[بسم الله الرحمن الرحیم]
... آیا من از شما تشکر بکنم، یا شما از من تشکر بکنید؟ هیچ کدام از یکدیگر تمنای تشکر نداریم؛ بلکه وظیفه دینی همه ماست که بگوییم و بخواهیم که قانون شرکت نسوان در انتخابات «2»، انجام نشود. و اگر این قانون عملی بشود، دنبالش چیزهای دیگری است، و خواسته اکثریت مردم، شرط است؛ اکثر مردم این مملکت از این امر بیزارند. و شما فعلًا تعطیل عمومی نکنید. خدا نیاورد آن روز را که تعطیل عمومی بشود! و باز هم دعا میکنم که از این عمل به طور آرام جلوگیری شود. خدا نیاورد آن روزی را که علما بگویند تعطیل بکنید! اسد الله عَلم «3» در این مملکت چه میخواهد بکند؟! این کار بازخواست و محاکمههای بعدی دارد. به طوری که شنیدم، از امینی «4» این موضوع را خواسته بودند؛ ایشان قبول نکرد و به کنار رفت. به حساب ارسنجانی «5» هم روزی خواهند رسید. اگر تمام دنیا- یکطرفه- بگویند: باید بشود! من یکی میگویم: نباید بشود. نه وظیفه من تنهاست، بلکه وظیفه شاهنشاه و همه افراد این مملکت است که بگویند این کار صلاح نیست ...
[خطاب به حجت الاسلام انصاری، واعظ شهیر قم:]
شنیدهام دو شب است زبان تو «6» را بستهاند. چه میشود که اگر دستبند به دست من و شما بزنند و به گوشه زندان بیندازند؟ مگر ما از حسین بن علی و امام سجاد بالاتر هستیم؟ در تمام نقاط این کشور، این جریان، رویش بحث است و مردم تنفر خودشان را از این امر چه به شاهنشاه و چه به دولت، نوشتهاند
قانون این کشور قانون امام جعفر صادق (ع) است
این کشور، قانون اسمیاش قانون امام جعفر صادق است و باید تا موقع ظهور امام زمان، این قانون «7» باقی بماند. از کلیه علما بخواهید تا آنها بخواهند. فرستاده آقای بهبهانی «8» نزد من آمد و گفت: من تا آخرین نفس برای این موضوع اقدام میکنم. دولت باید بنویسد در روزنامههای رسمی که این عمل نقض شد و علناً به مردم اعلام کند. شنیدهام آقای فرماندار گفته است: دولت کار دارد. چه کاری از این کار واجبتر است که رضایت بیست میلیون جمعیت را فراهم کنند؟ چون از ده میلیون نفر جمعیت زن ایران، فقط یکصد نفر زن هر جایی مایل هستند که این کار بشود. سازمانهای اداری بایستی به دولت بگویند؛ و «انصاری» زبان گویای مردم قم است و تنها نیست؛ و همه جمعیت پشت سر او هستند، و حتماً امشب بایستی به منبر بروی و جریان را کاملًا شرح دهی که مردم بیدار شوند ...