مصاحبهکننده: خبرنگار مصری
سوال: [چگونگی شروع جنبش اسلامی و خواستهای اساسی این جنبش را توضیح دهید. جنبش اخیر چگونه شروع شده و چرا؟]
جواب: فکر حکومت اسلامی، اینکه باید اسلام حکومت کند و نه غیر اسلام، یک فکری نیست که تازگی داشته باشد. در ابتدای اسلام، برنامه اسلام این بوده است که حکومت الهی همه جا باشد. نهایت اینکه، غفلت مسلمین از مصالح خودشان و اخیراً هم دستهای استعمار از چند صد سال پیش به این طرف، موجب شد که حتی طرح همچون آرمانی نشود. جنبش اسلامی اخیر، بیش از پانزده سال است که به رهبری علمای ایران با مخالفت با طرحهای شاه شروع شده است، طرحهایی که مخالف اسلام و ایران بود و دنباله خیانتهای گذشته او نیز بود. مردم از علما طرفداری کردند. اختلافات زیاد واقع شد که این مطلبی است طولانی. آنچه تقریباً در این یک سال واقع شد، اینکه کم کم خواستههای ملت به صورت طرحی درآمد و منتهی به این شد که همان خواستههای صدر اسلام بایستی طرحش ریخته شود. در این طرح نه فقط ایران از زیر بار استعمار و ظلم بیرون میرود، بلکه سرمشقی باشد برای همه کشورهای اسلامی، چه ایران و چه سایر کشورهایی که زیر فشار و استبداد هستند. نظر ما، که ملت هم با آن موافق است، این است که پس از، از بین رفتن حکومت قلدری و خلاف اسلامی شاه، یک دولت اسلامی و یک جمهوری اسلامی متکی به قوانین اسلام و آرای مردم که اکثریت قریب به اتفاق مسْلم هستند، در ایران مستقر بشود و احکام اسلام آن طور که هست اجرا گردد، و همه مطالب ایران و نظام آن بر طبق خواستهای اسلامی جریان پیدا کند.
[به نظر حضرت آیت الله، کیفیت و ماهیت حکومت اسلامی که مطرح فرمودهاید چیست؟ و وجه تمایزش با آن اسلامی که در قانون اساسی منظور شده است چیست؟ آیا در طرح مساله حکومت اسلامی، بیشتر نظر به مسائل اجتماعی اسلام است یا مسائل سیاسی اسلام؟ آیا منظور از اجرای دقیق احکام اسلام این است که فی المثل دست دزد را از این به بعد قطع کنید؟ چگونه برداشتی دارید؟]
- مطلب مورد نظر این است که نظامی که مخالف نظام اسلام است در همه چیز، هم فرهنگش بر خلاف نظام اسلام است، هم ارتشش، و هم اقتصادش، و هم سیاستش، بایستی منقلب شود و نظام اسلامی تحقق پیدا کند. پس از اینکه نظام اسلامی تحقق پیدا کرد، آن وقت مجلس هست، آرای وکلای مجلس هست، تمام اینها هست ...، ما میخواهیم همه احکام اسلامی را جاری کنیم و عملًا ثابت خواهیم کرد که احکام اسلام مترقی است و بهتر از این است که دزد را ببرند و دزد بیرون بیاورند.
[میخواهیم بفهمیم درباره بعضیها که میگویند، حضرت آیت الله برنامه واضحی ندارند و آنچه که طرح میکنند یک سری شعار است و شاید اختلاف شخصی بین شاه و ایشان است؛ میخواهم درباره تمام اینها صحبت بفرمایید. آیا اختلاف شخصی وجود دارد؟ چرا یک برنامه اقتصادی واضحی ندارید؟]
- اما برنامه: خیال میکنند برنامه در کار نیست. خیر، برنامه هست، اسلام برنامه دارد، ما خودمان هم برنامه داریم، لکن برنامه اسلام است و مترقی و بهتر از برنامههایی است که به دست استعمارگران پیاده شده است. اما اینکه اختلاف شخصی در کار باشد، ابداً من اختلاف شخصی با کسی ندارم. اگر اختلاف شخصی میبود ممکن بود من بگذرم و میگذشتم. اختلاف، اختلاف اسلامی است و این شخص با مصالح اسلام و مصالح کشور مسلمین مخالفت و خیانت کرده است و بنا بر این، مساله چیزی نیست که کسی بتواند از آن بگذرد.
[آیا شما برنامه اقتصادی معینی دارید؟ من پاسخ مساله خصومت شخصی را فهمیدم، و لکن آیا حضرت عالی برنامه واضح و مشخصی دارید؟]
- بلی، برنامه مشخص و واضحی داریم. برنامه اسلام، مشخص و واضح است.
[آیا ما میتوانیم خطوط اصلی آن را بفهمیم؟]
- فعلًا خیر، باید بروید مطالعه کنید و خطوط اصلی را دریابید. در آینده ما تمام خطوط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود را بیان میکنیم.
[اگر چنانچه ارتش همواره در تایید شاه باقی بماند، آیا حضرت عالی وسیله دیگری برای رسیدن به اهدافتان دارید؟]
- وسایلی چون وسایل نظامی که شاه به آن متوسل شده است، دیگر تاثیری ندارد. اینها شکست خورده و نمیتوانند کاری انجام دهند و این ملت را خاموش کنند و قهراً خودشان تسلیم خواهند شد. اما اگر شاه پافشاری کند، ما شیوههای مبارزاتی را متناسب با آن تغییر خواهیم داد.
[نسبت به مسائل اقتصادی و اینکه شاید برنامه نباشد، حضرت عالی درخواست بیرون رفتن شاه را از سلطنت دارید، آیا اگر شاه سلطنت را رها کرد و اوضاع اقتصادی به همین شکل باقی ماند، آیا وضع عوض شده است؟]
- نه. اوضاع اقتصادی عوض خواهد شد و یک اقتصاد صحیح و سالم ما عرضه میکنیم و الآن اینها اقتصاد ما را ورشکست کرده و از بین بردهاند. اینها خرجهایی کردهاند که خلاف مصلحت بوده است، دزدیهایی کردهاند که خیانت بوده است و برای حفظ خود به اشخاصی پولهایی بسیار گزاف داده است. ما تمام اینها را از بین میبریم و اطمینان داریم که دیگر اقتصادی عقب مانده نخواهیم داشت و به نیازهای مردم محروممان جواب مثبت خواهیم داد.
[چرا حضرت عالی نیروهای سیاسی مخالف دیگر را از همکاری با خود در مبارزه برای رسیدن به هدفهایتان دور میکنید؟ مثل کمونیستها که همان هدف را دارند]
- نه، ما نمیتوانیم کمونیستها را بپذیریم، برای اینکه خطر آنان برای کشور ما کمتر از خطر شاه نیست. ما آنها را نمیتوانیم بپذیریم.
[راجع به کشورهای عربی، آیا از بعضی از آنها حق پناهندگی سیاسی درخواست کردهاید و موضع آنها چیست؟ انتقادات شما نسبت به عراق چیست؟ و بودن شما در عراق؟ برداشت شما از موضعگیری حکومت فرانسه نسبت به بودن شما در پاریس چیست؟]
- اما نظر من نسبت به دوَل عربی، نظر خوبی نیست. دولتهای عربی نه توانستهاند استقلال خودشان را حفظ کنند و نه توانستهاند یک وحدتی بین خودشان ایجاد نمایند که اسرائیل را از بین ببرند. اختلافات بین خودشان و خیانت بعضی از سران دولتهای عربی باعث این شده است که صهیونیستها در آنجا باشند و خودشان را تثبیت کنند. و اخیراً هم متاسفانه رئیس مصر این کار را دارد انجام میدهد. البته ممکن است بعضیها نسبتاً بد نباشند، لکن روی هم رفته نتوانستهاند یک اتحادی بین خودشان ایجاد کنند که به واسطه آن اتحاد، هم از استعمار نجات پیدا کنند و هم از اذناب استعمار که از آن جمله اسرائیل است. و اما نسبت به ملت عرب، همه برادر ما هستند و ما با آنها مثل برادر رفتار میکنیم. اما اینجا، دولت فرانسه فعلًا رفتاری مسالمتآمیز دارد.
فرانسه، نوفل لوشاتو
چگونگی شروع جنبش اسلامی و برنامههای آن
جلد ۴ صحیفه امام خمینی (ره)، از صفحه ۴۵۵ تا صفحه ۴۵۸
امام خمینی (ره)؛ 21 آبان 1357