شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

حکم به آقای خامنه‌ای (لزوم نظارت بر تدوین کتابهای درسی)

تهران، جماران
لزوم نظارت بر تدوین کتابهای درسی و جلوگیری از تحریف تاریخ در کتابهای درسی
خامنه‌ای، سید علی
جلد ۲۱ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۲۹۴ تا صفحه ۲۹۶

[بسم الله الرحمن الرحیم‌
محضر مبارک مرجع عالیقدر جهان تشیع، رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله العظمی امام خمینی- متّع الله المسلمین بطول بقاء وجوده الشریف‌
با اهدای سلام و لثم اناملکم الشریف، عطف به نامه مورخه 11 بهمن 67، معروض می‌دارد، برداشتها و تحلیلهای لیبرالیستی و ماتریالیستی در بسیاری از کتابهای تاریخی که در پی پیروزی انقلاب اسلامی منتشر شده و می‌شود، و نیز برخی نوشته‌های دور از حقیقت و تحریف شده در کتابهای درسی مدارس و دانشگاهها در زمینه تاریخ، بشدت نگران کننده و رنج‌آور است. این جانب ضمن پوزش از تصدیع اوقات گرانبهای آن امام عزیز، به نمونه‌هایی از آن اشاره می‌کنم:
1- کتاب «تاریخ معاصر ایران»، که برای دوره‌های متوسطه دبیرستانها تدوین شده است، درباره کشیده شدن مردم به سفارت انگلستان در پی نهضت مشروطه، که بنا بر شواهد موجود با نقشه فراماسونهای کافر و بیگانه‌پرستان از خدا بیخبر انجام گرفت، در ص 77 چنین می‌نویسد:
«بهبهانی از میانه راه برای مردم پیغام فرستاد که می‌توانند در سفارت انگلستان متحصن شوند. به این ترتیب، در حدود بیست هزار نفر به باغ سفارت بیگانه پناه بردند و ....»
این اظهار نظر در کتاب درسی آموزش و پرورش نظام جمهوری اسلامی، با این قاطعیت، در شرایطی صورت می‌گیرد که اساساً موضوع از دید تاریخ‌نویسان مورد اختلاف است؛ و کسروی ضد اسلام در کتاب «تاریخ مشروطه»، ص 109، در این باره آورده است:
«این گمان هرگز نمی‌رود که بهبهانی یا طباطبایی به پناهیدن مردم به سفارتخانه خرسندی داده‌اند، و یا چنین گفتگویی در بودن ایشان می‌رفته، چه ما خود دیدیم که آنان با چه سختیها و بیمها روبه بودند، و با این همه از مسجد بیرون نیامدند. و سرانجام که ناگزیر شدند، روانه قم گردیدند. آن رفتار
دلیرانه و جانبازانه آنان کجا، و خرسندی به پناهیدن مردم به سفارتخانه یک دولت بیگانه کجا؟!»
2- در کتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» که در سال 1364 برای برخی از دانشگاهها منتشر شده است، در ص 21، چنین آمده است:
«در کشاکش این مهاجرت، حادثه پناهندگی به سفارت انگلستان پیش می‌آید که بهبهانی در انجام آن موثر بود.»
شایان نگرش است که نویسنده این کتاب حدود یک سال پیش از انتشار آن، به همراه نویسنده کتاب «تاریخ معاصر ایران» با این جانب دیدار کرد. در این مجلس این نویسنده در تایید نظریه این جانب، نویسنده کتاب «تاریخ معاصر ایران» را مورد نکوهش قرار داد که چرا موضوعی را که در میان تاریخ‌نگاران مورد اختلاف است به صورت حتمی و قاطعیت، آن هم در کتاب درسی دانش‌آموزان، منعکس کرده است. و آن نویسنده نیز به ظاهر به اشتباه خود اعتراف کرد، و قرار گذاشت که آن را اصلاح کند. لیکن نه تنها تا به امروز این نوشته در کتاب درسی دانش‌آموزان بدون کوچکترین تغییری آورده شده است، بلکه در کتاب درسی دانشگاه نیز، چنانکه در بالا ملاحظه می‌فرمایید، تکرار گردیده است؛ که بازگوکننده غرض و سوء نیت می‌باشد نه اشتباه.
3- در کتاب «تحلیلی از انقلاب اسلامی ایران» ماجرای کاخ مرمر و حمله به شاه را، که از سوی سرباز پر شور و از جان گذشته‌ای به نام «رضا شمس‌آبادی» انجام گرفت، حرکتی کمونیستی وانمود کرده. در ص 95 چنین آورده است:
«شمس‌آبادی در ارتباط با یکی از گروههای مارکسیستی- مائوئیستی فعالیت داشت. وی امکان ترور شاه را به گروه خود خبر داده بود، که با عکس العمل مخالف مرکزیت روبه شد. سرانجام شمس‌آبادی بدون در جریان گذاشتن گروه، اقدام به ترور شاه کرد که ناموفق ماند.»
در صورتی که طبق اسناد و مدارک موجود در ساواک و شواهد و دلایل دیگری که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در دست بوده، که در جلد اول کتاب «نهضت امام خمینی» آن را آورده‌ام، نامبرده انگیزه اسلامی داشته، و هیچ گونه ارتباطی با کمونیستها نداشته است. به نظر می‌رسد دستهای مرموزی در کار است تا دروغها و بافته‌های تحریفگران تاریخ در طول یکصد ساله اخیر را با آرم و عنوان جمهوری اسلامی اعتبار ببخشد؛ و با تمسک به اینکه این نوشته‌ها، برداشتها و تحلیلها، در نظام جمهوری اسلامی تکرار و حتی در کتابهای درسی آمده است، تحریفگریهای نویسندگان خائن گذشته‌ را لباس حقیقت بپوشاند.
این جانب در مدت این چند سال به هر یک از مسئولان امور که باید به این جریان رسیدگی کنند متوسل شدم و اعلام خطر کردم، لیکن دریغا که هیچ کس به این دردی که مرا از درون رنج می‌دهد توجهی نکرد. ناگزیر وظیفه دانستم که جریان را با ولیّ امرم در میان بگذارم تا چاره‌ای بیندیشند. و «انَّمَا اَشْکُو بَثِّی و حُزنِی الی اللهِ» «1». و السلام علیکم و رحمه الله.
سید حمید روحانی‌].
بسم الله الرحمن الرحیم‌
جناب حجت الاسلام آقای خامنه‌ای، ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی- دامت افاضاته‌
نامه جناب حجت الاسلام آقای سید حمید روحانی اخطاری است برای همه آنانی که دلشان برای اسلام و انقلاب می‌تپد. باعث تعجب و تاسف است که نظام آموزشی کشور اسلامی ایران نسبتی به مرحوم بهبهانی- رحمه الله علیه- دهد که حتی کسروی با آن سوابق ضد اسلامی درباره ایشان نمی‌دهد. کسرویِ ضد دین پس از تجلیل از آقایان: بهبهانی و طباطبایی «2» دستور بهبهانی و طباطبایی به مردم را در پناه بردن به سفارت یک دولت بیگانه رد می‌کند. از حضرت عالی، که دلسوز اسلام و انقلاب هستید، اکیداً می‌خواهم مسئولی برای رسیدگی به این امور گذاشته، تا در تمام این گونه موارد شما را در جریان بگذارد. سایر موارد نامه آقای روحانی هم مورد مداقّه است. گزارش کار را به این جانب بدهید. و السلام علیکم و رحمه الله.
4/ 12/ 67
روح الله الموسوی الخمینی‌

«۱»-« هر آینه مشکل و اندوهم را نزد خدا شکایت می‏برم»«۲»- آیات عظام آقایان: سید عبد اللَّه بهبهانی و سید محمد طباطبایی، از علمای بنام و از بانیان نهضت مشروطیت‏


امام خمینی (ره)؛ 04 اسفند 1367
 

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: