معارف اسلامی بسیار غنی است؛ بسیار بزرگ است و باید این را فهماند. مثلًا در عین حالی که توجه به مادیات نبوده است و عمده نظر روی معنویات است، مع ذلک، بر خلاف هیئت بطلمیوس، قرآن میگوید که تمام ستارهها در آسمان پایین واقع شدند. در صورتی که هیئت سابق این طور نمیگفتند هر چه ستاره هست در آسمان پایین است و «سبع سماوات» از اینجا معلوم میشود که غیر آن سبع سماواتی است که بطلمیوسیها گفتهاند. آنها میگویند که هفت آسمان یکیاش کره کذا دارد، یکی کره کذا، یکی کره کذا و آن آخریش عبارت از آنی است که ستارهها را دارند. قرآن میگوید که نجوم در دنیای آسمانها واقع شده است، تمام نجوم این طور است. بنا بر این، آن چیزی که ماورای اینهاست- مثلًا سماءِ دوم- ما نمیدانیم چی است قصهاش، بالاترش هم ما نمیدانیم چی است. زَیَّنا السَّماءَ الدُّنْیا بِزینَهٍ الْکَواکِب، این آسمان پایین را تزئین به زینت کواکب کرده. در هر صورت آن چیزی که من توصیه میکنم به همه اهل علم و به همه آقایان، به همه دانشمندان اینکه دنبال این بروید که معارف اسلامی را در بین مردم تقویت کنید که راس امور این معارف اسلامی است و اگر او درست بشود همه کارها درست میشود.