ضمن استنساخ کتاب «شرح فصوص» و مراجعههی مکرر به محضر امام، در مورد آن، متوجه شدم که علی رغم گذشت نزدیک به شصتسال از زمان تالیف مزبور وپویایی مداوم و متصاعد حضرتشان در تمام زمینههی معنوی و علمی، همچنان به دریافتهی علمیشان در آن زمان، پا برجا و استوار بودند.به طوری که گویی در همان اول خط، به آخر خط رسیده بودند.در حالی که معمولا افراد، هنگامی که در بسیاری از علوم به نتیجهی میرسند اگر حول همان موضوع و در مسیر همان مطلب، به تحقیق خود ادامه دهند، چه بسا نسبتبه دریافت قبلی به تجدید نظر و اصلاح و حتی به خلاف آن برسند.
نکته دیگر آن که در دهها موردی که در طی بازنویسی از محضرشان سوال کردم، گویی لحظهی پیش، قلمشان را از تحریر مطلب مورد سوال به زمین گذاشته بودند.فی الحال جواب میدادند که این نشانه حضور ذهن و عدم فراموشی مطلب، بعد از گذشت نزدیک به شصتسال بود، به گونهی که انگار تمام مفاهیم از کف دستبرایشان روشنتر بود.«1»