یادداشت

توسل به ثامن الحجج(ع)

یکی از خاطرات شخصی من با حضرت امام این بود که آن موقعی که(در) مجلس شورای ملی آن عصر به فرمان استعمارگران مطلبی مطرح‌شد به عنوان «انجمنهای ایالتی و ولایتی...» و اینکه نام مقدس‌قرآن و قسم به قرآن که وظیفه هر نماینده‌ای است که قسم بخورد و متعهد شود، برداشته شود و به جایش کتاب آسمانی گفته شود; واینکه اسم اسلام از روی این کشور به گونه‌ای برداشته شود به‌بهانه اینکه بتوانند ملتهای دیگر هم دراین کشور دست‌اندر کارباشند.

تنها این سه جمله نبود; بلکه امام هشدار می‌داد که این یک نوع‌رقیت و استعمار خانمانسوزی است که همه مقدسات اسلام را لگدکوب‌می‌کند. حضرت امام لازم دیدند که شبها... استادان حوزه علمیه قم‌را جمع کنند و در این باره شور و مشورتهایی بشود. ..، به دولت‌وقت هشدار بدهند و می‌دادند و اعلامیه‌هایی صادر می‌شد. من به اذن‌امام مامور شدم که بلادی که در قسمت‌شرق ایران قرار گرفته(یعنی استان خراسان) را از مشهد مقدس تا زاهدان که دورترین‌شهربود، بروم و علمای بلاد را ببینم; و برای بعضی از بزرگانشان‌که حائزاهمیت‌خاصی از حیث نفوذ مردمی بودند با قلم مقدسشان‌نامه نوشتند. شبی که عازم بودم، خدمت ایشان شرفیاب شدم و امام‌از اندرون تشریف آوردند بیرون و نامه‌ها را به من لطف کردند واین جمله را فرمودند: «شما قبل از اینکه با هرکس ملاقات کنید،اول مشرف بشوید حرم مطهر ثامن الحجج علی‌ابن موسی‌الرضا(ع) و اززبان من به آن حضرت بگویید که آقا! کار بسیار عظیم و مساله‌خطیری پیش آمده و ما وظیفه دانستیم قیام کنیم، چنانچه مرضی شماست ما را تایید کنید.» «1»

«۱»- سیدمحمدجواد علم‌الهدی



توسل به ثامن الحجج(ع)؛ 27 دی 1393

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: