بسم الله الرحمن الرحیم
ما هیچ هستیم و همه چیز خداست
ما خدای تبارک و تعالی را شکر میکنیم که با این همه مشکلاتی که برای جمهوری اسلامی پیش آوردند و پیش خواهند آورد، جز ذات مقدس او پناهی نداریم. هر چه هست از اوست و هر چه خواهد شد هم از اوست و ما جز یک خدمتگزاری که باز هم توفیقش از اوست، چیزی نیستیم. باید همه ما توجه داشته باشیم به اینکه ما خودمان چیزی نیستیم، هر چه هست اوست. اگر عنایات او نبود ما هیچ بودیم؛ چنانچه از ازل هم هیچ بودیم و بعدها هم از حیث حیثیت خودمان هیچیم. منتها ما هیچها اشتباه داریم؛ خیال میکنیم ما هم یک چیزی هستیم و این یک حجابی است بین ما که امیدوارم خدای تبارک و تعالی این حجاب را بردارد و ما بفهمیم کی هستیم؛ «اللهُمَّ ارِنِی الاشْیاءَ کَما هی». «1» «ارِنِی الاشْیاءَ کَما هُو»، یعنی به حسب احتمال قوی اینکه آن که هستند که صرف تعلق به او هستند، او را نشان بدهد که اگر او را نشان بدهد، معرفت خدا حاصل میشود. و اگر آن چیزی که ما همه در حجاب هستیم، آن حجاب برداشته بشود، معلوم میشود که غیر از او کسی نیست و چیزی نیست و همه اشکالات در حجابی است که ما داریم، گمان میکنیم چیزی هستیم. و من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی به همه ما توفیق معرفت عنایت کند و توفیق خدمت به خلق الله.
مشکلات دولت اسلامی
البته من از مشکلات دولت، از مشکلات کارمندان دولت، از مشکلات همه قشرهایی که در بین دولت کار میکنند آگاهم؛ چنانچه شماها بهتر آگاهید. و من میدانم که این دولت و این اقشاری که مربوط به دولت هستند، در عین حالی که محرومترین قشرها هستند، با اخلاصترین قشرها هستند، و در عین حالی که با یک زندگی درویشانه میگذرانند، بحمد الله، قدرت معنوی دارند و هر چه زندگی زیادتر بشود، قدرت روحی کمتر میشود.
این مسلّم است هر قدمی که دنیا برای آدم بر میدارد، انسان عقب میگیرد. آنهایی که در کاخهای بسیار مجلل زندگی میکنند، نگرانیشان بیشتر از آنی است که درویشاند و در محلهها زندگی میکنند. پس ما از این جهت هم شکرگزار هستیم که ما را در لباس درویشها درآورده است- نه درویش به معنای اصطلاحی، درویش واقعی- و ما خدمت به خدا و خدمت به خلق خدا را وظیفه خودمان میدانیم و مشکلات را هم ان شاء الله، پشت سر میگذاریم و همان طوری که تا کنون ایستادگی کردهایم، همه ایستادگی کردند در مقابل همه مشکلات، از این به بعد هم بین همه مشکلات ایستادگی خواهند کرد. و من دعا میکنم که خداوند به شما توفیق بدهد.
و اشخاصی که خارج ایستادهاند و اشکال میکنند، از باب اینکه خودشان در گود نیستند، اشکال کردن یک چیز آسانی است. اما حل اشکال مشکل است. خوب، البته اشخاصی خارج نشستهاند، میگویند: چرا چه شد؟ چرا نشد؟ چرا باید بشود؟ چرا فلان کار باید بشود؟ باید بکنند. لکن وارد نیستند ببینند که مشکلات چی است. در یک همچو زمانی که دولت و ایران مبتلای به همه گرفتاریهایی که میبینید هستند و همه دولتها، همه جهان به استثنای ملتهایشان در صدد محو جمهوری اسلامی هستند؛ یعنی، در صدد محو اسلام هستند، در عین حال، خدای تبارک و تعالی تایید کرده است و ما استقامت کردیم، مقاومت کردیم، بعدها هم خواهیم کرد، ان شاء الله.
حمله رژیم سعودی به حجاج ایرانی در مکّه
و آن چیزی که من امروز خیال دارم عرض کنم قضیه اسفباری است که در مکه اتفاق افتاد. ما از اول قیام- ان شاء الله- برای خدا و برای نجات ملت، شهدا خیلی داشتیم. چه قبل از اینکه انقلاب واقع بشود- در زمان ستمشاهی- شهدای بزرگ داشتیم و چه بعدش که میبینید شهدای بسیار ارزشمند داشتیم، لکن مسئله حجاز مسئله دیگری است، غیر مسائل است. ما آن وقت هر چه بوده، این [بوده] که کتک میخوردیم یا گاهی میزدیم، گاهی میخوردیم، بعد هم همین طور، ما شهدا خیلی دادیم و در همه جا شهید دادیم. در زمان رضا شاه، آن همه رنج [دیدیم!] هر کس یادش است، میداند چه خبر بود. در زمان محمد رضا هم، که همه یادتان است، چه بساطی داشتیم! چه داشتند و چه شهدایی در آن وقت دادیم و چه شهدایی در بین این وقتها [دادیم!] لکن همه قضیه شهادت بود، قضیه بزرگ بود، لکن قضیه، قضیه مسئله حجاز نبود. مسئله قدس مسئله بزرگی است. روز قدس هم دیدید که چه [شد.] اما روز قدس مسئلهای است و روز جمعه خونین مکه مسئله دیگری است. روز قدس ما برای اینکه نجات بدهیم قدس را از دست غاصب [اعلام کردیم،] لکن آنها این طور نبود که قدس را توهین بهش بکنند، از بین ببرند. آنها هم مدعی بودند که ما قدس را میخواهیم و چه میکنیم. البته نباید قدس دست آنها باشد، ... روز قدس [اعلام شد] برای خاطر اینکه اسلام آن طور صدمه دیده، برای خاطر اینکه قدس، که باید دست صاحبانش باشد، غاصب آمده غصب کرده.
در این انفجارها که حاصل شد، در این ترورها که شد، بسیار عزیزان بزرگی را ما از دست دادیم که هر خاکِ پای آنها بر این کاخنشینان ارزشش بیشتر بود- اگر آنها ارزشی داشتند که ندارند- لکن همه این بود که ما کتک میخوردیم و میزدیم. در جنگ با صدام هم که تحمیل به ما کردند، ما خیلی [عزیز] از دست دادیم، شهید از دست دادیم، خیلی ضرر بردیم. لکن ما ضرر بردیم، مساله [مثل] مسئله حجاز نیست.
مسئله حجاز مسئلهای است که ما باز خواب هستیم، دنیا هم باز خواب است که چه شد. مسئله حجاز، مسئله بزرگترین مقامات قدس اسلامی و دنیایی [است که] شکسته شد. کعبه احترامش پیش ما تنها نیست، پیش مسلمین تنها نیست؛ کعبه را همه ملل محترم میشمرند؛ همه مللی که به دین [اعتقاد] دارند. کعبه، کعبهای است که از زمان اول خلقت بوده است و همه انبیا در او خدمتگزار بودهاند. شکستن کعبه مسئلهای نیست که بشود ازش همین طوری گذشت. اگر ما از مسئله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم، نمیتوانیم [از] مسئله حجاز بگذریم.
مسئله حجاز یک باب دیگری است، غیر [مسائل] دیگر.
و لازم است زنده نگه داشتن این روز؛ روزی که این خیانت شد به اسلام. و الآن ماه محرم نزدیک میشود. ماه محرم برای ما خیلی عزا هست؛ لکن سید الشهدا- سلام الله علیه- هم فدا شد؛ برای اینکه در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود؛ همه فدای مکه هستند. مکه جایی است که همه انبیا خدمتگزار او بودهاند و حالا گرفتار شده مکه به دست یک دسته اشخاص ملحد که اصلًا نمیفهمند باید چه بکنند؛ و نمیفهمیدند و نمیدانند چه تحمیلی برشان شد. و یک ننگی است الآن برای همه مسلمین دنیا که مکه، محل قدس الهی، محلی که مقدسترین مقامات الهی است، این طور شکسته بشود و مسلمانها نشسته باشند تماشا کنند. مسلمانها خودشان تکلیف خودشان را میدانند. مساله را باید زنده نگه داشت. در ماه محرم، تمام کسانی که منبر میروند، واعظ هستند، نوحهخوان هستند، تمام دستهجات باید در راس امورشان این مساله قرار داده شود. سید الشهدا برای این بود شهادتش؛ برای این بود که اقامه بشود عدل الهی. اقامه بشود خانه خدا، محفوظ باشد خانه خدا. و در یک زمان ما که همه نشستهایم و تماشا میکنیم، ما تماشاچی چی هستیم؟ چه باید بکنیم؟
البته این معنا را من تذکر بدهم که معنای اینکه ما باید با این مساله برخورد داشته باشیم این نیست که کسانی که الآن در اینجا از سعودیها هستند یا از سایر، از کویت، از جاهای دیگر، اینها را ما کاری داشته باشیم؛ اینها در پناه ما هستند، باید محفوظ باشند. و این جوانهای ما البته حسن نیت دارند، لکن من بهشان عرض میکنم که در بین شما ممکن است اشخاصی باشند که حسن نیت نداشته باشند، بخواهند مملکت ایران را، بخواهند دولت ایران را آلوده کنند. شما متوجه باشید که اینها چیزی نیستند که ما به اینها کار داشته باشیم. مساله بالاتر از این مسائل است و باید ما با همه قوایی که داریم، مسلمین با همه قوایی که دارند و دنیا، آنهایی که به خدا اعتقاد دارند با همه قوایی که دارند، باید با این مساله محاربه کنند، به هر طوری که خودشان صلاح میدانند. این ننگ را نباید ما به گور ببریم که ما بودیم، دیدیم در حضور ما بزرگترین جنایت واقع شد و حالا هم آنها طلبکار هستند از ما.
کشتار حجاج، توطئهای از پیش طراحی شده
این توطئه بیاشکال، یک توطئه سابقی بود؛ هیچ اشکالی در این نیست که یک سابقهای داشت این توطئه؛ بنا داشتند بر اینکه این امر واقع بشود؛ تحمیل کرده بودند بر آل سعود احمق که یک همچو کار احمقانهای بکند و خودش را در تمام دنیا منحط کند.
با اینکه منحط بود و منحط خواهد بود و ما واقعاً متحیریم که باید چه بکنیم؟ خدای تبارک و تعالی خانه خودش را حفظ میکند: «انّ للَّهِ بیْتاً یَحْمِیهِ» «2» و سیلی را خواهد خورد از مسلمین، از مومنین، از حجازیها. خود حجازیها که در این امر وارد نبودند، الّا دستهجاتی که مربوط به این حزب باطل و این دولت باطل است. این توطئه از سابق بود؛ هیچ سابقه نداشت که در سالهای سابق، قبل از اینکه حجاج بروند، ملک سعود برای من پیام بفرستد و از من تشکر کند که شما گفتید که اینجا آرامش باشد و با ما چه بکنند و اینها، بنا بر این نبود. امسال این اتفاق افتاد، برای چی؟ برای چی ایشان برای من پیام فرستاد؟
برای اینکه بعد بگوید که من حسن نیت دارم، چه دارم، فلان، یا یک نمایشی بود. بهترین دلیل بر اینکه این مساله، مسئله توطئه بود همان کیفیت عملشان بود. خودشان اقرار کردند به این معنا. میگویند که ایرانیها میخواستند بیایند کعبه را آتش بزنند و قم را کعبه قرار بدهند- یک همچو حرف ابلهانه. خوب، معلوم میشود از اول، بنا داشتند این کار را بکنند، به بهانه اینکه ایرانیها آمدند کعبه را خراب کنند، ما هم مهیا شدیم پدرشان را در آوریم. قضیه کشته شدن نیست، قضیه هتک احترام است. مسئله حجاز ابعاد مختلف دارد، منتها بُعد بزرگترش همین است که احترام یک محل مقدسی از بین رفت و مسلمین ساکت نخواهند نشست. بعدها خواهد فهمید فهد، و امثال فهد. خواهد فهمید که چه چیزی تحمیلش کردهاند و چه قضیهای واقع شده و مسلمین خودشان میدانند تکلیف خودشان را؛ حجازیها هم میدانند این را. اگر این کشتار که در حرم واقع شده بود، اگر در طائف واقع میشد، خوب، باز قابل تحمل بود برای اینکه طائف بود، کشتار بود فقط. ما کشته خیلی داریم، ما در جنگها کشته داریم، قبلش هم داشتیم، بعدها هم داریم.
اگر در طائف واقع شده بود، این یک مسئلهای بود؛ میگفتیم کشتند یک عدهای را. اما در حرم واقع شده؛ حرمی که خدا از اول امنش قرار داده و الآن حرم مغصوب است در دست اینها. از اول هم این طور بود؛ برای اینکه اینها چه کارهاند که آمدهاند خادم الحَرَمَیْن- خائن الحَرَمَیْن- شدهاند؛ کی اینها را خادم الحرمین قرار داده؟ با چه وجهی اینها اسم مملکت اسلامی را تغییر دادهاند از آنی که بود؛ «حجاز» را «مملکت سعودی» قرار دادند؟ مملکت سعودی به چه مناسبت؟ اینها مسائلی است که همهاش بغرنج است و ما نمیدانیم که از این عار چطور خارج بشویم. من واقعاً در مسائل خیلی تحمل داشتم؛ در مسائل جنگ، در همه اینها تحمل داشتم. اما این بیتحمل کرده من را. مساله غیر از این مسائل است. آنچه ما امیدواریم این است که خدای تبارک و تعالی با قدرت خودش حل کند مسائل را. و امیدواریم خداوند به همه ما توفیق بدهد که در این باره بیتفاوت نباشیم. در این ماه محرم بیتفاوت نباشند؛ مسلمین در دنیا بیتفاوت نباشند.
خداوند ان شاء الله، همه شما را توفیق بدهد. و امیدوارم که خدمتگزار باشید به این بندگان خدا که مظلوم هستند و مظلوم بودند. و حفظ کنید این شیوه خدمتگزاری به اینها را. و بحمد الله، شما خودتان از آن طبقه هستید؛ از طبقه بالا نیستید؛ یعنی، از طبقه پایین، شما از طبقه ممتاز هستید. آنهایی که آن وقتها متکفل حکومت بودند از طبقهای بودند که ناچیز بودند و خداوند شما را موفق کند که همیشه خدمتگزار باشید.
و السلام علیکم و رحمه الله