توصیه و نصیحت به بنی صدر
من الآن هم نصیحت میکنم آقای بنی صدر را به اینکه نبادا در دام این گرگهایی که در خارج کشور نشستند و کمین کردند بیفتید، و این آبرویی که از دست دادید بدتر بشود. من علاقه دارم که تو بیشتر از این خودت را تباه نکنی. من علاقه دارم که همه اشخاصی که در این مملکت زندگی میکنند یک زندگی انسانی- الهی باشد. نبادا یک وقت در دام اشخاصی بیفتی که این ملت آنها را سر تا پا شناخته است؛ و آنها از تو پشتیبانی کنند و تو هم در دام آنها بیفتی؛ که هم دنیا به باد رفته است تا آخر، و هم آخرت. اگر نصیحتهای من را گوش کرده بودی، این مسائل پیش نمیآمد. لکن نگذاشتند؛ آنهایی که به تو اظهار علاقه میکردند آنها به اسلام علاقه نداشتند؛ و تو را کشاندند به جایی که تباه کردند، بیش از این خودت را تباه نکن؛ به دام این اشخاصی که مثل اژدها دهان باز کردهاند تا همه حیثیت تو را به باد فنا بدهند و ببلعند نیفت. چنانچه توبه کنی و برگردی و علاقه خودت را از این گروههای مفسد، فاسد، جنایتکار، سلب کنی، و در یک کناری بنشینی مشغول تصنیف و تالیف بشوی، صلاح تو است. اگر شما آن نصیحتی را که آن روز من با حال بیماری در بیمارستان به شما کردم گوش کرده بودید، امروز این طور نبود و من نمیخواستم باشد؛ آن روز من [در] یکی از حرفها، که اساس همه گرفتاریهای بشر است، تنبه دادم که حُبُّ الدُّنیا رَاْسُ کُلِّ خَطیئَه تمام خطاهایی که از ماها صادر میشود روی این حبّ نفس و جاه و مال و منال است؛ اگر این کلمه را گوش کرده بودید و هواهای نفسانی را زیر پا گذاشته بودید، این طور نمیشد که همه گروهها، همه دوستان شما، از شما منفصل بشوند، الّا این گروههایی که میخواهند شما را آلت دست قرار بدهند و به مقاصد خودشان برسند. دوستهای درجه اول شما پشت بشما کردند.
گروههایی که با شما بودند و برای شما شعار میدادند پشت به شما کردند. و این دلیل این بود که شما قدرت سیاسی ندارید، بزرگتر دلیل این است که انسان یازده میلیون رای را تباه کند! این گذشت و ناگوار گذشت، من نمیخواستم این طور بشود. لکن باز برای هر کس، هر کار بکند، جای توبه هست. درِ توبه باز است. رحمت خدا واسع است. شما توبه کن و یک قدم طرف خدا برو و پشت به هوای نفسانی بکن، خداوند میپذیرد تو را. آبروی تو را اعاده میدهد. حیثیت تو را اعاده میدهد.
" />