بسمه تعالی
احمد عزیزم- دو طغرا «1» مرقوم شما واصل شد؛ از سلامت شما و دیگران مسرور شدم. ان شاء الله تعالی همیشه سلامت باشید. در موقع مقتضی و رفع مانع، از آقای لواسانی «2» احوالپرسی شود و کسی برود برای دیدن ایشان. راجع به تعیین شخص دیگر شما با کسی مذاکره نکنید. «3» من کسی را تعیین نمیکنم- عجالتاً و کسی را هم سراغ ندارم. از مواظبت آقای عمّ بزرگوار «4» کوتاهی نکنید. ایشان ضعیف المزاج هستند و باید رسیدگی شوند. منتظر ورود خانم «5» در روز چهارشنبه یا شب پنجشنبه هستیم. و السلام علیکم.
29 رجب 94- پدرت
به آقای حاج شیخ عبد العلی «6» بگویید اگر امانتی برای کویت خواستید بفرستید به وسیله آقای حاج سید اسماعیل باشد، به وسیله دیگری نفرستید.
نجف
خانوادگی
خمینی، سید احمد
جلد ۳ صحیفه امام خمینی (ره)، صفحه ۴۰
«۱»- فقره، عدد. آقای سید احمد خمینی درباره پاورقیهای این نامه چنین توضیح داده است:«۲»- حضرت آیت اللَّه لواسانی را ساواک تحمل نکرد؛ بالاخره او را دستگیر و پس از حبس به شهر هشتپر( در شمال) تبعید کرد. امام دستور دادند کسی به دیدار ایشان برود. من رفتم؛ ساواک من را تعقیب کرد.«۳»- بعد از تبعید حضرت آیت اللَّه لواسانی، برای وجوهات تهران باید شخصی عهده دار این کار میشد. امام هشدار داده بودند که من هیچ کاری نکنم زیرا ممکن است نپخته باشد و من هم طبق دستور ایشان کاری نکردم و امام از شدت علاقه به حضرت آیت اللَّه لواسانی تا آخر هم کسی را به جای ایشان انتخاب نکردند.«۴»- آیت اللَّه پسندیده.«۵»- امام به مادرم خیلی علاقهمند بود و از دوری او رنج میبرد، مادرم نیز امام را دوست میداشت ولی هر دو یا سه سال یک بار به مدت دو یا سه ماه برای دیدار با فرزندانش به ایران میآمد.«۶»- حاج شیخ عبد العلی قرهی مدت زیادی ریاست دفتر امام در نجف را به عهده داشت. خانواده ایشان کسالت سختی گرفت، دکترها گفتند از نجف باید برود. او حاضر نبود ولی امام او را به اصرار فرستاد. ظاهراً مقصود از« امانتی» وجوهات است.
امام خمینی (ره)؛ 27 مرداد 1353