم، واقعاً خدمتگزار باشیم و هرچه خدمت بکنیم، باز کم است... اینها بندگان خدا هستند، اینها کسانی هستند که برای خدا دارند خدمت میکنند به این کشور و شکر این است که ما به آنها خدمت بکنیم، هر کس در هر مقامی که هست خدمت بکند.» «14»
وفاق و مقاصد الهی
چهارمین شاخص وفاق، هدف و مقصد آن است: «وحدت پیدا بکنید؛ مقصد هم خدا. این دو تا مطلب وقتی که پیدا شد، این همه مسائل را حل میکند. و همه ما باید کوشش بکنیم و به مقاصد الهیه برسیم.»«15» بهعبارتی، وفاق هدف نیست یا لااقل میتوان گفت هدف نهایی نیست، همانطور که نفس برقراری حکومت اسلامی هم هدف نهایی نیست. هدف از وفاق، رسیدن به اهداف تنها یک گروه یا حزب یا جناح نیست. هدف از وحدت، رسیدن به اهداف حکومت، یعنی همان عملیاتیشدن قوانین الهی، است. هدف نهایی حرکت اجرای دستورات شرع مقدس است. «وحدت کلمه را حفظ کنید. الان ما بین راه هستیم. ما کار زیاد داریم تا همه احکام اسلام جریان پیدا کند. ما توی راهیم. آن وقتی که همه احکام اسلام جریان پیدا کرد، آن وقت ما رسیدیم به مقصد. مقصد، اسلام است.»«16»