یادداشت

چند نامه از امام خمینی به ایت الله قاضی طباطبایی

اشاره:

نگارندگان هنگام تالیف کتاب «زندگی و مبارزات شهید ایت الله قاضی طباطبایی» به لطف حجت الاسلام سید محمدتقی قاضی طباطبایی فرزند شهید موفق شدیم از منابع مُنحصر بفرد آرشیو کتابخانه آن شهید استفاده نمائیم از آن جمله کتاب ارزشمند خطی «سفرنامه بافت» از تالیفات ایت الله سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی بود. در این کتابخانه که گنجینه ای بی نظیر در مورد تاریخ آذربایجان از عصر قاجاریه تا پیروزی انقلاب به شمار می رود تعداد قابل توجهی نامه از مراجع تقلید، علمای اعلام و فقهای نامدار شیعه در قرون اخیر چه خطاب به اجداد ایت الله قاضی و چه خطاب به شخص ایشان موجود است. در این انبوه مکاتبات، هشت دستخط از امام خمینی خطاب به ایت الله قاضی طباطبایی وجود دارد. گرچه یکی دو مورد قبلاً منتشر شده است ولی با توجه به اهمیت آنها با توضیحات مختصری به معرفی همه آنها می پردازیم. متاسفانه علی رغم تلاش بسیار موفق به یافتن نامه های آقای قاضی طباطبایی به حضرت امام چه در دوره مبارزات سالهای 42 و 43 و چه دوران اقامت امام در نجف اشرف نشدیم. امیدوار هستیم نسبت به نامه های مربوط به نجف اشرف و بعد از انقلاب به لطف مسئولین محترم برای استفاده پژوهشگران امکان مراجعه فراهم شود.

* * *

ایت الله قاضی طباطبایی از دوران تحصیل در حوزه علمیه قم با حاج آقا روح الله الموسوی آشنا شدند. گذشته از روابط شاگردی استادی، ارتباط مرید و مرادی هم وجود داشت. ایت الله قاضی پس از ازدواج تا مدتها صاحب اولاد نمی شد که با نذری به استاد خود، خداوند وی را صاحب اولاد نمود که سبب ارادت مضاعف آقای قاضی به ایشان شد که خود جریان را بطور مفصل در سفرنامه بافت شرح داده است. با آغاز مبارزات اسلامی به رهبری امام خمینی، وی در متابعت از استاد مُعظم خود هدایت و رهبری مبارزات را در آذربایجان برعهده گرفت. و در تمام مراحل نهضت علی رغم تمام سختی ها ارتباط خود را با امام توسط پیکهایی از جوانان مبارز ـ چون محمدحسن عبدیزدانی و سیدمحمد الهی ـ حفظ کرد. پیامها گاه کتبی و گاه شفاهی بودند که منتقل می شدند و حتی در فرصتهای پیش آمده خود به دیدن استادش می رفت. از جمله پس از آزادی امام خمینی در فروردین سال چهل و سه که ایشان آزاد ولی تحت نظر به شرط عدم خروج از حوزه استحفاظی تهران بود به دیدار ایشان رفته، به دستور امام بدون اطلاع و کسب اجازه مقامات ساواک راهی تبریز شد که مردم تبریز بی نظیرترین استقبال خود را از یک عالم مجاهد به عمل آوردند. متعاقب آن، همان شب دستگیر و به تهران منتقل شد. پس از مدتی به علت بدی وضع مزاجی و بیماری، در تاریخ 4 / 4 / 1343 از زندان با التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد شد. پس از آزادی نامه ای توسط یکی از مریدان خود به محضر امام نوشت. ایشان هم در تاریخ 9 / 4 / 1343 جواب نامه آقای قاضی را چنین نوشتند:

* * *

خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای سید محمدعلی قاضی ـ دامت برکاته ـ به عرض عالی می رساند مرقومه شریفه که حاکی از صحت مزاج شریف و حاوی تفقد آن جناب بود موجب تشکر گردید. از آزادی جناب عالی کمال خرسندی حاصل گردید. از خداوند متعال دوام توفیقات آن جناب را در اعلاء کلمه طیبه اسلام خواستارم. مرجو آنکه در مظان استجابت دعوات حقیر را از دعای خیر فراموش نفرمائید والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته. به تاریخ 19 شهر صفر الخیر 84

روح الله الموسوی الخمینی

* * *

دومین نامه ای که از حضرت امام به آقای قاضی وجود دارد در جواب نامه تهنیت آمیزِ وی پس از ورود مُعظم له به نجف اشرف نوشته شده است:

* * *

بسمه تعالی

10 رجب 85

خدمت ذی شرافت حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آقای حاج سید محمدعلی قاضی ـ دامت برکاته

به عرض عالی می رساند مرقوم شریف که حاوی تبریک تشرّف حقیر به اعتاب مقدسه بود موجب تشکر گردید. از خدای تعالی ادامه فیوضات حضرت عالی را در اعلاء کلمه طیبه اسلام مسئلت می نمایم حضرت حجت الاسلام آقای خلخالی و مصطفی سلام می رسانند مرجو آنکه در مظان استجابت دعوات حقیر را فراموش نفرمائید والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته.

روح الله الموسوی الخمینی

* * *

اواخر سال 1345 آقای قاضی از طریق شهربانی تقاضای صدور گذرنامه حج نمود. در همان سال شایع بود که قرار است ایت الله محسن حکیم و امام خمینی هم به زیارت حج عزیمت کنند. از این رو ایت الله قاضی قصد داشت به همراه عده ای از بازاریان متعهد به زیارت خانه خدا و اساتید معظم خود برود. ساواک پس از اطمینان از عدم عزیمت امام به عربستان اجازه صدور گذرنامه ایشان را داد. وی پس از انجام مناسک حج با همراهان خود بدون اخذ گذرنامه از جده راهی عراق شد. پس از اطلاع ساواک از عزیمت بدون گذرنامه او به ماموران مقیم نجف دستور داده شد:

«درباره محمدعلی قاضی طباطبایی 12 / 2 / 46

نامبرده بالا که از روحانیون افراطی مقیم مرکز می باشد در مراجعت از مکه به طور غیرمجاز به عراق عزیمت و فعلاً در منزل ایت الله خمینی در نجف اشرف سکونت دارد. دستور فرمائید اعمال و رفتار و تماسهای مشارالیه را تحت کنترل قرار داده و نتیجه را ضمن تاریخ مراجعت وی به ایران اعلام دارند. ریاست بخش 315، ثابتی 11 / 2 / 46»[650]

ایت الله قاضی طباطبایی در این اقامت خود از طرف امام خمینی به عنوان نماینده و وکیل تام الاختیار در آذربایجان تعیین گردیدند.[651]نظر به اینکه متن وکالت حضرت امام در «صحیفه امام خمینی»[652]چاپ شده است از بازنویسی آن خودداری می شود. در همین مورد بایستی توجه داشت این وکالت نامه در امور حسبیه و تنها در منحصر موضوع تقلید نبود بلکه جنبه سیاسی آن با این سفر پرخطر آن هم بدون گذرنامه در آن شرایط آشکار می شود. در مهرماه سال چهل و هفت آقای محمدحسن عبدیزدانی از طرف آقای قاضی دو نامه به نجف بُرد. جواب امام که به شرح زیر است توسط همان پیک به تبریز آورده شد:

* * *

... به عرض عالی می رساند دو طغرا مرقوم محترم واصل. سلامت و سعادت جناب عالی را از خداوند تعالی مسئلت می نماید. اینجانب به حمدالله تعالی صورتاً سلامت است، امید است خداوند تعالی فرج مسلمین را عنایت و موجبات آرامش حال عموم را فراهم فرماید. از جناب عالی در این ایام متبرکه امید دعای خیر دارم.

والسلام علیکم و رحمه الله. روح الله الموسوی الخمینی.

* * *

ایت الله قاضی پس از بازگشت از نجف توسط ساواک مورد بازخواست قرار گرفت ودیعه ای که نزد بانک ملی هم سپرده بود به وی پرداخت نشد. با توجه به مضمون نامه امام احتمال اینکه آقای قاضی در نامه خود به این موارد اشاره کرده باشد زیاد است. به دنبال سخنرانی شدید اللحن او در خطبه های نماز عید فطر سال چهل و هفت در مسجد مقبره علیه اسرائیل و ذکر نام امام خمینی در حضور هزاران نمازگزار تبریزی، هشت روز بعد از عید فطر، هشتم دی ماه 1347 / نهم شوال 1388 دستگیر و برای مدت شش ماه به بافت کرمان و شش ماه دیگر به زنجان تبعید شد. پس از یک سال تبعید سرانجام به تبریز بازگشت و در اولین فرصت خواهرزاده خود سید محمدالهی[654]را راهی عراق کرد. هنگام ورود سید محمدالهی به تبریز از طرف مریدان امام و آقای قاضی مورد استقبال قرار گرفت. یکی از ماموران ساواک در همین مورد گزارش داد:

«سید محمد الهی چندی قبل به زیارت مکه معظمه مسافرت کرده و از مکه به عراق و سوریه و اردن نیز رفته است. گویا نامبرده حامل نامه هایی از جانب [امام] خمینی می باشد. مراقبت از اعمال و رفتار وی ادامه دارد.»

در پی رحلت ایت الله العظمی سیدمحسن حکیم وی ضمن برگزاری مجالس متعدد ترحیم در تبریز و شهرستانهای اطراف به طرح مرجعیت امام خمینی پرداخت و تنها فردی بود که از تبریز درگذشت ایت الله حکیم را به ایشان تسلیت گفت:

* * *

«نجف اشرف ـ حضرت ایت الله العظمی آقای خمینی

از مصیبت عظیمه تسلیت عرض می نماید. محمدعلی قاضی»

شهادت ایت الله سیدمصطفی خمینی در اول آبان سال پنجاه و شش ایران را در ماتم فرو برد و ایت الله قاضی را که با حاج آقا مصطفی سابقه دوستی داشت، بیشتر متاثر ساخت. یکی از نزدیکان وی در این مورد توضیح می دهد:

«آقای قاضی علاقه خاصی به حضرت امام داشتند. شاید من کمتر نظیرش را دیده ام. در رحلت ایت الله سیدمصطفی خمینی هم ایشان بسیار ناراحت و دلگیر بودند. حتی به من گفتند اگر یکی از فرزندانم و یا همه شان درمی گذشتند من این چنین ناراحت نبودم که از رحلت مرحوم ایت الله مصطفی خمینی ناراحت شدم.»

مجلس باشکوهی توسط ایت الله قاضی و مریدان امام خمینی در تبریز چون مرحوم مهدی فهیمی در مسجد ایت الله بادکوبه ای برگزار شد. وی با ارسال نامه ای این فقدان عظیم را به استاد خود تسلیت گفت جواب امام به تسلیت نامه وی چنین بود:

* * *

... به عرض عالی می رساند مرقوم شریف که در این حادثه از عواطف کریمه حاکی بود، موجب تشکر گردید سلامت و سعادت جناب عالی را خواستار است. چون گفته شده است که از سایر آقایان یا بعضی اظهار همدردی شده است، مستدعی است امر نمائید به آقایان محترم عرض تشکر این جانب را ابلاغ نمایند و چون معلوم نیست چه اشخاصی تلگراف کرده یا نامه نوشته اند که نرسیده، از عرض تفصیلی معذرت می خواهم. از جناب عالی امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمهالله.

روح الله الموسوی الخمینی

* * *

مقارن چهلم شهادت حاج آقا مصطفی نامه ای دیگر به محضر امام با پیک مخفی ارسال کرد. امام هم در جواب ایشان نوشتند:

* * *

... مرقوم شریف که حاکی از سلامت مزاج محترم و حاوی تفقد از اینجانب بود موجب تشکر گردید سلامت و سعادت جناب عالی را از خداوند تعالی خواستار است. اینجانب به حمدالله سلامت لکن اوضاع مشوش ایران و برخوردهای بیخردانه دستگاه با مردم موجب نگرانی است گرچه رشد فکری و سیاسی جامعه موجب اطمینان خاطر است از خداوند تعالی اصلاح حال مسلمین و قطع ایادی اشرار را خواستار است. از جناب عالی و سایر آقایان امید دعای خیر دارم. والسلام علیکم و رحمهالله.

روح الله الموسوی الخمینی

* * *

با شدت گرفتن مبارزات مردم تبریز به رهبری آقای قاضی از سوی جریانهای مخالف طرح نام امام در آذربایجان نامه ها و تلگرافهایی متعدد جهت بی اعتبار ساختن ایشان جعل و نشر می گردید از جمله تلگرافی جعلی که فرد مجهول الهویه ای به نام ابوحامد از امام راجع به آقای قاضی نظر خواسته بود و در جواب از زبان امام ایشان را «از عوامل شناخته شده و مزدور که ارتباط مستقیم با رژیم دارد» معرفی کرده بود. امام خمینی به محض اطلاع از این اقدام با ارسال پیامی جواب دندان شکنی به بدخواهان و بداندیشان دادند:

* * *

... خدمت جناب مستطاب سیدالعلماء الاعلام و حُجه الاسلام آقای سیدمحمدعلی قاضی ـ دامت برکاته ـ به عرض عالی می رساند سلامت و توفیق جناب عالی را از خداوند تعالی خواستار و امید آن دارم که در راه اهداف مقدسه اسلامی پیش از پیش قدمهای موثر برداشته و موفق باشید. بطوری که اطلاع رسید شخص مجهول الهویه ای که خود را ابوحامد معرفی کرده تلگراف مجعولی از طرف اینجانب منتشر کرده است که در آن به جناب عالی اسائه ادب نموده و شخصیت محترمی مثل جناب عالی را که از دوستان قدیمی اینجانب هستید و خدمت گزار به اسلام و مسلمین می باشید و مخالف با دستگاه ظلم و رژیم هستید متهم به ارتباط نموده است. این تلگراف مجعول و این شخص اگر وجود خارجی داشته باشد نزد اینجانب مجهول الهویه است و محتمل است از خود دستگاه باشد یا از اشخاص منحرف برای ایجاد اختلاف، خداوند تعالی اسلام و مسلمین را از شر اشرار نجات دهد. از جناب عالی امید دعای خیر برای حسن عاقبت خواستارم. والسلام علیکم و رحمهالله

روح الله الموسوی الخمینی

* * *

آخرین دستخط حضرت امام و نامه موجود در کتابخانه این شهید جواب تلگراف ایت الله قاضی در تسلیت شهادت ایت الله مرتضی مُطهری به محضر ایشان است در قسمتی از تلگراف آقای قاضی آمده بود:

* * *

«... استاد اعظم و رهبر عالیقدر و ای ابرمرد تاریخ، این شخصیت بزرگ [شهید مطهری] عضو بسیار ارزنده و موثر انقلاب و تربیت یافته مکتب درس و تربیت حضرت مستطاب عالی و مورد توجه آن جناب و در حکم فرزندی از فرزندان آن ذات مُعظم بود، لذا غمی که از فقدان شهید بزرگوار، امام را متوجه است، وصف ناکردنی است. ای کاش یارانش که یکی از آنان ارادتمند می باشم، در خاک و خون بغلطیم تا دین خدا استوارتر و مسلمانان به انجام وظایف دینی تواناتر باشند شاگردانت در این آرزو هستند...»

* * *

امام در جواب ایشان نوشتند:

* * *

بسمه تعالی

خدمت جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی دامت برکاته تلگراف تسلیت آن جناب در مورد شهادت جانگداز

مرحوم حجه الاسلام استاد مطهری قدس سره الشریف واصل گردید از اظهار تفقد و محبت جناب عالی متشکرم. تلگرافات دیگری نیز به همین مناسبت از طرف علمای اعلام تبریز و اصناف و سایر طبقات محترم واصل گردید جناب عالی مراتب تشکر و سلام اینجانب را به عموم آقایان محترم ابلاغ فرمائید از خداوند ادامه توفیقات همگان را خواستارم. والسلام علیکم و رحمه الله

روح الله الموسوی الخمینی

* * *



چند نامه از امام خمینی به ایت الله قاضی طباطبایی؛ 15 فروردین 1394

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: