یکی از مصیبتها این است که یک آدمی که از اسلام نمیداند اسلام با سین است یا با صاد، از اسلام بیاطلاع است، از مدارک اسلام بیاطلاع است، این یک کلمه را برمیدارد و میرود پیش جوانان، میخواند و داد میزند و فریاد میزند. و جوانها را وادار به یک کاری میکند. یک نفر فقیهی که شصت سال عمرش را صرف کرده در فقه و در مدارک فقه، حالا هم وقتی که میرسد به یک حکمی و میبیند که روی مدارک نمیتواند به طور جَزْم بشود [حکم کرد]، باز با احتیاط از کنارش رد میشود. لکن این آدمی که یک روز ننشسته در فقه نظر بکند، و نمیتواند بنشیند نظر بکند، یک همچو آدمهایی خیال میکنند که حالایی که مثلًا انقلاب شده، باید اسلام هم انقلاب بشود. اسلام هم باید این جوری بشود. اینها نمیفهمند یا بسیاریشان هم فهمیده هستند، لکن میخواهند اساس را از بین ببرند، احکام اسلام را یکی یکی میخواهند از بین ببرند. توجه داشته باشید شما برادرها!