اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
ایران آشفته
آقایان آشفتگی چند ساله ملت ما را میدانند. مطلعند که تمام دستگاههای ملی و دولتی فلج شده است، وضع اقتصادی ما رو به نابودی رفته است، وضع فرهنگ ما خراب است، دانشگاهها تعطیلند، مدارس علمی ما تعطیل است، بازارها تعطیل است. تمام اینها مضافاً به خونریزیهایی که تا کنون شده است و آشفتگیهایی که در مملکت ما هست. از اینها اطلاع دارند. و کسانی که مربوطند به این، دست بردارند از شلوغ کاری، و با تعقل اشیاء را فکر کنند و کنار بروند. «1» ما همه این مسائل را ان شاء الله با پشتیبانی ملت حل خواهیم کرد.
در آرزوی ایجاد حکومت عدل علی (ع)
شما خبرنگارها در این مدتها ملاحظه کردید که ملت ما از مرکز تا هر جا که چشمانداز باشد، شهرستانهای بزرگ و کوچک، دهکدهها، قرا، قصبات، همه با هم یک فکر و یک نظر و با اراده مصمم از ما میخواهند که رژیم سلطنتی، که یک رژیم پوسیده غیر عُقَلایی است، غیر عقلی است، و رژیم سلطنت محمد رضا خان، همه مردم گفتند که اینها باید سراغ کارشان بروند؛ و همه مردم یکدل و یک جهت جمهوری اسلامی را میخواهند.
ملت ما مُسْلم است، علاقهمند به اسلام است، عدل اسلامی را دیده است؛ تاریخ ما از حکومتهایی که در صدر اسلام بوده است خبر به ما داده است که وضع حکومتها چه بوده است، وضع حاکم چه بوده است. حضرت امیر المومنین،. علی ابن ابی طالب، که حاکم بر یک صحنه بزرگ [بوده است]، یک ممالک بزرگ، از عربستان سعودی گرفته تا مصر، ایران، عراق و سوریه و سایر جاها را داشته است، همین قاضیای که خودش قرار داده برای قضا، وقتی که یک نفر یهودی [علیه] او دعوی کرده است و ادعا کرده است چیزی را، قاضی [آن حضرت] را خواسته و او هم آمده است در محضر قاضی و با یهودی در عرض هم نشستهاند، و دادخواهی شده است، و قاضی حکم بر خلاف حضرت امیر- سلام الله علیه- یعنی حکومت وقت کرده است، و [آن حضرت] تسلیم بوده است. یک همچو وضع حکومتی در بشر معلوم نیست تحقق پیدا کرده باشد. و ما آرزوی یک همچو حکومتی داریم. یک حکومت عادل که نسبت به افراد رعیت علاقهمند باشد؛ عقیدهاش این باشد که باید من نان خشک بخورم که مبادا یک نفر در مملکت من زندگیاش پست باشد، گرسنگی بخورد. ما میخواهیم یک همچو حکومت عدلی ایجاد کنیم.
رژیم غیر قانونی پهلوی
و چنانکه شما میدانید- یعنی خبرنگارها به واسطه اطلاعاتی که در ممالک خودشان هست، و ما هم به واسطه اطلاعاتی که در این مملکت داریم و مشاهداتی که داشتیم- از اول که رضا خان کودتا کرد و آمد به تهران، «2» تا آن وقتی که مجلس موسسان درست کرد و وکلایی خودش درست کرد، تمام اینها با سرنیزه بود و اراده ملت هیچ دخالت در این مسائل نداشت و ملت به هیچ وجه در حساب نمیآمد. و یک همچو جمعیتی که او جمع کرده بود و با سرنیزه مسئله موسسان را تاسیس کرد و آنها رای دادند، این رای رایِ باطل بوده است؛ این مجلس مجلس ملی نبوده است؛ و چون مجلس ملی نبوده است، رژیم سلطنتی پهلوی یک رژیم متکی بر سرنیزه بوده است و قانونی نبوده است. وقتی رژیمْ قانونی نشد، مجالسی که بعدها هم تهیه کردند ملی نبوده است، قانونی نبوده است. تمام این مسائل به ما میفهماند که الآن نه دولت قانونی است، نه مجلس قانونی است- نه این مجلس و نه آن مجلس. «3»
معرفی دولت موقت بر اساس ولایت
و لهذا چون ما مجلس را غیر قانونی میدانیم و دولت را هم غیر قانونی میدانیم و اوضاع کشور را آشفته میبینیم، برای اینکه خاتمه بدهیم به وضع [آشفته] کشور، ما به واسطه اتکا به این آرای عمومی- که شما الآن میبینید و دیدید تا کنون که آرای عمومی با ماست و ما را به عنوان «وکالت» یا بفرمایید به عنوان «رهبری»، همه قبول دارند- از این جهت ما یک دولتی را معرفی میکنیم، رئیس دولتی را معرفی میکنیم [تا] موقتاً دولتی تشکیل بدهد که هم به این آشفتگیها خاتمه بدهد، و هم یک مسئله مهمی که مجلس موسسان است، انتخابات مجلس موسسان را درست کند، و مقدمات آن را درست کند و مجلس موسسان تاسیس بشود. و همین طور انتخابات هم درست بشود و آنها دولت دائمی را انتخاب بکنند. و مجلس موسسان؛ ... جمهوری اسلامی را [به] رفراندم بگذارد ... با اینکه من اعتقادم این است که دیگر احتیاج به رفراندم نیست و مردم مکرر به جمهوری اسلامی رای دادهاند؛ لکن برای اینکه بهانهها تمام بشود و شمارش آرا بشود، ما باید آزادانه یک همچو کاری بکنیم تا مردم بدانند، تا همه عالم بدانند که رای آزاد که مردم میدهند به که میدهند و به چه رژیمی میدهند. لهذا ما دولت موقت را تعیین کردیم. و چون جناب آقای مهندس مهدی بازرگان را سالهای طولانی است از نزدیک میشناسم و یک مردی است صالح، متدین، عقیدهمند به دیانت و امین و ملی و بدون گرایش به یک شیئی که بر خلاف مقررات شرعی است، من ایشان را معرفی میکنم که ایشان رئیس دولت باشند. و ایشان وزرای خودشان را بعد تعیین خواهند کرد، و به ما معرفی میکنند تا اینکه شورای انقلاب ما، که پیشنهادشان این بوده است که ایشان رئیس دولت باشند، شورای انقلاب وزرای ایشان را هم بررسی بکنند، و ان شاء الله مسائل به طور سهل و به طور خوبی انجام بگیرد. و من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را حاکم کردم، یک نفر آدمی هستم که به واسطه ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم، ایشان را قرار دادم.
وجوب اطاعت از دولت موقتایشان را که من قرار دادم واجبُ الْاتِّباع است، ملت باید از او اتّباع کند. یک حکومت عادی نیست، یک حکومت شرعی است؛ باید از او اتّباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است، قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جزایش در قانون ما هست، در فقه ما هست؛ و جزای آن بسیار زیاد است. من تنبه میدهم به کسانی که تخیل این معنی را میکنند که کارشکنی بکنند یا اینکه خدای نخواسته یکوقت قیام بر ضد این حکومت بکنند، من اعلام میکنم به آنها که جزای آنها بسیار سخت است در فقه اسلام. قیام بر ضد حکومت خدایی قیام بر ضد خداست؛ قیام بر ضد خدا کفر است. و من تنبه میدهم به اینها که بر سر عقل بیایند؛ بگذارند مملکت ما از این آشفتگی بیرون برود، بگذارند خونهای محترم ریخته نشود، بگذارند جوانهای ما دیگر این قدر خون ندهند، بگذارند اقتصاد ما صحیح بشود؛ ما بتدریج کارها را اصلاح بکنیم. و از خدای تبارک و تعالی میخواهم که توفیق بدهد به آقای مهندس بازرگان که این ماموریت را به وجه احسن انجام بدهد.
پاسخ به پرسشهای خبرنگاران [پس از سخنان امام خمینی و معرفی نخست وزیر دولت موقت، خبرنگاران پرسشهای خود را مطرح کردند. امام به این پرسشها با اختصار پاسخ دادند. متن سوال و جوابها به شرح زیر است:]
سوال: [حضرت آیت الله فرمودید کسانی که این دولت را نپذیرند مجازات خواهند شد؛ اگر ارتش نپذیرفت چه پیشبینی میکنید و چه خواهید کرد؟]
جواب: ارتش چنان عملی را نخواهد کرد. و اگر بکند اولًا از طرف خدا مجازات خواهد شد و ثانیاً در موقع مقتضی، جزایی را که قانون اسلام تعیین کرده است اجرا میکنیم. و اگر خدای نکرده چنین کردند اعلام میکنیم.
[با توجه به تماس نزدیک بازرگان با شما و همچنین با بختیار، تصور میکنید واکنش بختیار و نیز ارتش چه باشد؟ بختیار چه موضعی خواهد داشت یا دارد، و همچنین ارتش چه موضعی خواهد داشت یا دارد؟]
- اگر هر دو عاقل باشند و به مملکت علاقه داشته باشند عکس العمل آنها باید مثبت باشد. و اگر خائن باشند و بخواهند به مملکت خیانت کنند، این امرش با خداست.
[به نظر شما قانون اساسی 1906 «4» آیا مورد قبول است و میتواند چهارچوبی باشد برای دوره انتقالی؟]
- بجز در مواد بسیاری که به زور وارد قانون اساسی شده است، تا زمانی که ملت رای بر مخالفت با آن نداده است، به قوه خود باقی است.
[سپس آقای مهندس بازرگان طی سخنانی گفت:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدای بزرگ را شکر میکنم که چنین اعتبار و حُسن شهرتی را، که به هیچ وجه اهلیت و لیاقت آن را نداشتم، به من ارزانی داشته و همین موهبت الهی باعث شده که آیت الله ابراز اعتماد و ارجاع چنین ماموریتی را به بنده عنایت بفرمایند. و همچنین تشکر از ملت ایران میکنم، که آیت الله مکرر تاکید فرموده که «به نام ملت، هم صدای ملت و برای ملت» گامها و صداهای خود را برداشته و بلند کرده.
این ماموریت یعنی سیاست دولت موقت و تشکیل حکومت در شرایط بسیار دشوار و خطرناک، عظیمترین شغل و وظیفه و در عین حال بزرگترین افتخاری است که به بنده واگذار شده است. و شاید حق داشته باشم بگویم که دشوارترین وظیفه و کاری است که در طول تاریخ 72 ساله مشروطیت ایران به نامزدها و ماموران نخستوزیریهای دیگر داده شده باشد. قاعدتاً با توجه به جثه نحیف و نواقص و معایب خودم نمیبایستی قبول این مسئولیت را کرده و زیر بار چنین امری رفته باشم؛ ولی از یک طرف بنا به ضرورت و وظیفه و مسئولیت طبیعی و انتظاری که داشتند مجبور بودم، ناچار شدم قبول کنم. و مخصوصاً با تاسی به رویه و سنتی که خود آیت الله در سراسر دوران اداره و رهبری جنبش داشتهاید و با عزم راسخ و ایمان کامل به خدا و اعتماد به موفقیت این راه رهبری فرمودهاید، من هم همین راه را میپیمایم. و این اولین درسی است و اولین دستوری است که از آیت الله گرفتهام. و فرمایش حضرت علی بن ابی طالب (ع) را به کار بستهام و میبندم که فرمودهاند: «وقتی در برابر امر خطیر و کار مشکلی قرار گرفتید تردید نکنید، وارد شوید به حول و قوه الهی مشکلات و مسائل حل خواهند شد»
بنا بر این عرض میکنم که با امید به خدا و امتنان از آیت الله و انتظار از ملت ایران و ملت جهان، این ماموریت و خدمت خطیر را قبول و تعهد کردم. برای مخاطرات و زحماتش آمادهام و تا آنجا که مربوط به بنده باشد کوشش و منتهای کوشش و نهایت جهاد را در راه ملت عزیز ایران خواهم کرد. «وَ لا حَوْلَ وَ لا قوّهَ الّا بِاللهِ الْعَلیِّ العَظیم»]
- [پس از سخنان آقای بازرگان، امام خمینی فرمود:]
- من بعد از تشکر از ملت ایران که در این مدت طولانی رنج و زحمت بردند و با دادن خون خودشان برای اسلام خدمت کردند، مطلبی هست که میخواهم به عرض ملت برسانم و آن این است که نظر خودشان را درباره دولت آقای مهندس بازرگان که دولت شرعی و اسلامی است اعلام کنند؛ هم به وسیله مطبوعات، هم تظاهرات «آرام» در شهرها و در دهات و هر جا که مسلمان هست، نظر خودشان را راجع به دولت اسلامی آقای مهندس بازرگان اظهار کنند.
[در پایان، آقای هاشمی رفسنجانی متن حکم انتصاب آقای بازرگان به نخستوزیری دولت موقت را که از سوی امام خمینی (در تاریخ 15 بهمن) صادر و تحریر شده بود قرائت کرد «5»-]