شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

پیام به ملت ایران و اظهار تاسف از سرکوب مردم

نجف
تاسف از سرکوب مردم و امیدواری به واسطه بیداری ملت
ملت ایران
جلد ۳ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۰۰ تا صفحه ۱۰۲

توضیح تاریخی

  • شاه در 11 اسفند 1353، طی سخنانی، آغاز عصر رستاخیز را اعلام کرد و نوید تشکیل یک حزب واحد و سراسری را داد. به این ترتیب احزاب موجود برچیده شدند و حزب رستاخیز ملت به عنوان تنها حزب قانونی مطرح شد. در ایران، برای نخستین بار بود که نظام تک حزبی استقرار می یافت. شاه تهدید کرد که هر کس نمی‏خواهد به عضویت حزب درآید باید کشور را ترک کند. اما تشکیل این حزب با واکنش تند امام مواجه گردید به طوری که ایشان طی پیامی این حزب را در تاریخ 21اسفند 1353تحریم کردند. رسوایی ادامه حیات این حزب پس از سه سال و نیم به حدی رسید که با روی کار آمدن دولت شریف امامی، این حزب در مهر 1357 منحل شد. ر.ک. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، www.irdc.ir
  • برابر سنت سنواتی در گرامی داشت شهدای 15 خرداد 42، طلاب در شامگاه 14 خرداد54 در فیضیه تجمع می کنند و با شعارهای درود بر خمینی، مرگ بر پهلوی، مرگ بر حکومت یزیدی و مرگ بر شاه به حرکت در می آیند که با حمله ماموران به طرف فیضیه عقب رانده می شوند. حدود ساعت 5 بعدازظهر، کماندوهای رژیم از طریق مسافرخانه های اطراف حرم و مدرسه فیضیه، به پشت بام فیضیه رفته و از آن جا به حیاط مدرسه راه یافته و طلاب را مورد ضرب و جرح شدید قرار دادند. در نهایت با تشکیل یک دالان حد فاصل دارالشفاء و ماشین های شهربانی، طلاب دستگیرشده را با کتک کاری و پاس دادن به یکدیگر از این دالان، عبور داده و به شهربانی قم بردند. بعد از ظهر 18خرداد54 حدود 350 طلبه دستگیرشده را تحت تدابیر شدید امنیتی به زندان اوین انتقال دادند. ر.ک. سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی، www.irdc.ir
  • چون اطلاع‌رسانی در این ایام سخت شده، خبرهای ایران دیر به امام می‌رسد به همین دلیل امام پس از حدود یک ماه از حادثه پیام دادند. . ر.ک. دایره‌المعارف مصوّر تاریخ زندگی امام خمینی، جعفر شیرعلی‌نیا، نشر سایان، صفحه 185.

بسم الله الرحمن الرحیم‌
1 شهر رجب 1395
خدمت عموم ملت شجاع و مظلوم ایران- ایدهم الله تعالی‌
اخبار واصله از ایران، دنبال شکست مفتضحانه شاه در حزب «1» بازی جدید، با آنکه موجب کمال تاسف و تاثر است مایه امید و طلیعه درخشان آزادی است. تاسف از آنکه در عصری که ملتها یکی پس از دیگری از زیر یوغ استعمار خارج می‌شوند و استقلال و آزادی خود را به دست می‌آورند، ملت بزرگ مُسْلِم ایران با گماشته شدن یکی از مرتجع ترین افراد و یکی از عمال بی‌چون و چرای استعمار و سایه افکندن وحشتناکترین استبداد وحشیانه بر سرتاسر کشور، از تمام شئون آزادی محروم و با جمیع مظاهر استبداد و ارتجاع دست به گریبان هستند. سازمان امنیت ایران به دستور شاه به صورت اداره تفتیش عقاید قرون وسطایی درآمده و با مخالفان حزب تحمیلی شاه، که اکثریت قاطع ملت متدین است، با انواع تهدیدها و اهانتها و ضربها و شکنجه‌های وحشیانه رفتار می‌کنند. ملت ایران، از علمای دین تا دانشگاهی و از بازاری تا زارع و از کارگر تا اداری و کارمند جزء، باید معتقد به عقیده شاه باشند؛ گر چه بر خلاف اسلام و مصالح مسلمین و ملت باشد، گر چه استقلال ملت و آزادی همه را بر باد دهد! و در صورت تخلف، سرنوشت آنها ضربها و حبسها و شکنجه‌ها و محرومیتها از حقوق انسانی است و متخلفین «مرتجع سیاه» و «بی‌وطن سرخ» اند و باید سرکوب شوند. تاسف از سرکوب کردن ملت‌ مظلوم، و هجوم به دانشگاههای سراسر کشور. تاسف از واقعه جانسوز هفده خرداد (54) مدرسه فیضیه و دار الشفاء- که واقعه قتل عام 15 خرداد 42 را زنده کرد- و یورش بی‌رحمانه و مسلحانه عمال استعمار بر مدارس دینی که جز با علم و فقه اسلام و دفاع از قرآن کریم و احکام سازنده اسلام سر و کاری ندارند، و شکستن سر و دستها و در و پنجره‌ها و کوبیدن تا سرحد مرگ و پرتاب کردن جوانان بی‌پناه را از پشت بامها (به جرم اظهار عقیده بر خلاف حزب شاهی و به جرم سوگواری برای مقتولین 15 خرداد) که به حَسَب نقل بعض مطبوعات خارجی، عدد مقتولین به 45 نفر و عدد مجروحین بسیار است که در بیمارستانها پذیرفته نشده‌اند؛ و بیش از سیصد نفر در زندانها به سر می‌برند که سرنوشت آنها معلوم نیست. این است وضع کشور مترقی! این است معیار دموکراسی شاه! این است حال مملکت آزادمردان و آزادزنان! تاسف از وضع مطبوعات ایران که مستقیماً زیر نظر سازمان «2» اداره می‌شوند، و هر چه دیکته کنند می‌نویسند و هر تهمتی خواستند به هر مقامی می‌زنند.
ولی با همه مصیبتها، بیداری ملت مایه امید است. مخالفت دانشگاههای سرتاسر ایران- به حَسَب اعتراف شاه- و مخالفت علمای اعلام و طبقه محصلین و طبقات مختلف ملت با همه فشارها و قلدریها، طلیعه به دست آوردن آزادی و رهایی از قید استعمار است. شرکت نکردن ملت غیور در حزب فرمایشی و انتخابات خائنانه، نمونه بیداری و پیروزی است.
این جانب به ملت بزرگ عزیز ایران پس از تسلیت در این مصیبتهای دلخراش و تسلیت در اهانت به قرآن کریم و حریم اهل بیت طهارت- علیهم السلام- و تسلیت در واقعه 15 خرداد 42 و هفده خرداد 54، تبریک می‌گویم بر این روشنفکری و آزادمنشی! تبریک می‌گویم بر طلوع صبح آزادی و قطع ریشه استعمار و عمال خبیث آن! سلام من بر مقتولین و مصدومین 15 خرداد! سلام من بر مصدومین و مظلومین هفده خرداد! سلام‌ من بر طبقات اهل علم و خطبای محترم! سلام من بر جوانان غیرتمند دانشگاههای ایران! سلام من بر مومنین و مسلمین سراسر کشور که با عدم شرکت در حزب تحمیلی و انتخابات غیر قانونی مشت محکم بر دهان یاوه سرایان زدند و وفاداری خود را به اسلام و مسلمین ثابت کردند! سلام من بر زندانیانی که در راه هدف مقدس اسلام در زیر شکنجه به سر می‌برند! سلام من بر جوانان و دانشجویان غیرتمند ایرانی خارج کشور که با کوشش ارزنده خود، به اسلام و برادران مُسْلِم خود خدمت می‌کنند و فجایع استعمار و عمال آن را برملا می‌کنند.
من در این لحظه‌های آخر عمر، نگرانیهای فراوان دارم. خوف از آن دارم که این شخص «3»، که با هر حیله‌ای متشبث شد مواجه با مخالفت ملت و طبقه جوان شد، بیش از این مبتلای به تشنج اعصاب شود و ملت مظلوم را بیش از این به خاک و خون کشد و با تهمت «مرتجع سیاه» و «بی‌وطن سرخ»، علمای اسلام و دانشمندان و روشنفکران را قتل عام کند. به خداوند متعال از شرّ عناصر خبیثه پناه می‌برم و قطع ایادی اجانب را مسالت می‌نمایم. و السلام علیکم و رحمه الله.
روح الله الموسوی الخمینی‌

«۱»-« حزب رستاخیز ملت ایران» که به وسیله شاه تاسیس گردید. «۲»- سازمان اطلاعات و امنیت کشور( ساواک). «۳»- محمد رضا پهلوی.


امام خمینی (ره)؛ 20 تیر 1354

جمله طلایی

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: