بسم الله الرحمن الرحیم
گزارشات رسیده از ایران مبنی بر قتل عامهای مکرر در شهرهای مذهبی اصفهان و شیراز و ... نمونه دیگری است از جنایات بیحد شاه. گفته میشود شاه در یکی از مصاحباتش- که از نشر آن جلوگیری شده- گفته است: «در صورتی که من رفتنی باشم ایران را با خاک یکسان میسازم و میروم». جنایات اخیر نشان داده است که او مشغول پیاده کردن نقشه خویش است. مردم مسلمان ایران تمام بدبختیهای خود و کشور خود را از شاه میدانند و دست از مقاومت نخواهند کشید تا پیروز شوند و استقلال و آزادی خود را به دست بیاورند. ملت باید بداند که آزادیخواهان جهان به آسانی به آزادی دست نیافتهاند. پیغمبر بزرگ اسلام- صلی الله علیه و آله- با آن زحمات و رنجهای طاقت فرسا در راه هدف از جهاد با ستمکاران تا آخر عمر دست نکشید. امیر المومنین عمر خود را در پیکار با ستمکاران که خود را مسلمان معرفی میکردند به سر برد. دفاع از حق و اسلام، از بزرگترین عبادات است. بگذار عبادتگاههای ما را در این شهر مبارک به خون بکشند و ببندند، که مسلمین با عبادت بزرگتر، ماه شریف را میگذرانند.
به دنبال گزارشات رسیده، بیانیه علمای اعلام شیراز- دامت برکاتهم- عدد کشتگان را به دهها و مجروحین را به صدها نفر اعلام میدارد. مامورین شاه به مسجد ریخته و به قتل و جرح مردم بیدفاع پرداخته و مسجد را به آتش کشیدهاند؛ همچنان کشتار بیرحمانه اصفهان به دنبال حیله و دروغ و افترا موجب تاثر و تاسف بسیار است. اکنون اهالی اصفهان به اسم حکومت نظامی بدون مجوز قانونی در زیر چکمه خونخواران شاه از اجتماعات دینی ممنوعند و حق اظهار نظر ندارند و از آزادی اعطایی برخوردارند!
ارتش ایران و صاحب منصبان محترم بدانند که جنایات و قتل عامهایی که شاه بر آنان تحمیل میکند حاصلی جز بدنامی و ننگ برای آنان ندارد. افسران ارتش و شهربانی و ژاندارمری ایران تا چه زمان اجباراً و بدون هیچ گونه اختیار، به برادرکشی توسط یک عده مامور ناآگاه ادامه میدهند؟ آخر برای حفظ چه کسی؟ شخصی که به اسلام و ناموس و آزادی شما ضربات پیاپی وارد میکند؟ شخصی که شما را در جهان از بیحیثیت ترین مامورانی که فقط به خاطر داشتن حقوق گزاف به هر عمل زشتی دست میزنند، معرفی کرده است؟ آیا هر روز کشتار و ضرب و جرح، آن هم به دست شما و یا کسانی که شما هیچ گونه حق اعتراضی به آنان نداشته باشید، با انسانیت سازگار است؟
شما به عذر ماموریت، برادران دینی خود را به گلوله میبندید که مسئولیت آن علاوه بر شاه با خود شما است، باید به حکم خداوند از فرمان ستمگران که شما را به قتل و ظلم امر میکنند سرپیچی کنید، و با کشتن برادران خود، جهنم دنیا و آخرت را برای خود نخرید و ناله مادران و پدران داغدار و جوان از دست داده را با گوش دل بشنوید، اینان مادران خود شما هستند. آیا فکر کردهاید که با گلوله خود حد اقل یک خانواده بزرگ را در درد و رنج بیحد قرار میدهید؟ اگر تا به حال هم دست به چنین اعمالی زدهاید هر چه زودتر توبه کنید و خود را در صفوف لشکر حق قرار دهید؛ مطمئن باشید که پیروزی دنیا و آخرت از آن شما خواهد بود. شما ای صاحب منصبان مسلمان و آزاده ارتش ایران! دیْن خود را به اسلام و مسلمین ادا نمایید و بیش از این تن به ذلت ندهید.
باید تمام جناحهای اسلامی از علمای اعلام و خطبای محترم و طلاب و دانشجویان و جوانان، فرزندان عزیزم و بازرگانان محترم و کارگران و دهقانان شریف و بیدار و تمام جبههها و احزاب سیاسی، یکدل و یک جهت در آگاهی درجه داران ارتش و ژاندارمری و شهربانی کوشش کنند، و برای سرنگونی این جانیِ بالذات آنان را به تشریک مساعی دعوت نمایند، و ملت را از شرّ این ستمگر نجات دهند؛ و مجال ندهند بیش از این زن و مرد، بزرگ و کوچک، پیر و جوان و کودک ما را به خاک و خون بکشد و اسلام را فدای شهوات خود کند. من، در این آخر عمر، متواضعانه دست خود را به طرف تمام گروهها که برای برپایی اسلام و احکام آن، که تنها راه سعادت و ضامن استقلال و آزادی ایران از استعمار نو و کهنه است، کوشش و فداکاری میکنند دراز میکنم و از همه استمداد مینمایم. این شخص با کمال جدیت به محو آثار اسلام کمر بسته است، و با حیله و دروغ میخواهد خود را طرفدار اسلام و ملت معرفی کند. اکنون که ملت شجاع ایران- ایّدهم الله تعالی- بر حیلههای او واقف شده و آگاهانه بپاخاسته است، باید طبقات دانشمند از نویسندگان و گویندگان در هر لباس و شغلی که هستند دست در دست یکدیگر گذاشته و با قلم و بیان، جنایات بیشمار دستگاه را برای ملت بیدار ایران روشن تر کنند. باید طلاب و دانشجویان عزیز و شجاع سراسر ایران از هر فرصت استفاده کرده و شعار ضد شاهی را که شعار اسلام است زنده نگه دارند.
باید دانشمندان و دانشجویان متعهد و مسئول خارج کشور، جنایات این عنصر خطرناک را هر چه بیشتر در خارج و داخل نوشته منتشر کنند، و شخصیتهای آزاده جهانی را در سراسر دنیا از ظلم و ستمی که به مردم ایران وارد میشود آگاه کنند، و آنان را در کمک به ملت دلیر برای نجات ایران از چنگال استعمار و استثمار جهانی بسیج نمایند.
باید جمیع طبقات از اختلافات جزئی دست کشیده و برای نجات خویش بپاخیزند و با هر وسیله ممکن در دفع این مفسد فی الارض اقدام کنند. امروز سکوت در مقابل این ستمگر و بیتفاوتی در برابر این جنایات، بر خلاف مصالح عالیه اسلام و مخالف سیره انبیای عظام و ائمه اطهار- علیهم السلام- است. امروز هر مطلبی که موجب انحراف ملت شریف از مسیر اصلی است شیطانی و با نقشه شیاطین طرح میشود.
این جانب به اسلام و اولیای اسلام- علیهم السلام- و به عموم مسلمین، بخصوص مومنین شیراز و اصفهان- ایّدهم الله تعالی- و به بازماندگان عزیزان اسلام و جوانان متدین و برومند مسلمین تسلیت میدهم و خود را در غم آنان شریک میدانم. امید است که شهرستانهای دیگر ایران با اهالی محترم این دو شهرستان بزرگ همدردی نموده و خود را در مصایب بزرگ آنان شریک بدانند. و السلام علیکم و رحمه الله.
8 شهر رمضان 98- روح الله الموسوی الخمینی
نجف
کشتار وحشیانه رژیم در اصفهان و شیراز
ملت ایران
جلد ۳ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۴۱ تا صفحه ۴۴۳
توضیح تاریخی
- در پی تحصن مردم اصفهان، نیروهای رژیم به خانه ای که مردم در آن متحصن شده بودند، حمله کردند. مردم به مقابله با مزدوران رژیم پرداختند و حدود ۸۵ بانک را به آتش کشیدند، سینمای شهر فرنگ را منفجر نمودند و هتل پل که مرکز عیاشی خارجیان بود و هتل شاه عباس را که محل جلوس خاندان پهلوی در آمدن به اصفهان بود با کوکتل مولوتف مورد حمله قرار دادند. درگیری ها تا عصر روز بعد همچنان ادامه داشت و تعداد تلفات مردم برابر شایعات ۱۰۰ تا ۲۰۰ نفر تخمین زده می شد. از روز بعد بازار در حمایت از مردم و روحانیت اعتصاب کرد. در شیراز نیز مردم در حالیکه در مسجد جامع آن شهر مشغول انجام فریضه مذهبی بودند، مورد هجوم افراد مسلح و نیروهای نظامی قرار گرفتند. امام به مناسبت این کشتارها پیام زیر را صادر کردند. ر.ک. طلوع خورشید: سال شمار زندگانی امام خمینی قدس سره، علی اکبر ذاکری، موسسه بوستان کتاب، ص۴۷۱ و ۴۷۲.
- نخستین مقررات منع آمد و شد (حکومت نظامی) در سال پایانی حکومت پهلوی، روز جمعه 20 مرداد 1357 اعمال شد. درگذشت سه روحانی بنام، آیت الله ملاعلی معصومی همدانی، آیت الله سیدجعفر موسوی طاهری و حاج شیخ احمد کافی، شرایط را برای تجمع عده زیادی از مردم و ابراز مخالفتهای علنی در کشور بیش از پیش فراهم ساخت. در همین روزها آیت الله سیدجلال طاهری پس از تبعید به اصفهان بازگشت و نخستین نمازجمعه را در 30 تیر 1357 برپا کرد و در پی تغییر محل برگزاری نماز جمعه اصفهان به مکان دیگری برآمد که این امر با مخالفت مقامات امنیتی مواجه شد و همین موضوع به دستگیری وی انجامید. در پی دستگیری آیتالله طاهری، گروهی از مردم اصفهان در منزل آیتالله حسین خادمی تحصن کردند. پایانبخش این تحصن تقدیم شش شهید و چند مجروح بود. با آشفته شدن شهر، در روز جمعه 20 مرداد در اصفهان حکومت نظامی اعلام شد. امام نیز در پی این وقایع در اعلامیه اعلام کردند که تا این حکومت ستمپیشه برقرار است حوادث ادامه خواهد یافت. ر.ک. روزشمار تاریخ معاصر ایران، محسن غنی یاری، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، صفحه 1.
امام خمینی (ره)؛ 22 مرداد 1357