بسم الله الرحمن الرحیم
رهاورد اسلام و انقلاب
من باید به یک واقعیتی ملت ایران را تذکر دهم، واقعیتی که شاید باز هم تذکر داده باشم؛ لکن اهمیت موضوع موجب میشود که من باز به ملت ایران تذکر دهم.کوششهای زیادی در ظرف قریب بیست سال شد تا گروههای مختلف ملت را به هم پیوست. کوششهایی شد تا آنکه تبلیغات اجنبیها، آنهایی که میخواستند ما را غارت کنند و عقب نگه دارند، خنثی شد. کوششها شد تا گروههای مختلف ملت را به هم پیوست. جوانان دانشگاهی را با جوانان روحانی پیوند داد. کارمندان دولت را با بازاری و روحانی و دانشگاهی به هم پیوست. این قشرها، قشرهای مختلف، از کارگر تا دهقان تا کشاورز، بازاری، روحانی، دانشگاهی، تمام قشرها، به هم پیوستند و به هم جوش خوردند. زحمتهای زیاد، کوششهای فراوانی شد تا این متفرقات مجتمع شدند؛ تا این قطرهها دریا شدند؛ تا این قطرههای جدای از هم به شکل یک سیل بنیانکن در آمدند، و بنیان ظلم و جور و دستهای اجنبی را از بیخ و بن کندند و قطع کردند و شما ملت بزرگ ایران، از شهرستانیها گرفته تا دهات و قَصَبات. بانوان محترم و برادران عزیز! بدون توجه به گرفتاریهای خودتان، هم صدا با هم این سد بزرگ انسانیت را شکستید.
ایمان و وحدت کلمه، رمز پیروزی
من میترسم که در این نیمه راه زحمتهایی که تا کنون کشیده شده است به واسطه نادانی یک عده و غرضورزی عده دیگر از بین برود و خون جوانان ما هدر رود. شما میبینید که در ظرف دو ماه، سه ماه که از پیروزی شما گذشته است، و همه دیدید در پناه وحدت کلمه و در پناه قدرت اسلام این پیروزی را تحصیل کردید و رمز پیروزی شما ایمان و وحدت کلمه بود، در ظرف یکی- دو ماه قریب صد گروه با اسمهای مختلف اظهار وجود کردند. یعنی آن انسجامی که ملت به هم پیدا کرد و آن وحدتی که ملت پیدا کرد، و اجانب احساس کردند که با وحدت کلمه ملت و با قدرت ایمان، هیچ قدرتی نمیتواند مقابله کند با این قدرت، در صدد برآمدند این قدرت را تضعیف کنند؛ هم قدرت اسلامی را؛ و هم وحدت کلمه را. زحمتهای چندین سالهای که برای انسجام گروههای مختلف و برای وحدت کلمه بود، اجانب در صدد بر آمدند که به هدر بدهند این زحمتها را و با دستهای ناپاک خودشان و با بیتوجهی به بسیاری از اشخاصی که ادعای همه چیز میکنند، این زحمتها نزدیک است به هدر برود. ما گروههای مختلف را مجتمع کردیم و این سد را شکستیم و الآن گروههای مختلف، حدود صد گروه، تا کنون اظهار وجود کردهاند! و این اظهار وجود منتهی به معدومیت همه خواهد شد.هشدار به احزاب و گروهها
ای احزاب مختلف، ای گروههای مختلف! اگر شما برای کشور خودتان دلسوز هستید و برای ملتتان دلسوز هستید، باید بدانید که این ایجاد گروههای مختلف برای ملت سم قاتل است و کشور شما را باز به حال اول خدای نخواسته برمیگرداند. ای اشخاصی که داد از ملیت میزنید، داد از دوستی با ملت میزنید، داد از دوستی با مستضعفین میزنید، این اظهار وجودها، این گروه گروه کردن ملت، موجب این میشود که ملت شما باز به حال اول برگردند. شما دارید رمز پیروزی ملت را از دست میدهید. شماها که حسن نیت دارید در تحت تاثیر شیاطینی که سوء نیت دارند واقع شدهاید. خدای تبارک و تعالی میفرماید وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ الله جَمیعاً وَ لَا تَفَرَّقُوا «1» امر به اجتماع و نهی از تفرق. شماها اجتماع مسلمین را به هم میزنید و موجب تفرقه میشوید. هواهای نفس را کنار بگذارید! با ملت در یک مسیر بروید. این ملت جوانهای خودش را از دست داد، این دانشگاه زحمت کشید، این مدرسهها زحمت کشیدند، این مدرسه فیضیه کشته داد، قرآنها را در این مدرسه فیضیه بیاحترامی کردند، بلکه گفته شد آتش زدند! ما زحمت کشیدیم و روحانیون را با دانشگاه آشتی دادیم، و تبلیغات سوء اجانب را خنثی کردیم، و شما در این وقت، در وقتی که ما احتیاجمان به وحدت کلمه بیشتر است، موجب تفرق دارید میشوید. این خدمت به خلق است؟ این خدمت به کشور است؟ این گروه گروه شدن خدمت به انسانیت است؟ خدمت به مستضعفین است؟ یک قدری تامل کنید. و یک قدری در کارهای خودتان تجدید نظر کنید. گروه گروه میشوید و هر گروهی مخالف گروه دیگر. اگر همه در یک مسیر میرفتید، باز مضایقه نبود که گروههایی همه در مسیر واحد. لکن دستهای خبیث اجانب در کار است که شما را ندانسته گروه گروه کند و مخالف با هم. آنهایی که میخواهند ما را بچاپند و ذخایر ما را ببرند و ما را به اسارت بکشند، مشاهده عینی کردند که دو چیز پیروزی برای ما آورده است و به این دو چیز حمله کردند: یکی ایمان، اسلام؛ یکی وحدت کلمه. با دست عمال خودشان این رمز پیروزی، که دارای دو جهت بود، به هر دو حمله کردند. در سطح وسیعی در ایران مشغول تفرقه افکندن شدند. تفرقه در همه اطراف ایران. احزاب مختلفه؛ گروههای مختلف؛ جبهههای مختلفه و مع الاسف همه با هم مخالف. این وحدت کلمه را دارند از ما میگیرند. قدرت ایمان بود که شما را به این پیروزی رساند. و آنها مشاهده عینی کردند که ایمان منشا شکست آنها شده است، این را هم دارند در آن خدشه میکنند. آنهایی که با اسلام مخالفند، امروز اگر چنانچه عقل دارند، مخالفت نکنند؛ که اسلام پیروز میکند آنها را. آنها که نوکر اجنبی هستند حسابشان معلوم است. این یک نگرانی است برای من که زحمتهای چندین ساله اشخاصی که دنبال این بودند بین قشرهای مختلف آشتی بیندازند و تبلیغات باطل اجانب را خنثی کنند، و بحمد الله کردند و پیروز شدند، این اجتماع به هم بخورد و تفرقه حاصل بشود.خطر ارائه اسلام به شکل غلط
یک نگرانی دیگری که ما داریم این است که دوستهایی که نادان هستند توجه به مسائل ندارند موجب این بشوند که اسلام را طور دیگری نشان بدهند. ما امروز رژیم جمهوری اسلامی داریم؛ ما امروز تمام قشرهایمان مدعی هستند که جمهوری اسلامی هستیم، که رژیم ما جمهوری اسلامی است؛ دادگاههای ما دادگاههای اسلامی است، کمیتههای ما کمیتههای اسلامی، پاسدارهای ما پاسدار اسلامی، ارتش ما، ژاندارمری ما، شهربانی ما، قوای انتظامی ما، اسلامی؛ دولت ما اسلامی؛ ادارات ما اسلامی؛ ما همچو ادعا داریم؛ من خوف آن دارم که به واسطه قشرهایی که غرض ندارند لکن نادان هستند کارهایی صورت بگیرد که مکتب ما را آلوده کند و بد معرفی کند؛ ما شکست بخوریم در مکتب؛ اسلام دفن بشود. اگر کمیتهها، چه آنهایی که در آنها بعض معممین هست و چه آنهایی که نیست، اگر خدای نخواسته بر خلاف موازین اسلامی عمل کنند، مکتب ما را شکست میدهند و این مسئولیت بزرگی است برای معممین.اگر خدای نخواسته در شهرستانها، در جاهایی که علما و روحانیون هستند، یک اختلاف نظری باشد که منتهی به اختلاف ظاهر بشود، مکتب ما خدشه دار میشود و این مسئولیت بزرگی است متوجه به روحانیین. اگر دادگاههای ما بر خلاف موازین اسلامی، بر خلاف عدالت، رفتار کنند، مکتب ما خدشه دار میشود. اگر پاسدارهای ما، که پاسدار جمهوری اسلامی هستند، پاسدار انقلاب اسلامی هستند، کاری بکنند که بر خلاف موازین پاسداری باشد، مکتب ما خدشه دار میشود و این مسئولیت بزرگی است. ما اگر در رژیم سابق شکست میخوردیم و کشته میشدیم لکن مکتبمان محفوظ بود، غم نداشتیم؛ نگرانی نداشتیم. ما اگر در رژیم سابق بعض کارهای خلاف- فرض کنید- میکردیم، به مکتبمان مربوط نبود.
امروز اگر کار خلاف بکنیم مکتب شکست میخورد. مصیبت آن است که مکتب شکست بخورد. سید الشهداء- سلام الله علیه- شهید شد با همه اصحاب و عشیره، لکن مکتب جلو رفت. شهادت او مکتب را جلو برد. ما هم اگر در آن رژیم شهید میشدیم و شما هم اگر شهید میشدید، مکتب جلو میرفت، لکن با اعمال ما، با کردار ما، با گفتار ما، با قلمهای ما، با قدمهای ما، اگر امروز کارهای خلاف واقع بشود، مکتب متزلزل میشود. مصیبت بزرگ این است که مکتب از دست برود. مکتبی که انبیا برای او کشته شدهاند؛ مکتبی که اولیا برای او کشته شدهاند.
ملت ایران، بانوان محترم، برادران محترم، به داد اسلام برسید! اسلام امروز امانت است در دست شما؛ خیانت نکنید به این امانت. روحانی، دانشگاهی، بازرگان، دهقان، کارگر، شهری، دهاتی، عشایر، اسلام امروز در خطر است؛ نه ما. خطر برای ما بود، اشکال نبود.
اسلام را دریابید. کارهای خلاف ما اسلام را بد جلوه میدهد؛ اسلام را دفن میکند که تا آخر به آن توجه نشود. قلمهای ناپاک، چشمهای ناپاک در صددند که از شما خردهگیری کنند و مکتب شما را بد جلوه دهند و بگویند این هم جمهوری اسلامی. چنانچه در کارخانهها میروند و میگویند؛ چنانچه قلمهای خائن مینویسد. «2»
ما امروز از دوستان میترسیم! دیروز از دشمنها میترسیدیم. آن ترس خیلی زیاد نبود؛ اشکالی نبود. امروز از دوستها میترسیم که این دوستهای بیتوجه به عمق مسائل، بیتوجه به موقعیتی که الآن ما در آن واقع هستیم، کاری بکنند که مکتب ما در دنیا مکتب فاسد قلمداد شود؛ مکتب عقب افتاده قلمداد شود. این است که ما را رنج میدهد، این است که ما را نگران کرده. امروز بر همه ما، بر همه ملت، بر بانوان، بر برادران، بر علما، بر دانشگاهیها، بر وکلا، بر وزرا، بر همه قشرهای ملت است که احتراز کنند از اختلاف، و احتراز کنند از کارهایی که مخالف با نهضت اسلامی است؛ مخالف با جمهوری اسلامی است. دست از اختلافات بردارید. در یک امور جزئی با هم اختلاف نکنید. امروز روز اختلاف نیست. دست از هواهای نفسانی بردارید! برای ریاست کمیته و پاسداری و اینها خدای ناخواسته خلاف نکنید. امروز روز هوای نفس نیست. امروز روزی است که سرنوشت شما، سرنوشت اسلام، سرنوشت قرآن، باید معلوم شود. با هم برادر باشید. دانشگاهیها با ما برادرند؛ ما خدمتگزار آنها هستیم.
توطئه دشمنان اسلام، جدایی روحانیت و دانشگاه
برادرهای دانشگاهی، توجه کنید که شما را جدا نکنند از روحانیون. برادران روحانی، توجه کنید که شما را جدا نکنند از دانشگاهیها. همین چند روز در اصفهان، در مشهد، در تهران، اساس یک خلاف را دارند طرحریزی میکنند که دانشگاه را از روحانی جدا کنند. بعض منبریهای نادان و بعضی دانشگاهیهای نادان میخواهند این دو قشر را از هم جدا کنند. طرحش را ریختهاند در یک موقعی که موقع طرح قانون اساسی است. در یک موقعی که موقع نتیجهگیری است. در یک موقعی که نزدیک به ماه مبارک رمضان است و اجتماعات شما برای آنهایی که میخواهند ایران را از بین ببرند، اسلام را از بین ببرند؛ خطر دارد. ماه مبارک، ماه اجتماع است، ماه وحدت است؛ ماه خداست؛ در یک همچو موقعی قبل از ماه رمضان و موقع نتیجهگیری از این خونها، از این زحمتها، از این رنجها، طرح یک اختلاف بزرگ بین روحانیون و دانشگاهی ریخته شد. یکی جزوه میدهد لعن میکند یک کسی را؛ یکی جزوه میدهد تعریف میکند از کسی! هر دویش خلاف است. هر دویش امروز غلط است. دست بردارید از نادانی! شما را تحریک نکنند آنهایی که با اسلام دشمنند. خیانت به اسلام نکنید! این تفرقه امروز خیانت به اسلام است، با هر اسمی که باشد. امروز سر ولایت امیر المومنین اختلاف کردن خیانت به اسلام است. امروز این حرفها را طرح نکنید. همه توجه به این معنا داشته باشید که این سرنوشتی که بناست برای ایران تحقق پیدا کند خوب باشد. با اعمال شما نبادا اسلام فراموش بشود. با اعمال شما نبادا اسلام دفن بشود. اگر دلسوز به اسلام هستید، دست از تفرق بردارید. اگر دلسوز به ملت هستید، دست از تفرق بردارید. اگر دلسوز به کشورتان هستید، دست از این تفرقات بردارید.این طرح شیطانی که در اصفهان ظهور کرده، و در مشهد و در تهران هم، این طرح شیطانی را خنثی کنید. سر یک نفر آدم که آیا کافر است یا مُسْلم، تو سر هم نزنید! توجه به مسائل کنید. شما را میخواهند به جان هم بریزند، و آنها نتیجه بگیرند.
خداوند ان شاء الله ما را از غفلتها بیدار کند. خداوند ان شاء الله اجتماع ما را حفظ کند. خداوند ان شاء الله تفرقهاندازها را هدایت کند. خداوند ان شاء الله اسلام را پیروز کند.
و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته