یادداشت

خانه ای برای مستضعفین

در مدرسه رفا، در دو روز آخری که حضرت امام در تهران تشریف داشتند، یک روز فیلم «کاخ و کوخ» را که راجع به حلبی آباد و وضع بد زندگی ساکنان آنجا بود نشان دادند حضرت امام با دیدن این فیلم، به شدت منقلب شدند. این جریان در شبی بود که می خواستند فردای آن روز حضرت امام را به قم ببرند. حضرت امام رفقا را از جمله شهید بهشتی ، آقای هاشمی، بنده و سایرین را جمع کردنند و با حالتی عصبانی فرمودند: «من که می روم ، شما باید این ثروت شاه و ایادی رژیم را تبدیل به خانه ای برای مستضعفین کنید.» دستور تشکیل «بنیاد مستضعفین» در همان شب صادر شد.

مساله دومی که حضرت امام در آن شب روی آن تاکید داشتند این بود که: « در یک کشور اسلامی نمی شود ربا علنی باشد. کسی که ربا بخورد محارب با خدا و رسول است و ربا نباید باشد.» و بعد، حضرت امام امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شود و رئیسش یک مجتهد باشد که اگر یک روزی در این کشور وزیری یا نخست وزیری شراب خورد، او را وسط خیابان بخوابانند و شلاقش بزنند. این معنای حکومت اسلامی است.» بعد فرمودند: «اگر این کارها را نکنید، می روم قم و خودم برمی گردم تهران و همه شما را کنار می گذارم.» حضرت امام آن شب بسیار ناراحت و عصبانی بودند.



خانه ای برای مستضعفین ؛ 13 دی 1393

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: