به سر یکی از برادران رزمنده ترکشی اصابت کرده بود و پزشکان از بهبود او قطع امید کرده بودند. بعضی از دوستان گفتند او را نزد امام ببرید تا ایشان دعایی بفرماید،شاید فرجی بشود. وقتی خدمت امام رسیدند،ایشان با محبت خاصی که به رزمندگان داشت، به چند حبه قند دعایی خواندند. قند متبرکشده را به برادر مجروح داد، یکباره حالش عوض شد و رو به بهبودی نهاد. هنگامی که پزشکان دوباره او را معاینه کردند،گفتند:این به معجزه بیشتر شبیه است. «1»
کرامتی از امام
«۱»- محسن قرائتی، خاطرات از زبان حجتالاسلام محسن قرائتی، به کوشش: سیدجواد بهشتی تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ۱۳۸۴،چ ۳، ج ۲، ص۸۸
کرامتی از امام؛ 29 دی 1393