در کشور لهستان ، شاید مثلا سی و اندی سال نظام بی دینی حاکم بوده ؛ ولی در کشورهای دیگر، پنجاه یا شصت و یا هفتاد سال علیه دین حرف زده شده بود و موزه ی آتئیسم درست کرده بودند و تمام چیزهایی که نشانه ی ضدیت با خدا داشت و به معنای نفی خدا بود، یک جا جمع کرده بودند تا جلوی چشم مردم باشد و مردم آنها را نگاه کنند، در کشور لهستان ناگهان ، یک حرکت کارگری به نام اتحادیه ی همبستگی به وجود می آید و شعارش این است که می خواهیم به کلیسا برویم ؛ چرا دولت نمی گذارد؟ اتحادیه های همبستگی در لهستان ، چند سال برای این منظور مبارزه کرد.
حالا همین رشته را شما بگیرید و ببینید که این خشت از کجای خرند بیرون آمده بود. ما مشهدیها، از این کار به خشت از خرند بیرون آمدن تعبیر می کنیم . می دانید مجموعه ی خشتی که محکم کنار هم چیده اند، خیلی سفت است . گاهی ممکن است استحکام آن بتواند بنایی را روی خودش نگهدارد، اما این استحکام تا جایی است که این خشتها همین طور ردیف هم ایستاده باشند. اگر شما یکی دو عدد را که از این خرند بکنید و بیرون بیاورید، دیگر چیزی باقی نمی ماند و استحکامش از بین می رود. قضیه این است . من می گویم آنچه که امروز ما در دنیا می بینیم (به هم ریختن نظم بلوک بندی دنیا) این ، معجزه ی انقلاب اسلامی و امام و معجزه ی ان تقوموا الله است .
آیا آن روزی که امثال ما و شما، در سیاه چالها و سلولها و خانه های مخفی و محیط غربت می رفتیم و می دویدیم ، چنین معجزه یی را که امروز به وقوع پیوسته است ، باور می کردیم ؟ آن روزها فشار زیادی روی ما و امثال ما بود و خود من از دو طرف مورد تهدید دستگاه بودم و به خاطر دو جریان و دو پرونده دنبالم بودند. جایی را سراغ کرده بودم که چند روزی آن جا باشم . از یک محل به آن محل می رفتیم . در خیابان که راه می رفتم ، وضع خودم را به آن آدمی که روی زمین یخی صاف - مثل شیشه - حرکت می کند و باید با کمال دقت راه برود و مطمئن نیست که لحظه ی بعد محکم به زمین نخواهد خورد و استخوانهایش نخواهد شکست ، تشبیه می کردم . ما و همه ی برادرانی که در دستگاههای بودند، سالها این طور زندگی کردیم . آیا فکر می کردیم روزی ایران که قلعه ی مستحکم استکبار جهانی است ، به قلعه ی مستحکم مبارزه در مقابل آن تبدیل بشود؟ ولی دیدید که شد. «1»
دیدید که شد!
«۱»- حدیث ولایت مجموعه رهنمودهای مقام معظم رهبری تدوین دفتر مقام معظم رهبری ، ناشر سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی جلد سوم صفحه ۱۹۵ و ۱۹۶
دیدید که شد!؛ 30 دی 1393