شناسه مطلب صحیفه
نمایش نسخه چاپی

گفتگو با وزیر کابینه ضیاء الحق درباره نفی وساطت دولتها

پاریس، نوفل لوشاتو
نفی وساطت دولتها در جریان انقلاب
وزیر کابینه ژنرال ضیاء الحق (رئیس جمهور وقت پاکستان) «1»
جلد ۴ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۱۲۱ تا صفحه ۱۲۶

[بسم الله الرحمن الرحیم‌]
[وزیر: این کمال افتخار برای ماست که اینجا باشیم. علامه ترابی- که از شاگردان آیت الله بوده است- مشوق ما برای این سفر بوده‌اند. همه ما نگران اوضاع ایران هستیم. اول بار در قرن اخیر پاکستان مسئله تاسیس جمهوری اسلامی را عنوان کرد. در پاکستان، حکومت بر اساس قوانین اسلامی است، سیستم اسلامی است. ما در پاکستان، خصوصاً شیعه، خیلی نگران هستیم. اگر چه روابط شیعه و سنی‌ها خوب است، اما کافی نیست. ما منتظر تغییرات ایران و پیشرفت انقلاب و تاثیرات آن بر روابط سنی‌ها و شیعه هستیم‌]
امام: من امیدوارم که این نهضت اسلامی ایران، که مشخصاً اسلامی است و برای تحقق اهداف اسلام است که آن اهداف انسانی کامل است، پیروز شویم، و آنچه آمال ما بوده است که اسلام و احکام آن- که ضامن استقلال و آزادی مسلمین است- اجرا شوند. امیدوارم این پیروزی حاصل شود. این مسلمین، همان طور که اسلام دستور داده است با هم متحد شوند و با هم ید واحده باشند تا آمال و آرزوها حاصل شوند؛ و احکام اسلام در همه جای عالم اجرا شوند. از خداوند تعالی توفیق همه مسلمین را خواستارم.
[وزیر: من قبل از آمدنم، به ژنرال ضیاء تلفن زدم و به او اطلاع دادم که برای دیدار آیت الله می‌آیم؛ او بهترین پیغامهای خود را داده است. وی گفت که پاکستان و ایران برای سالهای زیاد، دوست هم بوده‌اند.
از همان آغاز تاسیس پاکستان این دوستی شروع شده است. ما در پاکستان مسائل ایران را یک امر داخلی ایران می‌دانیم؛ اما هر چیزی که ما قادر به انجام آن باشیم و آیت الله آرزو کند و بخواهند که کمک کنیم، آماده انجام دادن آن هستیم‌]
امام: نهضتی که در ایران است، یک نهضت انسانی است، که همان نهضت اسلامی است؛ نهضتی اسلامی- انسانی است. هر انسانی، هر مسْلمی اگر مطلع شود از اوضاع ایران، با ایرانی‌ها که در تحت فشار، سالهای طولانی بوده‌اند و به واسطه عمال اجانب تمام حیثیت ملی خودشان را و مخازن زیرزمینی خودشان را و نیروهای انسانی خود را از دست داده‌اند، کمک می‌کند. ما البته از رئیس جمهور پاکستان که توجه به این معنا دارند، تشکر می‌کنیم و انتظار آن را داریم که در این نهضت به ما کمک تبلیغاتی بکنند. همان طوری که دولتهای بزرگ به شاه کمک می‌کنند، کمکهای تبلیغاتی و کمکهای دیگر؛ و آنها اسباب این شده‌اند که این شخص تا کنون باقی مانده است؛ و گرنه در بین ملت هیچ پایگاهی ندارد و ساعتی نمی‌تواند در ایران زندگی کند. ما متوقع هستیم انسانها و بالاتر از آنها مسلمانها، به این نهضت کمک کنند و این ملت مظلوم را با کمک خودشان از زیر بار ظلم بیرون بیاورند. کمکهای تبلیغاتی را همه این دولتها و ملتها می‌توانند بکنند؛ مع الاسف دولتها تا کنون یا توجه به این مسائل ما نکرده‌اند، یا آنها که استفاده جو بوده‌اند با توجه به مظالمی که واقع می‌شوند، از شاه پشتیبانی کرده‌اند. هیچ یک از آنها از یک ملت ضعیف که دارد خرد می‌شود، اظهار [پشتیبانی‌] نکرده‌اند.
شما اول مردمی هستید که پشتیبانی خود را به ما عرضه داشته‌اید، و ما از شما توقع این را داریم که در رادیو و مطبوعات و مصاحبات خودتان، کمک خودتان را اعلام کنید.
[وزیر: می‌دانید که پاکستان ملتی فقیر است و در یک مرحله حساس از تاریخ خود قرار دارد. ما مشکلات داخلی خود را داریم؛ ما همچنین به قدرتهای زیادی متکی هستیم. بخصوص درباره کمکهای اقتصادی برای ادامه حیات خودمان متکی به قدرتها هستیم. در یک مجموعه ملتهایی قرار داریم که روابط و جریانات دیپلماسی خاصی است که باید دولتهای مستقل تعقیب کنند. اگر چه عواطف ما با ملت ایران است؛ ولی ما قادر نیستیم که در مسائل داخلی ایران دخالت کنیم؛ اما اگر آیت الله‌ حس می‌کنند که ما به نحوی می‌توانیم کمک کنیم که بین دو طرف وساطت شود، حاضریم این را انجام دهیم‌]
امام: قضیه شاه طوری نیست که قابل وساطت باشد. شاه با تمام قوا در طول سی و چند سال، ملت ایران را هم چپاول کرده است و هم جنایات فوق العاده وارد کرده است. امروز ملت ایران با بیداری و هوشیاری بپاخاسته است، و حقوق اولیه بشر را- که آزادی و استقلال است- طلب می‌کند؛ و شاه هیچ پایگاهی در ایران ندارد و هیچ قابل مصالحه نیست. اعمالی که این شخص کرده است و یا جنایاتی را که این آدم کرده است به ایران، نمی‌توانیم در یک جلسه و یا دو جلسه بیان کنیم. باید خود شما به وسیله سفارتخانه‌های خودتان که دارید، استفسار کنید از قضایای ایران؛ که بدون شک بفهمید ملت، یک حق مشروع را مطالبه می‌کند، و شاه مشروعیت خود را از دست داده است؛ و به نظر من از اول، سلطه او و پدرش مشروع نبوده است در ایران. من از خدای بزرگ می‌خواهم که دولت مسْلم پاکستان، که ملت مسْلم پاکستان به آمال انسانی و اسلامی خود برسد، و راه استقلال و آزادی را بیابد، و همان طوری که ملت ایران برای به دست آوردن آن قیام کرده‌اند، ملت آنجا هم به دست آورد آنچه می‌خواهد.
[وزیر: اطلاعات ما حاکی است که در وضعیت کنونی ایران، هزاران و صدها هزار از مردم ایران زحمات طاقت فرسایی را تحمل می‌کنند؛ اینها تمامی، برادران شیعه ما هستند. به موجب آمار و اخبار، زندگی عادی مردم در دهات و شهرها بر هم خورده است. فقدان غذا، توقف وسایل حمل و نقل، زندگی را به تمام معنا متوقف ساخته است. این آگاهی و احساس است که برادران شیعه را وادار می‌کند که قد عَلَم کنند و یک راه حلی را بررسی کرده و ارائه دهند. من عضو کابینه هستم؛ اطلاعاتی در دسترس ما هست که اگر اجازه بدهید؛ بیان کنم.
بین امریکا و روسیه یک تفاهمی شده است؛ و روسیه دخالت در اوضاع [ایران‌] نخواهد کرد؛ لذا جنگ با قدرت امریکا آسان نخواهد بود. ممکن است قدم به قدم جلو رفت، که از طریق آن، یک همکاری مختصری با دولت، در این مرحله، به منظور آشنا شدن مردم با اداره مملکت و مشکلات، به عمل آید، به طوری که زندگی عادی مردم بر هم نخورد و مردم که از گرسنگی می‌میرند از این فاجعه‌ نجات یابند]
امام: اما اینکه وسایل زندگی مردم مختل شده است؛ این شاه است که همه را مختل کرده است. نفت مستخرج و ذخیره شده برای مدتی داریم؛ به موجب اطلاعات موثق؛ اما شاه نمی‌گذارد که نفت ما به خود ما برسد. مقداری نفت هم که خارج می‌شود برای مصارف داخلی؛ به اسرائیل، می‌گویند داده شده است. انبارهای گندم را بعد از نیمه شب، مامورین دولت می‌برند برای ذخیره، که مردم را به زحمت بیندازند و مسائل دیگر را هم خود آنها اسباب این هستند که سختی پیش بیاورند. اما ملت ما تمامی این سختیها را تحمل می‌کند تا به اهداف خود برسد. اما تفاهم او با دولت [امریکا و انگلیس‌] برای دخالت در امور داخلی ما، این سابقه هم دارد و دخالت اگر مقصود نظامی است چنین تفاهمی ممکن نیست حاصل شود. اگر جور دیگری است، امریکا همه گونه دخالتها کرده است؛ ما می‌خواهیم دست او را قطع کنیم. این قیام یک قیام اسلامی است؛ اگر زحمت ببینیم، شکست ببینیم، برای خدا و اسلام است و ما مامور خواهیم بود؛ ما همان منطق مسلمین صدر اسلام را- که اگر در جنگ با کفار کشته شویم به بهشت می‌رویم و اگر بکشیم، به بهشت می‌رویم- همان منطق را داریم. شاه ناگوارتر است از دخالت دیگران در ما. دیگران اگر با زور و اسلحه دخالت کنند، نمی‌توانند در ایران ادامه بدهند؛ چنانچه در تاریخ تجربه شده است بین ملتهای مهاجم. ملت زیر بار هیچ مصالحه‌ای با شاه نمی‌رود. آن قدر جنایات دیده است که نه راضی به دخالت اجانب باشد، نه به بودن شاه.
[وزیر: من منظورم دخالت نظامی نیست؛ روشن شود. به موجب اخبار ما، شاه به هیچ قیمتی حاضر به عقب‌نشینی نیست. ارتش پشتیبان شاه خواهد ماند و ادامه خواهد داد. روشن است و ما می‌دانیم که فشار بر مردم زیاد است. به موجب اطلاعات ما شاه آماده است که در این مرحله شرایطی را بپذیرد. بنا بر این اگر بشود یک راهی را به صورتی برای همکاری [پیدا کرد] و با اهداف زودرس در ذهن، شاید در یک مرحله طولانی تری به اهداف برسید؛ اما با کشتار کمتر و فشار کمتر بر مردم، ما معتقدیم که شاه آماده است که تفاهمی بکند]
امام: شما شاه را به اندازه من نمی‌شناسید. من او را بزرگ کرده‌ام؛ خوب او را می‌شناسم. او برای اول بار نیست که واسطه درست کرده است؛ واسطه‌ای درست کرده است که حتی قوای نظامی را به تو می‌دهم؛ تمامی دولت را به شما تسلیم می‌کنم و من، یعنی شاه، سلطان باشم و دخالتی در امور نکنم. اما من او را خوب می‌شناسم، شما او را نمی‌شناسید. او حیله کرده است؛ می‌خواهد ما و شما را اغفال کند. می‌خواهد با وساطت شما به زندگی جنایت بار خود ادامه دهد و این قیامی که اسلامی است و در ایران برپا شده است متوقف کند و با تمام قوا به جنگ اسلام و مسلمین برخیزد. او به قلدری و جنایتکاری عادت کرده است، از بچگی؛ نظیر افیونی شده است که نمی‌تواند آن را از دست بدهد. شما توجه کنید به این معنا که وساطت از کسی که به قولش اعتماد نیست، و فقط برای اغفال است، نکنید؛ و معذوریم که وساطت شما را در این موضوع قبول کنیم. ملت ایران نمی‌تواند شاه را قبول کند. وساطت توسط اشخاصی نظیر ملک حسین و ملک حسن و حالا هم شماها، جز برای تحکیم قدرت خودش و ادامه خیانتها و جنایات بر ملت نیست، و برای ما مسئولیت الهی است اگر با او یک مسالمت و همراهی کنیم. ما اگر بنا باشد شکست بخوریم، با دست خودمان، خودمان را شکست نخواهیم داد؛ [حتی‌] اگر با نظامی و زور باشد، با دست خودمان ما به این خیانتکاری اجازه ادامه نمی‌دهیم.
[وزیر: من توسط شاه فرستاده نشده‌ام که وساطت کنم. وقتی که به او [قصد سفرم را] گفتم و اجازه گرفتم که به دیدار شما بیایم، ژنرال ضیاء این پیشنهاد را مطرح کرد. وضعیت ایران روی شیعیان پاکستان هم اثر می‌گذارد. ما اقلیتی هستیم. وضعیت ایران شیعیان را ضعیف می‌کند. این افکار است که مرا وادار کرده است بیایم و ضمن ادای احترام، تبادل نظر کنیم. من آنچه را آیت الله گفتند، می‌بینم و احساس او را می‌بینم. منِ گناهکار تنها کاری که می‌توانم بکنم، دعاست. به هر حال امشب ساعت یک می‌روم به ژنو، بعد دو روز در لندن با فامیلم، بعد برگشت به پاکستان. اگر آیت الله در این فاصله مطلبی به نظرشان رسید و اگر کاری هست که از دستمان برمی‌آید اطلاع دهند؛ چه شخصاً و چه دولتمان رسماً در خدمت شما حاضریم‌]
امام: از حسن نیت شما متشکرم، لکن این نکته که قیام ما شیعه پاکستان را تضعیف می‌کند، خلاف اطلاعات ما از اقشار شیعه‌نشین است. در همه اقشار شیعه‌نشین جنبشی‌ پیدا شده است که ما امیدواریم آن جنبش موجب آن بشود از گرفتاریهایی که ملتها تا کنون داشته‌اند، بیرون بروند. بلکه قضیه، قضیه شیعه نیست؛ قضیه مسلمین است. ما از جاهای مختلف که ممالک اسلامی بوده است، مطّلع هستیم. به ما اطلاع داده‌اند که قیام ایران یک بیداری در جاهای دیگر، در ملت عرب، در جاهای دیگر به واسطه این قیام یک بیداری پیدا شده است؛ که امید است که اگر به نتیجه برسد، سایر اقشار هم به مقاصد انسانی خودشان برسند.
و من از خدای تبارک و تعالی توفیق خدمت می‌خواهم؛ و توفیق شما و دیگران را در خدمت به اسلام و ملت اسلام خواستارم.
[وزیر: خیلی متشکرم و مفتخرم که به حضورتان رسیدم. وضعیت شیعیان در پاکستان به دلیل پول زیادی که سعودی خرج می‌کند خوب نیست. دعای من آن است که ایران قویتر از گذشته بشود؛ و این قدرت وضعیت شیعه را در پاکستان تشویق و تقویت کند. من می‌دانم نهضت ایران اسلامی است؛ اما در پاکستان، ما اقلیت هستیم و انقلاب ایران روی ما تاثیر زیادی می‌گذارد]
امام: ما امیدواریم که وضعیت ایران به یک نحوی بشود که تقویت بنماید سایر شیعیان را در اقطار دیگر، و ما هم از شما امید دعا داریم. به ما دعا کنید که در این نهضت موفق بشویم.

«۱»- متن حاضر مشروح مذاکرات یکی از وزیران کابینه ضیاء الحق با امام در پاریس می‏باشد. متاسفانه نام آن وزیر و تاریخ این مذاکرات در یادداشتهای اصلی نیامده است. همان طور که امام در ضمن مذاکرات هم اشاره کرده‏اند، مسئله وساطت بین شاه و امام، قبلًا هم از طرف سلطان حسن، پادشاه مراکش و حسین، پادشاه اردن مطرح شده بود. تاریخ ۲۵ ساله ایران، ج ۲، ص ۳۴۲- ۳۴۶.


امام خمینی (ره)؛ 01 آبان 1357

جمله طلایی

فراز طلایی

دیدگاه ها

نظر دهید

اولین دیدگاه را به نام خود ثبت کنید: