یادداشت

قلب مطمئن

یکی از شبهای سال 67 بود که تهران مورد حملات موشکی دشمن قرارگرفته بود ساعت 11 و یا 5/11 بود که ایشان معمولا می‌خوابیدند مثل اینکه به خواب رفتند چون آن حالت آرامش و به اصطلاح پایین بودن ریتم قلبشان نشان می‌داد که الان در حالت آرامش و استراحت هستند در همان لحظه یک موشک به حوالی جماران - گویا فرمانیه - اصابت نموده، صدای بسیار مهیبی ایجاد کرد. بطوری که ما واقعا حس کردیم که به نزدیک بیت اصابت کرده است اما در همان لحظه چشمهایمان به مونیتور بود که ببینیم حضرت امام چه وضعی دارند، ریتم قلبشان بالا می‌رود یانه؟ خوب طبیعتا در مورد هرفردی این ریتم قلب بالا می‌رود و یک حالت ترس ایجاد می‌شود ولی برای من تعجب آور و واقعا جالب بود که ایشان نمی‌ترسید. بارها پزشکان از ایشان خواسته بودند بعنوان یک تکلیف پزشکی - چون درک کرده بودند که آقا حرف پزشکان را گوش می‌دهند - آقا شما لطف کنید، مثلا اجازه‌ای بدهید که برایتان سنگری ساخته شود، یا جایتان را تغییر بدهیم. ایشان قبول نمی‌کردند. «1»

«۱»- حشمت الله رنجبر از اعضای تیم پزشکی



قلب مطمئن ؛ 29 دی 1393

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: