یادداشت

بدون آنکه بکشی، بیرونش کن

یک روز بیرون اتاق امام ایستاده بودم که دیدم آقا از پشت پنجره با دستشان به من ‏اشاره می‏‌کنند.فورا به محضرشان رسیدم.دیدم به دستشان دستمال کاغذی گرفته‌‏اند.تا مرا دیدند فرمودند: «حاجی عیسی، پشت این شیشه پنجره مگس بزرگی است که از اتاق بیرون نمی‏‌رود.» بعد فرمودند: «بدون این که آن را بکشی از اتاق بیرونش کن.» و دوباره با تاکید فرمودند: «مبادا آن را بکشی‏» و از اتاق خارج شدند.ایشان تا این حد عاطفه حتی نسبت‏ به حشرات داشتند آقا خودشان سعی کرده بودند با دستمال کاغذی مگس را بیرون کنند اما نتوانسته بودند.امام هیچ‌وقت از پیف پاف برای طرد حشرات استفاده نمی‌‏کردند. «1»

«۱»- عیسی جعفری



بدون آنکه بکشی، بیرونش کن؛ 17 دی 1393

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: