رخسار ماه تو ...
بَر در میکدهام پَرسهزنان خواهی دید
سفر عشق
نور چو خورشید تو....
بادهی عشق
دکّه علم و خرد بست، در عشق گشود
عاشقم، عاشقم، اُفتاده و بیمار توام
طغیان درون را به که بتوانم گفت؟
ای پردهدار کعبه
شعر صفحه 3